کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری گفت: احساس کردم در این دوره با شرایطی مواجهه هستیم که نیاز به یک دولت مقتدر داریم. رئیس جمهوری که اجازه دخالت های بیرونی در امور اجرایی را ندهد و شائبه حاکمیت دوگانه را از بین ببرد لذا در این افرادی که کاندیدا هستند یک چنین ویژگی ای کمتر وجود دارد و احساس کردم ورود کسی مثل من لازم است.

به گزارش مرور نیوز، علی مطهری که برخی او را مصداق اَتَمِّ این گزاره معروف می‌دانند که «پسر کو ندارد نشان پدر»، چرا که معتقدند برخلاف شهید علامه مرتضی مطهری که به فرموده  رهبر حکیم انقلاب، عقبۀ فکری نظام جمهوری اسلامی بود،  درصدد ضربه زدن به نظام و سلب مشروعیت آن است. برخی دیگر نیز او را رهرو پدر می‌دانند که معتقد به اصلاح رویه‌هاست تا باعث تعالی نظام اسلامی و رسیدن به مقصد و مقصود انقلاب سیاسی ۵۷ شود. برخی هم معتقدند او در حوزه سیاسی، لیبرال مسلک بوده و توجهی به استقلال سیاسی کشور ندارد اما در حوزه فرهنگی بسیار جزم اندیش هست. این خلاصه همه آنچیزی است که درباره علی مطهری فرزند استاد مطهری و برادرهمسر علی لاریجانی وجود دارد و بدیهی است شخصی با چنین ویژگی، مخالفان و موافقان جدی داشته باشد.

بررسی روند سیاسی علی مطهری نیز خود نشانه است به طوری که برای ورود به مجلس هشتم در لیست انتخاباتی مورد حمایت محمود احمدی نژاد و برای ورود به مجلس نهم در لیست انتخاباتی مورد حمایتی رئیس دولت به اصصلاح اصلاح‌طلبان قرار داشت.  با این حال ۱۲ سال سابقه نمایندگی مردم تهران را در مجلس شورای اسلامی دارد و در چهار سال پایانی موفق شد با عبور از سد رقیب سرسخت محمد دهقان، به کرسی نائب رئیسی مجلس تکیه کند هر چند در سال سوم همین مجلس از عبدالرضا مصری شکست سنگین خورد و از هیئت رئیسه خداحافظی کرد و همان خداحافظی متصل به خداحافظی از دور بعدی مجلس شورای اسلامی شد.

این روزها که چهره‌های مختلف خود را در قامت هدایت کشور به عنوان رئیس جمهور ۸۵ میلیون ایرانی می‌دانند و برای ورود به رزم‌گاه انتخابات بدون توجه به اقتضائات اصل ۱۱۵ قانون اساسی، اعلام آمادگی می‌کنند، علی مطهری نیز ردای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری به تن کرده است هرچند برخی معتقدند این ردا بر تن او زار می‌زند و برخی دیگر آن را برازنده او می‌دانند.

در این گرماگرم روزهای انتخاباتی با علی مطهری به گفت‌وگو نشستیم و برخلاف سؤالات مرسوم این روزها که بیشتر زرد و موضع‌گیری سیاسی است سعی کردیم با استعانت از استاد مطهری، وارد موارد نظری شویم هرچند ورود به سؤالات روز نیز اجنتاب‌ناپذیر بود. گپ‌وگفت با علی مطهری به قرار زیر است:

با عنایت به اصل ۱۱۵ قانون اساسی که تاکید  دارد «رئیس‌ جمهور باید از میان‌ رجال‌ مذهبی‌ و سیاسی‌ و مدیر و مدبر و دارای‌ حسن‌ سابقه‌ باشد، مایلم بدانم آیا چنین شرایطی را دارید؟ یعنی رجل سیاسی و مذهبی و البته مدیر و مدبر هستید؟

سابقه ۱۲ سال نمایندگی مجلس وچند سال نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی را در پرونده کاری خود دارم که نایب رئیس مجلس به لحاظ مراتب اداری یک رتبه ای بالاتر از وزارت است و تقریبا پست اجرایی محسوب می شود، لذا به نظر خودم همین کافی است برای کسی که می‌خواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود.

