ابوالفضل شاه‌ کرم بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.

به گزارش مرور نیوز، ابوالفضل شاه‌ کرم بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون بامداد دوشنبه 31 خرداد ماه از دنیا رفت و امروز اول تیر ماه با حضور خانواده اش و تعدادی معدودی از اهالی سینما از جمله بهروز شعیبی ، فرامرز روشنایی در قطعه هنرمندان خاکسپاری شد.

سمانه شاه کرم، دختر این بازیگر درباره دلیل فوت او گفته بود:حدود 20 روز پیش پدرم به دلیل مشکلات کلیه در بیمارستان بستری شد و در ادامه به دلیل تورم شدید در ناحیه شکم به آی سی یو منتقل شد . سپس به علت پارگی اثنی عشر تحت عمل جراحی قرار گرفت.  پدرم چند روزی در آی سی یو بستری بود و بعد به بخش عمومی منتقل شد و همه چیز خوب پیش می‌رفت بود تا اینکه دوباره تورم شکم آغاز و مشخص شد ریه‌اش آب آورده است و از روز سه شنبه هفته پیش بتدریج هوشیاری اش هم کم شد.

ابوالفضل شاه‌کرم متولد سال 1334 بود که در بیش از 50 اثر نمایشی و چندین فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی بازی کرد.

بازی در نمایش‌هایی همچون «کوچ»،«غربت»، «چشم در برابر چشم»، «میلاد»، «شبی در حلبی‌آباد» و فیلم‌های سینمایی «مارمولک»، «خرس»، «مهمان داریم» و نیز مجموعه‌های تلویزیونی «امام علی»، «خاک سرخ»، «آشپزباشی» و ... بخشی از کارنامه هنری این بازیگر است.

پرویز پرستویی در صفحه مجازی اش نوشت:

ابوالفضل عزیزم

مظلوم

بی ادعا

الان می تونم دقیقا درک کنم که چه آروم خوابیدی

که مزاحم کسی نشی

بی سروصدا

همونجور که سر صحنه های تئاتر ،قلدر و قدرتمند

می‌درخشیدی

ولی پشت صحنه و تو کوچه و خیابون افتاده حال راه میرفتی

هیچوقت ندیدم خودنمایی کنی

هیچوقت شکمباره نبودی

هیچ وقت ادعا نداشتی

ولی همیشه مظلوم بودی و بودی

خودت میدونی چقدر تمام تهران و کوچه پس کوچه هاش و شب و روز پیاده گز کردیم

نصف نون بربری و رو خالی خالی با لذت خوردیم و آخ نگفتیم

همیشه بهت می گفتم تو یه بچه فتحی هستی(مهدی فتحی)

قدرتمند در بازی

آخه تو چی کم داشتی؟

قیافه؟

نفوذ در چشم؟

میمیک صورت؟

قدرت بازی؟

تو هرآنچه که باید یه بازیگرخوب داشته باشه داشتی

فقط چون مظلوم بودی و همیشه پا رو حقت گذاشتن و گفتی ولش کن بی خیال؟

خیلی دنیای نامردیه

تا بوده همین بوده...

ولی حیف که تو هم اونجور که باید دیده نشدی

حقت بالاتر از خیلی ها بود و هست که فقط دارن جولون میدن

کاش بلد بودی پز بدی

کاش حرافی بلد بودی

اینهمه حقت و خوردن از خودی و ناخودی

ولی دم بالا نیاوردی

چقدر با وانت ریکا فروختیم

چقدر مکرومه بافتیم

چقدر آواز خوندیم

چقدر خندیدیم و خندوندیم اطرافیانمون و...

چه سفرهایی که نرفتیم

با چه خطرهایی که درکوه مواجه نشدیم

خلاصه هرچی بگم کم گفتم.

راستی آقای داود میرباقری،یادت هست چقدر بهت گفتم هوای ابوالفضل و در مختارنامه داشته باش

چقدر گفتم در سلمان هواش و داشته باش

چرا زود همه چی یادمون میره

چرا گذشته هامون و یادمون میره

مهم نیست ابوالفضل جان بخواب برادر،بخواب

لعنت به این حواشی و پشت صحنه های مثلا دنیای هنر که آدمی مثل تو باید اینجوری مظلوم بره

نمیشه ۵۰ سال رفاقت و تو پست خلاصه کرد

من میتونم درمورد مظلومیت تو یه کتاب بنویسم

انشاالله اومدم پیشت دوباره خودمون و مرور می‌کنیم

که چه زندگی رو گذروندیم...