سرویس بین الملل - برآیند عملکرد عادل الجبیر نزدیک به صفر است و سعودی ها امروز در حال فهرست کردن شکست های دیپلماتیک او مانند تصویب قانون آمریکائی جاستا و ناتوانی در حمایت از روابط سعودی با دولت های غربی به ویژه آمریکا هستند.

به گزارش مرورنیوز، روزنامه لبنانی الاخبار نوشت:جنگ یمن نخستین «توفانی» نبود که عادل الجبیر در آن شرکت کرد و مسوولیت سیاسی و رسانه ای آن را بر عهده گرفت.
عادل الجیبر در سال 1990 همه در شهر ظهران عربستان و در دفتر مشترک رسانه ای عملیات «توفان صحرا» به رهبری آمریکا برای خارج کردن «صدام» از کویت سخن پراکنی می کرد.
عادل بن احمد الجبیر، یکم فوریه سال 1962 میلادی در روستای «حرمه» منطقه «سدیر» متولد شد و حرفه دیپلماسی در حقیفت به او به ارث رسیده است.
پدرش احمد در وابستگی فرهنگی سفارت سعودی در آلمان کار می کرد و از همین جا شخصیت او شکل گرفت و سپس به آمریکا منتقل و در دانشگاه شمال تگزاس در رشته اقتصاد و علوم سیاسی و سپس در رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل از دانشگاه جورج تاون واشنگتن فارغ التحصیل شد. 
دو سال از تحصیلاتش در دانشگاه تگزاس نگذشته بود که «بندر بن سلطان» سفیر وقت سعودی در واشنگتن او را به عنوان دستیارش در امور کنگره آمریکا تعیین کرد، در حالی که کمتر از 24 سال سن داشت.
سر این جهش سریع الجبیر آشنایی او با دو زبان انگلیسی و آلمانی بود و همچیین قادر بود خوب سخن بگوید در حالی که بیشتر آل سعود حتی از روی نوشته هم به زور می توانند، بخوانند.
این شرایط الجبیر جوان را بیشتر و بیشتر به سعودی ها نزدیک کرد و او توانست از فرصت وجود شاهزاده هایی که هیچ آشنایی با امور کشورداری و دیپلماسی نداشتند به ویژه درعرصه سیاست خارجی، جایی برای خود دست و پا کند. 
شانس دیگر الجبیر، «محمد بن ابراهیم الجبیر» عموی او بود که مشاغل مختلفی همچون رئیس دیوان مظالم، رئیس مجلس شورا و وزارت عدلیه سعودی را برعهده داشت اما شخصیتش نزد بندر بن سلطان شکل گرف که برای او به مثابه یک « فرصت طلایی» بود.
او از این فرصت طلایی و زیر چتر حمایتی بندر بن سلطان در طول سال ها کار کرد و به تجربه های دیپلماتیک خود در واشنگتن و نیویورک افزود و این وضعیت الجبیر در کاخ های سعودی در جده و ریاض بازتاب یافت.
الجبیر حالا یک شخصیت به تمام معنا غربی گرفته و غربی ها به او اعتماد و اطمینان زیادی به او پیدا کرده بودند و به همین دلیل در پرونده های سرنوشت ساز و حساس سعودی ها و روابط آنها با دولت های غربی به ویژه آمریکا نقش آفرین شد.
ماموریت این دیپلمات جوان حفظ و تضمین روابط و مناسبات سعودی با آمریکا بود و براین اساس سال 1999 بار دیگر به سفارت سعودی در واشنگتن بازگشت تا بتواند از تجربه طولانی خود به عنوان عضو هیات نمایندگی سعودی در سازمان ملل متحد در نیویورک در این ماموریت استفاده کند.
بندر بن سلطان او را در منصب جدید به عنوان رئیس دفتر رسانه ای سفارت سعودی در آمریکا قرار داد و این هم فرصتی شد تا با رسانه های آمریکایی ارتباطی نزدیک برقرار کند اما این ها برای اینکه جایگزین «سعود الفیصل» وزیر خارجه سعودی شود، کافی نبود و باید ماموریت های بزرگتر و حساس تری را تجربه می کرد.