مسئله مدیریت بیشتر یک امر ذاتی است و سابقه مدیریت در درجه دوم قرار می گیرد و اصلا ممکن است افرادی سابقه طولانی مدیریت داشته باشند اما مدیر خوبی نباشند، از طرفی هم ممکن است افراد سابقه طولانی مدیریت نداشته باشند ولی مدیران خوبی باشند.

*نیازمند دولت مقتدر هستیم

مع‌الأسف برخی رؤسای جمهور نه در پایان چهارساله اول بلکه در ماه‌های پایانی مدیریت هشت ساله خود از «نداشتن اختیار» و گزاره کلیشه‌ای «نگذاشتن کار کنیم» استفاده می‌کنند. حال مایلم از حضرت‌عالی بپرسم از حجم و سنگینی کار ریاست جمهوری و اختیارات آن بر اساس قانون اساسی مطلع هستید؟ و اینکه چه عامل یا عواملی باعث شد وارد کارزار انتخابات شوید؟

احساس کردم در این دوره با شرایطی مواجهه هستیم که نیاز به یک دولت مقتدر داریم. رئیس جمهوری که اجازه دخالت های بیرونی در امور اجرایی را ندهد و شائبه حاکمیت دوگانه را از بین ببرد لذا در این افرادی که کاندیدا هستند یک چنین ویژگی ای کمتر وجود دارد و احساس کردم ورود کسی مثل من لازم است.

اختیارات رئیس جمهور مطابق آنچه که در قانون اساسی آمده بر روی کاغذ است اختیارات قابل قبولی است اختیارات قابل قبولی است اما در عمل، از جاهای مختلف در کار دولت دخالت می شود مثلا در بحث فروش نفت، دور زدن تحریم ها ودر سیاست خارجی. در بسیاری از جاها مطابق با قانون اساسی عمل نمی شود. در بحث مسکن و یا معمولا صداوسیما، مسئولان کار خود را انجام می دهد .

 بعضا رئیس جمهور سخنرانی می کند اما صداوسیما بخشی که خودش علاقمند است را پخش می کند و بخشی را اصلا پخش نمی کند و این کارها دولت را کمی محدود می کند و کار را برای آن سخت می کند. بنابراین رئیس جمهوری باید روی کارآید که اعتبار داشته باشد و بتواند از اختیارات خودش در قانون اساسی استفاده کند.

*در کنار دولت ها یک دولت در سایه ای هم تشکیل می شود

با توجه به حضور ۱۲ ساله در مجلس شورای اسلامی که ۳ سال آن را عضو هیئت رئیسه بودید و از طرفی در دانشگاه کرسی تدریس دارید، مایلم بدانم از منظر حضرت‌عالی مشکل یا مشکلات ساختار حکمرانی ایران چیست؟ آیا این مشکلات بدون هماهنگی قوا و نهادها قابل حل است؟

شاید مشکل اساسی، همین حاکمیت دوگانه است. معمولاً در کنار دولتها یک دولتِ درسایه‌ای هم تشکیل می‌شود و آن هم کارهای خودش را انجام می‌دهد و ناهماهنگی بین این دو اصطکاک ایجاد می‌کند. به عنوان مثال در فروش نفت و دور زدن تحریم‎ها ، تشکیلات موازی با وزارت نفت وجود دارد که آنها کارهای خودشان را انجام می دهند.

رئیس جمهور مقتدر کسی است که اجازه این‌گونه دخالت‌ها را ندهد. اگر از ابتدا اجازه این دخالت‌ها را ندهد می‌تواند مطابق قانون اساسی عمل کند اما اگر از ابتدا عقب‌نشینی کند با مشکلاتی مواجه می‌شود.

در دولت مستقر در بسیاری از موارد شاهد این عقب‌نشینی بودیم. ما باید فقط یک مجری داشته باشیم و آن هم دولت است، چه در مسکن چه در فروش نفت و حتی در کمک‌رسانی به اقشار ضعیف که باید به صورت متمرکز توسط وزارت رفاه انجام شود. امکانات امدادی نهادهایی مثل کمیته امداد امام(ره) و ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و بنیاد مستضعفان و مانند اینها باید در وزارت رفاه قرار گیرد. در حوادث طبیعی شما می‌بینید که هر نهادی کار خودش را انجام می‌دهد. به جای اینکه همه کمکها تحت مدیریت دولت توزیع شود هر نهادی می‌خواهد کار خودش را انجام دهد. مثلا در زلزله سر پل ذهاب این مشکل را داشتیم که نهادهای مختلف می‌خواستند به صورت مستقل کار خودشان را انجام دهند تا به نام خودشان تمام شود.

