دادستان تهران زد و بندهای نجفی و اکبر طبری را در دومین جلسه دادگاه تشریح کرد.

به گزارش مرور نیوز، رسول امیر قهرمانی نماینده دادستان تهران در دومین جلسه محاکمه اکبر طبری گفت: فرآیند اتفاق افتاده در خصوص نجفی را تشریح می‌کنم. در کلاک لواسان چند فرآیند وجود دارد؛ نجفی قطعات زمین مختلفی را خریداری می‌کند که این اراضی در حاشیه رودخانه جاجرود و سد لتیان بود و خارج از محدوده لواسان و دارای کاربری زراعی بود.

نماینده دادستان افزود: سال ۸۲ چه اتفاقی می‌افتد؟ نجفی با شهرداری لواسان توافقنامه امضا می‌کند که ۵۰ درصد از زمین زراعی را به شهرداری بدهد و در ازای آن شهرداری زمین‌ها را داخل محدوده لواسان بیاورد و کاربری زمین نیز تغییر کند.

قهرمانی ادامه داد: ممنوعیت‌های قانونی متعددی وجود دارد؛ طبق قانون حفظ اراضی شهرداری نمی‌تواند تغییر کاربری انجام دهد، اما این اقدام صورت گرفته و شهرداری موظف به رعایت مصوبات شورای عالی شهرسازی بوده است. همچنین در ماده ۱ قانون حفظ اراضی نیز آمده که تغییر کاربری ممنوع است و شورای عالی امنیت ملی نیز در مورخ ۷۹/۸/۲۵ مصوبه می‌کند که اراضی کلاک در حاشیه سد لتیان است.

وی با اشاره به این نکته که سال ۸۵ در این فرآیند بسیار مهم است، تصریح کرد: کمیسیون ماده ۵ شهرداری تشکیل می‌شود و مصوبه را ابلاغ می‌کند، اما به دلیل اینکه خلاف مقررات بوده کسی جرات انجام دادن را ندارد. خانواده نجفی به دیوان عدالت اداری شکایت می‌کند و در دیوان رد می‌شود و پرونده به شعبه دوم دادگاه حقوقی لواسان می‌رود و حکم بر علیه شهرداری صادر می‌شود تا توافق را انجام دهد و در سال ۸۸ حکم دادگاه حقوقی صادر می‌گردد.

نماینده دادستان در ادامه به روزهای دستگیری طبری اشاره کرد و گفت: زمانی که آقای طبری دستگیر شد در مورد  کلاک اطلاعات ما به مرور کامل شد ان زمان اطلاعات ما بیشتر در حوزه آقایان دانیال زاده و سرخوش بود، آقای نجفی بعد از دستگیری مشایخ از کشور فرار می کند.

نماینده دادستان تصریح کرد: ما اطلاعات ۱۵ سال از حساب های آقای مشایخ را بررسی کردیم، در حساب آقای مشایخ پولهایی است که در ۸۴، ۸۳ الی ۸۸ واریزی هایی از سوی آقای مشایخ به آقای طبری وجود داشته است. به آقای مشایخ گفتیم که این پول ها چیست که برای آقای طبری واریز کردی که آقای مشایخ گفت من ۷ میلیارد به آقای طبری بابت ساخت و ساز دادم.

نماینده دادستان گفت: در ادامه به سراغ آقای طبری رفتیم و گفتیم این پول‌هایی که آقای مشایخ واریز کرده بابت چیست؟ آقای طبری گفت مشایخ ۴ میلیارد بابت ساخت و ساز داده است و این اولین تناقض در عدد واریزی است.

وی تصریح کرد: تحقیقات ادامه داشت تا اینکه مشایخ اعلام کرد اسناد او در ویلایش در لواسان است و ضابطان خدوم بلافاصله به ویلا می‌روند و اسناد به دست می‌آید.

قهرمانی خاطر نشان کرد: اولین سند دست خط آقای طبری است.

رئیس دادگاه خطاب به متهم طبری گفت: آیا این دستخط شماست؟

متهم طبری گفت: بله

نماینده دادستان نیز در ادامه گفت: صورت جلسه‌ای به خط آقای طبری نوشته شد که به آقای مشایخ داده می‌شود در این دست نوشته نوشته شده است که نظر به توافق فی ما بین آقای مشایخ مبلغ ۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان بابت مشارکت در ساخت و ساز در اختیار بنده قرار داده است. اولین سوال این است که چرا این افراد ضد و نقیض صحبت می‌کنند. ازطرفی این به ذهن آمد که آقای مشایخ در سال ۸۴، هشت میلیارد از کجا آورده است. در این خصوص با آقای مشایخ صحبت کرده‌ام که گفت اگر تمام زندگی و کارخانه‌های خود را بفروشد شاید این میزان بشود.

قهرمانی اظهار کرد: در تحقیقات اسنادی پیدا کردیم و دیدیم یک مبایعه نامه به نام آقای مشایخ است و ملکی را مشایخ در کریم خان که ۳۰۰ متر است به آقای طبری می‌دهد و سند رسمی به نام آقای طبری می‌شود.

وی گفت: سئوال این است زمانی که کسی زمینی برای مشارکت در ساخت می‌آورد یا به صورت ۵۰-۵۰ شریک می‌شود و یا آورده‌ای برای آن فرد دارد؛ این چه جور مشارکت در ساخت است که همان ابتدا سند به نام او زده می‌شود لذا حساسیت ما بیشتر شد و ما اطلاعات را قطره چکانی جمع کردیم.

قهرمانی تصریح کرد: آقای مشایخ پشت صحنه این حوادث را افشا کرد. آقای مشایخ فردی است که از ۳۰ سال گذشته با آقای نجفی دوست است و از طریق نجفی با آقای طبری دوست می‌شود، در شرکت‌های آقای نجفی نیز سمت داشته است.

نماینده دادستان گفت: آقای مشایخ گفته است که پول‌ها برای بنده نیست و توسط حسن نجفی داده شده که به آقای طبری بدهم. ۸ میلیارد و ۴۰۰ در چندین مرحله بوده است.

وی عنوان کرد: در خصوص ملک کریم خان نیز گردش آن را درآوردیم و متوجه شدیم که سابقا به نام فردی بوده که به نام آقای مشایخ می‌زند. او را آوردیم و گفت مشایخ را نمی‌شناسم. ضابطی گفت بنده دو قطعه زمین در لواسان از آقای نجفی خریداری کردم و بابت ثمن معامله ده چک و یک زمین در کریم خان دادم. به من گفت امضا بزن و در دفتر خانه امضا زدم.