موزه سینمای باغ فردوس در هشتمین شب ماه آبان میزبان ناصر تقوایی و سه ساخته کوتاهش و جمعی از اهالی سینما بود که به احترام این فیلمساز مهم سینمای ایران در آن‌جا جمع شده بودند.

به گزارش مرورنیوز، گروه سینمایی هنر و تجربه در مراسم تجلیل ناصر تقوایی از این فیلمساز که بیش از دو دهه فعالیت سینمایی‌ای نداشته از جمعی از سینماگران و برخی از عوامل فیلم‌های تقوایی در سال‌های دور دعوت کرده بود تا با حضور در سالن سینماتوگراف موزه سینما و تماشای فیلم‌های «تعزیه»، «تعزیه حر دلاور» و «کشتی یونانی» از سال‌ها تلاش او برای سینمای ایران تقدیر کنند.

اردلان: تقوایی می‌تواند کاراکتر را به تیپ تبدیل کند

ابتدای مراسم حمیدرضا اردلان، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه سینمای تقوایی را این‌گونه تشریح کرد: «سینمای معاصر دوست دارد هویت داشته باشد و در تلاش برای خلق کاراکتر است؛ کاراکتر کسی است که هویت دارد؛ دیروز و فردا دارد و عقایدش در پس رفتارهایش پیداست. هنر ناصر تقوایی خلق کاراکترهایی‌ست که دوباره تیپ می‌شوند؛ یعنی مردم با آن‌‌ها هم‌ذات‌پنداری می‌کنند.»

پرویز پرستویی: خداوند از عمر بنده کم کند به عمر تقوایی اضافه کند

در ادامه، تصاویری روی پرده سالن نمایش داده شد که مربوط بود به سینماگران نام‌آشنایی که با دوربین‌های شخصی‌شان برای ناصر تقوایی فیلمی گرفته بودند تا ارادت خودشان را به ناصر تقوایی نشان بدهند. ویدیویی از صحبت‌های جعفر پناهی مبنی بر حسرت خوردن سینماگران از فیلم‌نساختن تقوایی تا ابراز ارادت رخشان بنی‌اعتماد تا حرف‌های پرویز پرستویی: «آرزو می‌کنم خداوند از عمر بنده کم کند به عمر تقوایی اضافه کند...»

خسرو نشان: محمدرضا رستمی علاقه زیادی به تقوایی داشت

سپس نوبت به خسرو نشان، مدیر مرکز هنرهای نمایشی در اوایل دهه ۸۰ رسید تا پس از تسلیت درگذشت محمدرضا رستمی از همکاری‌اش با تقوایی برای ساخت مستند «تعزیه» بگوید: «ابتدا یادی می‌کنم از محمدرضا رستمی در شب تولدش چرا که همه‌مان از علاقه بسیار او به ناصر تقوایی باخبر بودیم. نکته مهمی که در مورد تقوایی وجود دارد، وجه فرزانگی ایشان است. برای ساخت «تعزیه» و ثبت جهانی این اثر ساعت‌ها با این فیلمساز گفت‌وگو کردم که بسیار لذت‌بخش بود و خوشحالم که این مستند ساخته شد تا پس از سال‌‌ها همچنان به آن افتخار کنیم.»

پس از سخنرانی خسرو نشان، کیوان کثیریان که به عنوان مجری در برنامه حضور داشت، از ناصر تقوایی دعوت کرد تا روی سن بیاید و نسخه‌ای از فیلمنامه «ناخدا خورشید» که ظاهرا مدت‌ها برای به دست آوردنش در تکاپو بوده را به عنوان هدیه‌ای از طرف هارون یشایایی، تهیه‌کننده «ناخدا خورشید» دریافت کند.