از همین صحبت‌های شما وام می‌گیرم که می‌فرمایید «هرکس کار خودش را انجام می‌دهد»؛  به نظرتان این رویه در اظهارنظر افراد مختلف نیز حاکم نیست؟ یعنی هر کس ساز خودش فارغ از پیامد و تأثیر آن بر منافع ملی کوک نمی‌کند؟ به عبارت بهتر به نظر شما دعواهای سیاسی موجود فراتر از خطوط قرمز منافع و امنیت ملی نرفته است؟ یعنی افراد برای به کرسی نشاندن حرف خود و تامین منافع شخصی، منافع امنیت ملی را به خطر نمی اندازند؟

فایل صوتی ظریف چیز خاصی نبود. واقعیت‌هایی بود که مردم می‌دانستند و باید زودتر از این مطرح می‌شد. بی‌جهت خیلی سر و صدا شد. غیر از یک مطلبی که او در مورد روسیه گفت، مابقی محرمانه نبود. ما خبر نداشتیم که روسیه مخالف به سرانجام رسیدن مذاکرات برجام بوده و کارشکنی می‌کرده است.

*میدان و دیپلماسی مکمل یکدیگرند

البته منظور من کلی و مربوط به همه مسئولان بود. اما حالا که به صحبت‌های ظرف اشاره کردید به زعم اهالی فن، اما آقای ظریف در حالی درصدد دوگانه سازی«میدان-دیپلماسی» بود که بدون قدرت دفاعی دیپلماسی قادر به پیشبرد امور نخواهد بود چرا که اگر اینطور بود داعش باید با مذاکره از میدان به در می شد، اما این سردار سلیمانی بود که با توان مدیریت مانع سقوط عراق شد جایی که حتی ظریف و روحانی در خواب هم نمی دیدند که با مذاکره حل شود، آیا صحبت های آقای ظریف نشان از باور اوست یا اهداف سیاسی دیگری را دنبال می کند؟

آقای ظریف گفته است درجاهایی من تصمیم‌گیر نبودم و فقط مجری بوده‌ام. بسیاری از کشورها،  هم میدان و هم دیپلماسی دارند. میدان و دیپلماسی روی هم اثر می‌گذارند و مکمل یکدیگرند. این، مطلب جدیدی نیست و از اول انقلاب هم همین‌طور بوده است.

همان ابتدا که سپاه پاسداران تشکیل شد یک بخشی در آنجا تاسیس شد به نام «نهضت‌های آزادی‌بخش» که می‌رفتند کارهایی را انجام می‌دادند که با وزارت خارجه اصطکاک داشت. گاهی بدون هماهنگی کارهایی می‌کردند که بر روی روابط خارجی ما اثر می‌گذاشت که حتی نخست‌وزیر وقت هم به این موضوع اعتراض داشت. بنابراین این اظهارات چیز جدیدی نیست. اگر بناست یک کاری در خارج از مرزها انجام شود حتما باید با وزارت خارجه و رئیس جمهور هماهنگ شود. نمی‌شود که بگویند ما از جای دیگری دستور می‌گیریم.

اگر یک اقدامی در خارج از مرزهای ما در روابط خارجی ما با کشورها اثرگذار است حتما باید با هماهنگی وزارت خارجه و رئیس جمهور باشد. اگر لازم باشد با رهبری هماهنگ شود، خود رئیس جمهور این کار را انجام می‌دهد. افراد دیگر نباید مستقیما کانال بزنند و بگویند ما از یک جای دیگر دستور می‌گیریم. البته بین آقای ظریف و سردار سلیمانی هماهنگی وجود داشته است چون شهید سلیمانی هم فردی معتدل و عاقل بود و دستی هم در دیپلماسی داشت.

