دولتی که با انفعال دیپلماتیک خود اجازه داد قیمت نفت یک سوم شود، به‌جای مشخص کردن «وظیفه» خود در جلوگیری از این فاجعه برای اقتصاد تک‌محصولی ما، دائما این «حق» را برای خود قائل است که از مردم انتظار شکر نعمت داشته باشد.

به گزارش مرورنیوز، «صادق فرامرزی» نوشت:«چرا شکر نعمت نمی‌کنید؟» این مهم‌ترین سوال رئیس‌جمهور در چهارمین سال ریاست‌جمهوری خود و در سفر استانی دولت به قزوین بود که نسبت به مساله‌ای که آن را «نداشتن دغدغه» ابراز داشت گفته شد؛ سوالی که چندی پیش‌تر نیز در جریان یکی از سفرهای استانی به این شکل پرسیده شد:

«چرا گوش نمی‌کنید؟»

اما واقعا چرا مردم در پسابرجام «شکر نعمت» نمی‌کنند؟ ساده است، چون مردم دیگر «گوش» نمی‌کنند!

مردم قرار است چه چیزی را گوش کنند و به‌خاطر چه چیز شکرگزار باشند؟! اینکه دولتی گفته بود می‌خواهد با کلید دیپلماسی قفل تحریم‌ها را باز کند اما نه‌تنها قفل تحریم‌ها را باز نکرد، بلکه با انفعالی تاسف‌آور اجازه داد نفتی را که بشکه‌ای 110 دلار تحویل گرفته بود، به 40 دلار برسد و بعد هم مدعی شود «ما توانستیم با نفت 40 دلاری کشور را بی‌دغدغه اداره کنیم»؟ آنچه عیان است هم دقیقا همین است که دولت میان خود و ملت چنان شکافی انداخته که در یکسو یکی از «بی‌دغدغگی»، دغدغه‌اش پیش‌بینی رقیب سال بعد انتخابات و گذاشتن چند توئیت در مجاب کردنش برای نیامدن در این صحنه رقابت باشد و دیگری از نان شب تا «آب خوردنش» را دغدغه معیشت محاصره کرده باشد.

«گوش نکردن» مردم را می‌شود در قائل نبودن دوگانه «حق- وظیفه» دولت تفسیر و بررسی کرد. مردم دولتی را می‌بینند که در همه چیز برای خودش حق قائل است اما وظیفه‌ای را متصور نیست.

دولت این حق را دارد که مذاکراتش را غیرشفاف جلو ببرد و زمانی که زمزمه ناکارآمدی آن به گوش نخبگان علمی و سیاسی کمی پیش‌تر از جامعه رسید، حق دیگری را این بار از دانشگاهیان طلب کند و بگوید «چرا سکوت می‌کنید؟» و می‌گذارید یک عده بی‌سواد راجع به مذاکرات سخن بگویند اما گویا این وظیفه را ندارد که بعد از گذشت بیش از 10 «صدروز» گشایشی در زندگی مردم ایجاد کند؛ در آنسو هم مردم وظیفه دارند «گوش کنند» و بعد از آن هم «شکر نعمت کنند» که دولت منتخب‌شان نتوانسته از کاهش یک‌سومی قیمت نفت‌شان جلوگیری کند و صرفا از این جهت که مثل ونزوئلا تورم 450 درصدی را در این شرایط تجربه نکرده احساس «بی‌دغدغگی» می‌کند اما همین مردم حق ندارند پاسخی برای مشکلات‌شان از دولت طلب کنند که اگر مثل سفر استانی به کرمانشاه چنین جسارتی کنند با پاسخ قانع‌کننده رئیس‌جمهور مواجه می‌شوند که خطاب به اعتراض آنها گفت: «چرا گوش نمی‌کنید؟»

شاید وقت آن رسیده باشد که دولت گوش کند! قطعا اگر دولت کمی به محافظان رئیس‌جمهور اجازه کنار رفتن بدهد می‌تواند بخوبی گوش کند که مردم از خودگویی و خودخندی کاروان تدبیر و امید خسته شده‌اند. دولتی که با انفعال دیپلماتیک خود اجازه داد قیمت نفت یک سوم شود، به‌جای مشخص کردن «وظیفه» خود در جلوگیری از این فاجعه برای اقتصاد تک‌محصولی ما، دائما این «حق» را برای خود قائل است که از مردم انتظار شکر نعمت داشته باشد؛ گویی دولت وظیفه‌ای برای جلوگیری از این شکست نداشته اما مردم تماشاگرانی هستند که وظیفه دارند از گل به خودی‌های غضنفر به هوا بپرند و خوشحال باشند که مارادونا گلی نزده است. مردم معتقدند «شکر نعمت، نعمت افزون می‌کند» ولی این روزها بشدت از افزون شدن آنچه دولت، نعمت خطابش می‌کند واهمه دارند؛ اینکه اگر شکر نعمت از شکست‌های دولت کنند، دومینویی که از کاهش قیمت نفت آغاز شده است الباقی بخش‌های کشور را فرا بگیرد و دولت از این شکست پیروزی بگیرد و احساس بی‌دغدغگی کند، برای مردمی که احساس می‌کنند در این دولت همه چیز وظیفه دولت قبل بوده است ولی همه حق‌ها منحصر به خودش است نمی‌تواند رضایت‌بخش باشد پس شاید بعد از شکرگزاری نکردن مردم به نعمت‌های این دولت وقت آن باشد که به رئیس‌جمهور بگوییم: «چرا گوش نمی‌کنید؟»

منبع:روزنامه وطن