قهرمان پرورش اندام کشورمان می گوید: 7 سال پشت در تیم ملی بودم تا توانستم وارد اردوهای تیم ملی بشوم. این را باید بگویم از هر صد نفر یک نفر بدون آنکه زیر بلیط این آقا باشند به تیم ملی راه پیدا می کند که آن یک نفر هم من بودم.

حسین کلاته قهرمان پرورش اندام کشورمان متولد 68/05/20 و ساکن تهران است او از سال 80 وارد ورزش بدنسازی شده است و از مهمترین عناوین او 7 قهرمانی کشور 2 قهرمانی جهان در اسپانیا، نایب قهرمانی جام الماس و یک قهرمانی اوکراین را می توان نام برد. با توجه به انتخابات فدراسیون پرورش اندام و بدنسازی به سراغ این ورزشکار حرفه ای در پرورش اندام رفتیم تا شرایط این روزهای این رشته جوان پسند را از زبان او بشنویم.

در ادامه مصاحبه حسین کلاته را می خوانیم:

به عنوان اولین سوال نحوه انتخابی تیم ملی چگونه است؟

به جرات می توانم بگویم اولین نفری که بدون پشتوانه و مربی توانست به تیم ملی راه پیدا کرده و طلای جهانی را کسب کند من بودم. در فدراسیون گروهی تشکیل شده است به طوری که شخصی زیر نظر مربی ای تمرین می کند اما برای آنکه به تیم ملی وارد شود نام مربی دیگری را به عنوان مربی خود اعلام می کند. وقتی از آن ورزشکار سوال می کنم چرا پیش فلان مربی برنامه می گیری در جواب به من می گوید من برنامه ی او را نمی گیرم حتی برنامه اش را پاره می کنم اما برای رسیدن به تیم ملی مجبورم زیر بلیط این اشخاص بروم.

طوری رفتار کردند که تمام قهرمان ها بگویند ما شاگرد فلان شخص هستیم.

من سه سال پیاپی در تیم ملی حضور دارم، فدراسیون کمترین قدمی را برای اعضای تیم ملی بر نمی دارد، حتی بعد از مسابقات اسپانیا پول غذا را از جیب خودمان دادیم.

در ارتباط با فرایند انتخابی تیم ملی باید بگویم قانون اینگونه است که اشخاصی که در مسابقات انتخابی مقام های اول تا سوم را کسب می کنند برای بازبینی به کمیته فنی می روند و آنجا اعضای تیم ملی مشخص می شود. اما جالب است بدانید این اتفاق بسیار افتاده است که در بازبینی نفرات اول تا سوم را برای تیم ملی انتخاب نمی شوند و نفری خارج از این افراد بطور مثال نفر چهارم را انتخاب می کنند چرا؟ چون شاگرد همان آقاست.

من 7 سال پشت در تیم ملی بودم تا توانستم وارد اردوهای تیم ملی بشوم. این را باید بگویم از هر صد نفر یک نفر بدون آنکه زیر بلیط این آقا باشد به تیم ملی راه پیدا می کند که آن یک نفر هم من بودم. کمیته بازبینی یک کمیته تقریبا فرمالیته است و دوستان از قبل افراد را انتخاب می کنند.

شرایط بازبینی چگونه است؟

کمیته فنی بازبینی را انجام می دهد. داورهای کشوری اکثرا بازیچه هستند و دوستانی که در بالا نیز گفتم از قبل کارشان را انجام می دهند.

تقریبا دو سال پیش یکی از ورزشکاران در مسابقه اوت شد، سپس این فرد را بالای استیج مسابقات آوردند و هما ورزشکار اول شد، که پس از اعتراض ما به دلیل این اتفاق، آن ورزشکار گفت من را باید اول می کردند.

وقتی داوران ما داوران به نام نیستند و ورزشکاری که تا سال گذشته با من مسابقه می داده امسال در منصب داور می نشیند و من را قضاوت می کند مشخص است که چه اتفاقاتی رخ داده است. خیلی از وقت ها داوران ما مجبور به سکوت می شوند.