*ما نه عدالت سوسیالیستی را قبول داریم و نه توسعه سرمایه داری را

یکی از اهداف اصلی جمهوری اسلامی ایران بحث عدالت است، آیا برای توسعه نیاز به عدالت است یا طبق اندیشه غالب دولت دهه ۷۰، لازمه توسعه حذف عدالت است؟  از نظر شما توسعه و عدالت چه نسبتی با هم دارند؟ آیا در تضاد باهم هستند؟ یعنی برای توسعه، باید دور عدالت خط کشید؟

هیچ‌گاه نباید عدالت زیر پا گذاشته شود. توسعه منهای عدالت می‌شود همان دنیای سرمایه‌داری که اختلاف طبقاتی خیلی شدیدی در آنجا وجود دارد. عدالت منهای توسعه نیز می‌شود جامعه سوسیالیستی که در آن معتقد بودند همه در بهره‌مندی از امکانات، مساوی هستند. هردوی اینها غلط است. ما نه عدالت سوسیالیستی را قبول داریم و نه توسعه سرمایه‌داری را. ما باید در جامعه شرایط مساوی برای همه ایجاد کنیم به طوری که گویی مردم در یک میدان مسابقه هستند. در این میدان عده‌ای به خاطر کار بیشتر و استعداد بیشتر جلو می‌افتند و عده‌ای نیز عقب می‌افتند. بنابراین تفاوت‌هایی را که ناشی از اختلاف استعدادها و فعالیت و کار است می‌پذیریم مشروط به این‌که همه در شرایط مساوی باشند و این طور نباشد که عده‌ای از رانت‌های اطلاعاتی استفاده ‌کنند. به تعبیر استاد مطهری جامعه اسلامی، جامعه بدون تبعیض است نه جامعه بدون تفاوت.

بنابراین باید شریط مساوی برای مردم ایجاد کنیم. این که بخواهیم روش سوسیالیست‌ها را در پیش گیریم و به زور بخواهیم همه در یک سطح از زندگی باشند درست نیست و اصلا مخالف عدالت است و اگر هم مانند سرمایه‌داری پیش برویم آنگاه یک اختلاف طبقاتی شدید به‌وجود می‌آید.

*نیازی به مذاکره نیست

با عنایت به اصل ۱۲۱ قانون اساسی که رئیس جمهور مکلف به تامین استقلال و سیاسی است، چه سیاستی در قبال آمریکا خواهید داشت؟ آیا اگر بنا به مذاکره باشد موضوع را از طریق شورای عالی امنیت ملی پیش می برید یا خودتان و وزیر خارجه تان مستقلا پیش می برید؟

نیازی به مذاکره نیست چرا که اگر قرار باشد رابطه ای برقرار شود احتیاجی به مذاکره نیست. دو طرف اگر مایل باشند رابطه را برقرار می کنند، سفارتخانه ها را باز می‌کنند و تبادل سفیر می کنند و این می شود رابطه. البته الان شرایط مساعد نیست و اول باید تحریم ها برداشته شود و آمریکا به برجام بازگردد لذا آن موقع روابط برقرار خواهد شد که به نفع ایران و به ضرر اسرائیل است. در حال حاضر اسرائیل خیلی نگران است که رابطه آمریکا وایران برقرار شود. بنابراین برقراری رابطه می تواند با تصمیم دولت انجام شود و طبعا اگر رهبری هم نظری داشتند اعلام می کنند.

*حوادث بنزینی و ارز ۴۲۰۰ تومانی؛ نقد من به دولت روحانی است

نمی‌دانم این روزها چقدر با مردم ارتباط دارید ولی کمر مردم زیر فشار گرانی و تورم و بیکاری و البته بی‌مسئولیتی خم شده است اما هر روز شاهد اظهارات شاد مسئولان هستیم. مایلم بفرمایید مهم‌ترین نقدتان به دولت روحانی چیست؟

مهم‌ترین نقد من حوادث بنزینی است. تصمیمی بود که در زمان نامناسب گرفتند و بد اجرا کردند و با معترضان هم خیلی بد برخورد شد و منجر به کشته شدن عده‌ای شد.

نقد دیگر من به دولت مربوط به ارز ۴۲۰۰ تومانی است که دولت نظارت کافی نسبت به این موضوع نداشت. دولت نظارت کافی بر کسانی که این ارز را دریافت کردند از دریافت تا ورود و توزیع کالا نداشت. لذا این کالاها متناسب با ارز ۴۲۰۰ تومانی به دست مردم نرسید. همین امر منجر به رانت‌خواری‌هایی شد. گاهی هم به افرادی که صلاحیت دریافت این ارز را نداشتند، ارز داده شد.