این ماموریت ها سال 2000 میلادی که یک نقطه سرنوشت ساز در زندگی الجبیر است، شروع شد و او به عنوان مشاور ویژه امور سیاست خارجی در دیوان ولیعهد وقت سعودی منصوب شد.
الجبیر بسرعت پله های ترقی را طی کرد و سال 2005 به عنوان مشاور دیوان پادشاهی با رتبه وزیر منصوب شد و حدود یک سال بعد اراده پادشاه بر این قرار گرفت که به عنوان سفیر سعودی در آمریکا راهی واشنگتن شود.
شکی نیست که برای آل سعود، سفارت سعودی در آمریکا ازپست ها وزراتی بسیار مهمتر است اما راز این اعتمادهای پی در پی به این دیپلمات چیست؟ آیا اختلاف های ترکی الفیصل و بندربن سلطان که آن موقع رئیس دستگاه امنیتی سعودی بود، در این زمینه نقش داشت؟
نه حقیقت چیز دیگری است که آل سعود را به عادل الجبیر نیازمند می کند و آن را باید در ماجرای تروریستی یازدهم سپتامبر 2001 جست و جو کرد.
ماجرای یازدهم سپتامبر برای وهابیت به طور کلی و برای سعودی به طور خاص دردسرساز شد.
بندر بن سلطان به الجبیر دستور داد تا با پرداخت پول و تقویت روابط با برخی مقامات و رسانه های آمریکائی، یک فضای تبلیغاتی و رسانه ای علیه باورهای افکار عمومی و برخی دستگاه های تصمیم سازی آمریکا در خصوص نقش سعودی در ماجرای تروریستی یازدهم سپتامبر، ایجاد کند. 
وی ماموریت داشت تا شبهه ها را از سعودی دست کم در حوزه فرهنگی که اندیشه وهابیت و امکان صدور آن را به خطر انداخته بود، دور کند.
الجبیر به موفقیت هائی دست یافت و دولت « جورج بوش» پیام سعودی را شنید و بسرعت شاهد بودیم که صداهای علیه روابط آمریکا با سعودی خاموش شد.
آل سعود این اقدام الجبیر را بدون پاداش نگذاشت و شامل عنایت ها و پاداش های ویژه برای مشارکت فعال در نجات آنها از سقوط شد.
سرانجام یک سال و نیم قبل «سعود الفیصل» ستون دیپلماسی سعودی مرد و مرگ او همزمان با دوره جدید سعودی با پادشاهی «سلمان بن عبدالعزیز» شد.
حاکمان جدید سعودی بسرعت عادل الجبیر را به عنوان جایگزین سعود الفیصل که تنها مرگ می توانست او را از منصب وزارت خارجه سعودی دور کند، منصوب کردند. 
آن زمان گفته شد که انتخاب الجبیر که برای آمریکائی ها شناخته شده بود، دلیل آن بوده است اما با شروع جنگ سعودی علیه یمن این باور قوت گرفت که «محمد بن سلمان» ولیعهد دوم و وزیر جنگ سعودی و فرمانده جنگ علیه یمن الجبیر را برگزیده است تا بتواند از توانایی او در مخاطب قرار دادن آمریکائی ها و روابط مستحکم و پیچیده اش با آنها در حمایت آمریکا از این جنگ استفاده کند.
امروز سوال های زیادی در خصوص عملکرد الجبیر مطرح است و سوال می شود که به چه موفقیت هائی دست یافته است؟ و در راس این سوال ها، امضای قانون ضد سعودی جاستا در مجالس سنا و نمایندگان آمریکا است، قانونی که اجازه پیگیرد قضائی سعودی ها و دریافت غرامت از آنها را می دهد.
اما الجبیر ماموریت های نیمه تمام دیگری دارد که از جمله عادی سازی روابط با رژیم سعودی و زمینه سازی برای آن است و در این چارچوب باید موانع را از پیش پای آل سعود بردارد و مهمترین مانع محور مقاومت به ویژه سوریه و حزب الله لبنان هستند.
الاخبار در پایان نوشت که آیا دوران الجبیر فرا رسیده است؟