پس از قهرمانی چه مزایایی از طرف فدراسیون به شما داده شد؟

(با لبخند) جیب ما را نزنند ما مزایا نمی خواهیم! من هنوز کارت مربیگری ندارم و رییس فدراسیون نیز به صراحت گفته است که تا وقتی من رییس فدراسیون باشم به تو کارت مربیگری نمی دهم، دلیل آن هم مشخص است چون من بدون استفاده از بلیط آن ها کارهایم را انجام داده ام و اکنون نیز قهرمان جهان هستم. صندوق حمایت از قهرمانان هیچ حقوقی به من نمی دهد، کارت المپیک به من نداده اند و حتی من را به باشگاه انقلاب راه نمی دهند. 

ما وقتی برای تیم ملی مسابقه می دهیم، دو ماه برای مسابقات کشوری باید آماده شویم، از کشوری تا جهانی حدود 4 ماه طول می کشد و من به طور میانگین 6 ماه در رژیم هستم و هر ماه حداقل هزینه برای رژیم غذایی 5 میلیون هزینه دارد که حدود 30 میلیون هزینه رژیم من خواهد شد، کسی که بطور آزاد مسابقه می دهد دو ماه قبل از مسابقه رژیمش را گرفته و در کل با 10 میلیون آماده مسابقات می شود و در نهایت هم به من می گویند قهرمان جهان و هم به آن ورزشکاری که آزاد مسابقه داده است. فرق ما با هم چیست؟ تنها فرق ما این است که من 30 میلیون خرج می کنم و آن طرف 10 میلیون. فرق ما این است که در اردو تیم ملی از کشوری تا جهانی توهین و تحقیر می شویم و یکسره تو سری می خوریم.

نکته جالب دیگری که باید بگویم این است که از بچه های تیم ملی چک ضمانت دریافت می کنند! امسال گفتند 15 میلیون باید نقد بدهید، من پرسیدم چرا باید 15 میلیون نقد بدهیم؟ گفتند چک ضمانت بدهید. گفتم چک ضمانت برای چه؟ گفتند ضمانت دوپینگ و ... من ندادم اما همه بچه ها این کار را انجام دادند. من در آ« زمان واقعا این مبلغ را نداشتم و آنقدر در اردو من را اذیت کردند که آرزوی مرگ می کردم. به خودم می گفتم پشت دستم را داغ کنم که به تیم ملی بیایم سر ندادن این 15 میلیون با من لج کرده بودند.

پس از مدتی شخصی آمد و گفت حاجی گفته 5 میلیون بده به او گفتم من ندارم، نمی دم برای چی باید بدهم؟ چند روز بعد همان شخص آمد و گفت حاجی گفته 1 میلیون بده. گفتم شما بگو 1000 تومان من نه دارم نه می دهم. تهدید به خط خوردن از تیم ملی شدم اما باز هم قبول نکردم.هنوز به دلیل اتفاقات آن دوره زیر نظر روان شناس هستم.

فرق کسی که آزاد مسابقه می دهد با من نوعی که در تیم ملی به کشورم خدمت می کنم این است. فرقش این است که هزار جور استرس باید تحمل کنی تا از کشوری به بازبینی و سپس به تیم ملی دعوت شوی از کشوری تا جهانی هم انقدر تحقیرت می کنند تا به مسابقات جهانی برسی و حرفی هم نمی توانی بزنی.

در ارتباط با ضمانت دوپینگ گفتی می توانی راجع به تست دوپینگ توضیحی بدهی؟

در تمامی ورزش ها وقتی تست دو پینگ یک ورزشکار مثبت اعلام شود طبق قانون همان فدراسیون ورزشکار را به مدت معلوم از حضور در میادین مسابقات محروم می کنند. چرا ورزشکارانی که منتصب به افرادی خاص هستند تست دوپینگ آن ها مثبت اعلام می شود و بعد از 4 ماه دوباره مسابقه می دهند؟ اگر ما تست دوپینگ مثبت داشته باشیم تا دو الی سه سال اجازه مسابقه دادن نداریم.