البته دولت دوم آقای روحانی، در شرایط بسیار سختی قرار داشت، هم از نظر حوادث طبیعیِ بیش از حد معمول و هم از نظر ظهور پدیده‌ای به نام ترامپ و هم از نظر همه‌گیری کرونا. ظهور ترامپ باعث شد فشارهای فلج کننده‌ای به ایران وارد شود که البته مردم خوب مقاومت کردند.

تحریم‌های اعمال شده در ۳ سال اخیر قابل قیاس با تحریم‌های سال ۹۱-۹۲ و قبل از آن نیست. این‌که می‌گویند تحریم‌ها قبلا هم وجود داشته و فرقی نکرده است یک مغالطه است. تحریم‌هایی که طی سه سال اخیر اعمال شد در طول ۴۲ سال گذشته سابقه نداشته است. هر دولتی در هر کشور دیگری این تحریم‌ها بر او تحمیل می‌شد ساقط می‌گردید اما در ایران به خاطر ویژگی‌هایی که وجود دارد و ایمان و مقاومتی که مردم دارند چنین اتفاقی نیفتاد.

در مجموع عملکرد دولت آقای روحانی با توجه به شرایطی که داشته، به نظر من متوسط بوده است. هرکس دیگری هم جای آقای روحانی رئیس جمهور بود حداکثر ۱۰ تا ۲۰ درصد می‌توانست بهتر باشد.

*خوراک مرغ صنعتی وارداتی است/ ممکن است دولت هم کوتاهی کرده باشد

بله کسی منکر تأثیر تحریم نیست اما بزرگ کردن تحریم برای کوچک کردن ضعف و ناکارآمدی مسئولان اجرای هست. به نظر شما صف های مرغ و گوشت و تخم مرغ هم مربوط به تحرم هاست؟

خیلی از آنها مربوط به تحریم است. خوراک مرغ صنعتی وارداتی است. ما مشکل تبادل پول داریم و مبادلات بانکی‌مان عادی نیست. البته دولت هم کوتاهی کرده و باید زودتر اقدام می‌کرد. ضمن اینکه صدا و سیما هم موضوع را بزرگ‌نمایی کرد در حالی‌که در بسیاری از شهرستان‌ها اصلا چنین مشکلی وجود نداشت. بیشتر در تهران و چند شهر دیگر این مشکل وجود داشت. موضوع را سیاسی کردند.

حالا که بحث دولت مستقر است اجازه بفرمایید به اظهارات اخیر معاون اول رئیس جمهور اشاره کنم. جهانگیری در حالی از بابک زنجانی انتقاد می کند که اختلاس بابک زنجانی ۳ هزار میلیارد است اما فقط یک فقره قاچاق حرفه ای برادر جهانگیری حدود ۳ هزار میلیارد تومان است. به نظر شما چرا حاضر نمی شود از برادرش انتقاد کند؟

باید از خود ایشان بپرسید. البته این‌که می‌گویند ۳ هزار میلیارد، باید کامل توضیح دهند که چه بوده است، آیا واقعا اختلاسی بوده و پولی را برای خود برداشته‌اند، یا پولی منتقل شده است و یا معوقات بانکی است که به مرور زیاد شده است؟ زمانی که در مجلس بودیم گاهی اعلام می‌کردند اختلاس چند هزار میلیاردی اتفاق افتاده است. ما می‌رفتیم موضوع را بررسی می‌کردیم، می‌دیدیم که مثلا آن شخص در سال ۹۰ یک وامی گرفته و بعد بر اثر نوسانات ارزی نتوانسته آن را بازپرداخت کند و منجر به افزایش بدهی‌اش شده و تبدیل به یک مبلغ میلیاردی شده است در حالی که وثیقه‌های کافی هم دریافت شده است.

این اختلاس‌هایی که اعلام می‌کنند باید کامل توضیح دهند که چگونه بوده است حالا چه بابک زنجانی باشد و چه برادر آقای جهانگیری. البته اگر برادر آقای جهانگیری نبود و یک شخص دیگری این کار را می‌کرد، یک جور دیگر با آن رفتار می‌کردند. به سختی می‌توان در باره این‌گونه مسائل داوری کرد چون صورت مسئله مشخص نیست. مگر این که قوه قضائیه اطلاعات لازم را بدهد و ما دفاعیات طرف را هم بشنویم.