سعید عقیقی: فیلم‌های تقوایی را به تهیه‌کننده‌هاتان نشان دهید تا کمی سینما را بشناسند

سعید عقیقی، یکی از فیلمنامه‌نویس‌های سینمای ایران که این روزها مشغول تالیف کتابی از «ناخدا خورشیدِ» تقوایی است، سخنران بعدی بود: «از آن‌جایی که در خانواده‌ای شرکت نفتی بزرگ شدم و بنا بر شرایطی که داشتم، خیلی زود و از 5 سالگی عضو کانون پرورش فکری شدم و از همان سن کم با آثار تقوایی که برای ما نمایش داده می‌شد، آشنا شدم. می‌خواستم از سینماگرانی که اینجا حضور دارند، خواهش کنم فیلم‌های ناصر تقوایی را برای تهیه‌کننده‌هاشان نمایش بدهند تا کمی با سینما آشنا شوند و فیلم و سینما را بشناسند. در آخر هم باید بگویم که «ناخدا خورشیدِ» تقوایی اقتباس بهتری از رمان «داشتن و نداشتنِ» همینگوی نسبت به فیلم هاروارد هاکس است. فیلم هاکس پایانی سرخوشانه دارد اما فیلم تقوایی نزدیکی معنایی بیشتری با پایان‌بندی کتاب دارد و جایی که ناخدا چاقو را از شکم خود بیرون می‌کشد، تصویری درست از جمله‌های شخصیت در انتهای داستان است.»

اصغر فرهادی: می‌خواهم از یک حسرت درونی صحبت کنم

یکی از اتفاق‌های ویژه این برنامه، ارسال ویدیویی از اصغر فرهادی بود که از سینمای تقوایی و تاثیراتش بر او و فیلمسازان هم‌نسلش گفته بود: «آقای تقوایی، صحبت کردن درباره شما هم خیلی ساده و هم خیلی سخت است: ساده از این جهت که کافی‌ است نام فیلم و مجموعه‌هایی که توسط شما ساخته شده را ببرم تا بدانیم چه جایگاهی در سینما و فرهنگ کشورمان دارید و سخت، برای این‌که شخصیت ویژه‌ای دارید و شبیه هیچ‌کس نیستید. من و هم‌نسلانم سینما را با فیلم‌های کارگردان بزرگی مثل شما شناختیم. می‌خواهم از یک حسرت درونی صحبت ‌کنم: در این سال‌ها فیلم خوبی درباره تاریخ معاصر ندیده‌ام؛ همیشه فکر می‌کنم اگر قرار باشد نسل‌های بعدی تاریخ معاصر ما را از طریق سینما بشناسند، فیلمسازی چون شما، توانایی و قدرتی منحصر به فردی دارد که می‌تواند دور از اغراق، دروغ و با نگاهی دقیق و صادقانه تاریخ را روایت کند.

ناصر تقوایی: اثر بالاخره خود را نشان می‌دهد، حتی اگر ناشرش زیر خاک باشد

قبل از نمایش سه اثر «تعزیه»، «تعزیه حر دلاور» و «کشتی یونانی»، ناصر تقوایی در میان تشویق حضار که به احترامش ایستاده بودند، روی سن آمد و دقایقی هرچند کوتاه صحبت کرد: «خبر نداشتم که قرار است برنامه‌ای برای تجلیل از من برگزار شود و ظهر امروز متوجه شدم و به همین دلیل دست خالی آمدم. می‌خواهم در این مدت کوتاه بگویم: مطمئن باشید هنر زنده می‌ماند و تجدید حیات می‌کند. در میان تمام رشته‌های هنری، نوشتن وابسته‌ترین شاخه به انسان است؛ گذشته ممکن است نابود شود اما اثر بالاخره خود را نشان می‌دهد، حتی اگر ناشرش زیر خاک باشد؛ سینما هم همین‌طور... این‌که کسانی می‌خواستند با چکش و وسایل این‌چنینی تخت جمشید را از بین ببرند چرا که میراث حکومتی سلطنتی بود مصداقی بر همین وضعیت است.»

وی افزود:‌ «آینده نامعلوم است، اما گذشته به ما درس می‌دهد و نبایدها را گوشزد می‌کند. ما باید باقی ماندن هنر را نشان دهیم و اگر اثری در حال تهدید است، مثل اثر خود جلو آن بایستیم. چیزی که دوست نداریم را نبینیم، ولی جای دیگران تصمیم نگیریم و اتفاقا بگذاریم کارهای بد ساخته شود تا از پس آن آثار خوب متولد شوند.»

تقوایی صحبت‌هایش را این‌گونه پایان داد: «ما ملت فرهنگی‌ای هستیم؛ شاید تیراژ کتاب‌هامان کم باشد اما روشنفکر ایرانی واقعا روشنفکر است و هرکس در ایران کار می‌کند، خط روشنفکری دارد. مطمئن باشید روزی دوباره خودمان، هنرمان و فرهنگ‌مان را پیدا می‌کنیم.»