هزینه اعزام به مسابقات جهانی را چه کسی پرداخت می کند؟

چه هزینه ای دارد؟ در مسابقات جهانی به ما آب هم نمی دادند. در مسابقات جهانی به خاطر آنکه در هتل ارزان تر اقامت داشته باشیم هتلی بیرون از شهر برای ما گرفتند که شبی 55 یورو بود(در دوره های قبلی هتل 150 بورویی می گرفتند) در هتل به ما آب نمی دادند، غذا نمی دادند. هتلی رفته بودیم که هر بار می خواستم از سونا استفاده کنم، 80 هزار تومان از جیب باید پرداخت می کردم. چهار سری از جیب خودم رفتم سونا و استخر. گوشت هتل نمکی بود و ما هم در رژیم بودیم و نمی توانستیم از آن گوشت استفاده کنیم، هتل برای ورزشکاران نبود در طول مسابقات هول و حوش 350 هزار تومان با هزینه شخصی گوشت خریدم که فدراسیون گفت فاکتور ارائه دهید و به دلیل آنکه فیش های خرید را همراه خودم نگه نداشته بودم آن مبلغ را هم فدراسیون با من تسویه نکرد.

سرگردانی+قهرمانان+بدنسازی+در+اسپانیا

همیشه در مسابقات چند نفری با تیم اعزام می شوند که کمکی به ورزشکاران نمی کنند و در واقع سربار اردو هستند، روز آخر ما حیران و سرگردان مانده بودیم و بچه ها می گفتند چکار کنیم که گفتم هتل 50 یورو است ما نفری 150 یورو می دهیم فقط ما آواره خیابان نشویم. ما 24 ساعت آواره خیابان بودیم و فقط می چرخیدیم. رژیم را ول کرده بودیم همه معده ها خراب، محسن صمدی دنبال دکتر می گشت که متاسفانه دکتر در دسترس نبود.

وضع معیشتی و تمرینی ورزشکاران پرورش اندام چگونه است؟

متاسفانه همانطور که گفتم حق ما را به خودمان نمی دهند. الان من کارت مربیگری ندارم، از لحاظ بیمه که اوضاع همینگونه است، فقط با حضور در تیم ملی تحقیر می شوی.

یکی از کادر فنی تیم ملی انقدر بی اخلاق است که من نمی توانم خیلی از حرف های او را بگویم از هر 10 کلمه 9 کلمه اش با فحاشی بود.

امسال اولین سال بود که در اردو دکتر داشتیم که آن هم آورده بودند به خاطر مترجم که روی سکوی وزن کشی حاضر شود و صحبت  کند. اینها نمی توانند انگلیسی صحبت کنند. دکتر هم بعد از آنکه وزن کشی انجام شد رفت و ما اصلا دکتر ندیدیم.

از لحاظ سالن تمرین مشکلی نداریم و سه سالن تمرینی در اختیار ما بود اما اتاق هایی که داشت انقدر کثیف است که حد ندارد. پارسال من در اردوها روی زمین می خوابیدم دقیقا شبیه مسافرخانه است!

صحبت آخر

امیدوارم یک نفر که دلسوز این رشته باشد سکان این فدراسیون را در دست بگیرد، نه اینکه 100 قدم فقط یک قدم برای ما بردارد. امیدوارم کسی رییس فدراسیون شود که حداقل یک هفته رژیم گرفته باشد یک هفته درد کشیده باشد یک بار در مسابقات شرکت کرده باشد؛ کسی که ورزشکاران بدنسازی را درک کند.

ما ورزشکار ها هیچ چیزی نمی خواهیم فقط کسی را می خواهیم که به عنوان پدر خانواده دردهای ما را درک کند و درک کند که ما چه سختی هایی می کشیم تا به اینجا می رسیم ما فقط یک مقدار دلسوزی می خواهیم.