*حمله به عین الاسد هم کافی نبود

این روزها بحث میدان زیاد مطرح می شود. ما با یک مردم میدان – البته مرد همه میدان ها – روبه رو هستیم که قهرمان ملی ایرانیان هست. همین قهرمان در پسا برجام از سوی رژیم آمریکا ترور شد. سؤال مشخصم این هست که آیا علی مطهری به انتقام سخت معتقد است؟

بله معتقدم. آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی یک جنایت بزرگی انجام داده و مهمان یک کشور دیگر را ترور کرده است. لذا قاتل که خود اعتراف کرده است باید قصاص شود. قصاص او هم حتما نباید توسط ایران انجام شود، چون موضوع مربوط به دنیای اسلام است. ممکن است یک مسلمان آفریقایی آن را انجام دهد. حتما انتقام این کار باید به نحوی گرفته شود. حمله به عین الاسد کافی نبود.

*موسسه انتشارات شهید مطهری یک موسسه خصوصی است و بودجه ای دریافت نمی کند

حضرت‌عالی علاوه بر مشغله‌هایی که دارید مسئول انتشارات آثار استاد مطهری هم هستید. مایلم بفرمایید که این انتشارات بودجه دولتی هم دارد؟

مؤسسه انتشارات آثار شهید مطهری یک موسسه خصوصی است و اصلا بودجه‌ای دریافت نمی‌کند. در سال ۵۷ خود شهید مطهری به کمک دو تن از شاگردانشان، آقایان سیدعلی و سید مصطفی محقق داماد، و داماد  بزرگ‌مان این موسسه را تاسیس کردند، به‌خاطر این که در همان زمان قبل از انقلاب، بی‌نظمی در نشر آثار ایشان ایجاد شده بود. برخی از ناشران بدون اجازه ایشان نوار سخنرانی استاد را به صورت مغلوط چاپ می‌کردند. لذا ایشان خواستند چاپ و نشر آثارشان در یک جا متمرکز شود و این انتشارات را تاسیس کردند که تا به امروز ادامه دارد.

در زمان خود شهید مطهری ۲۹ اثر وجود داشت و بعد از شهادتشان به خاطر سخنرانی‌ها و درسها و یادداشت‌هایی که وجود داشت، حدودا به ۱۲۰ جلد رسیده است. این مؤسسه از طریق فروش کتاب و اقبال مردم به آثار استاد اداره می‌شود و مؤسسه‌ای خصوصی است و طبعاً هیچ‌وقت بودجه دولتی دریافت نکرده است.

اجازه بفرمایید درباره انتخابات هم چند سؤال بپرسم.  درروند انتخابات به نفع کسی کنار خواهید رفت؟

این موضوع قابل پیشگویی نیست. باید جلو برویم و در آستانه روز انتخابات با توجه به نظرسنجی‌ها محاسباتی انجام می‌شود. ممکن است کسی به نفع من کنار رود و برعکس.

*شعار من «دولت مقتدر» است

شعار و یا حرف غیر کلیشه ای شما به مردم چیست؟

شعار من «دولت مقتدر» است چرا که معتقدم اگر دولت مقتدر باشد در عدالت، آزادی بیان و سبک زندگی اسلامی پیشرفت خواهیم داشت و اگر هم مقتدر نباشد و دیگران بخواهند برای آن تعیین تکلیف کنند نمی تواند در اهداف خود موفق باشد.

معاون اول خود را انتخاب کرده اید؟

بله اما اعلام آن خیلی به صلاح نیست. معاون اول من بین افرادی است که در حال حاضر خودشان کاندیدا شده اند؛ سه نفر از این افراد را مناسب می دانم.

*مشارکت مردم در انتخابات در رفع سریعتر تحریم ها و احیای برجام و بهبود سریعتر معیشت مردم موثر است

در پایان اگر صحبتی باقیمانده که مایل به بیان آن هستید بفرمایید؟

توصیه می کنم مردم مشارکت بالایی در انتخابات داشته باشند چون این مشارکت بالا پیامی برای دنیا، غربی ها، چین، روسیه و کشورهای همسایه دارد و می تواند در رفع سریعتر تحریم ها و احیای برجام و بهبود سریعتر معیشت مردم موثر باشد. بنابراین اینطور نیست که میزان مشارکت هیچ تاثیری در آینده کشور نداشته باشد.  با همه گلایه هایی که مردم از معیشت و اقتصاد و... دارند حتما در انتخابات شرکت کنند.