پدیده کودکان کار به‌عنوان یکی از چالش‌های فرا روی کلان‌شهرها و رفته‌رفته شهر‌های کوچک مورد نظر قرار گرفته و این چالش هر روز ابعاد مختلفی از خود را نشان می‌دهد.

به گزارش مرور نیوز، اسم کودکان کار که می‌آید اولین تصویری که در ذهنمان نقش می‌بندد کودکان سر چهارراه خیابان‌هاست که پشت چراغ‌ قرمز از شیشه اتومبیل‌ها آویزان می‌شوند و با عجز و لابه و عمو و خاله خطاب کردن رانندگان تقاضای کمک دارند.

البته اخیراً هرکدام شیشه‌شور و فرچه‌ای هم در دست دارند و بدون اجازه برای تمیز کردن شیشه‌ها روی کاپوت ماشین‌ها پهن می‌شوند و اگر به آن‌ها پولی ندهی و با سبز شدن چراغ مجبور به حرکت شوی محکوم‌ به شنیدن حرف‌های ناسزا و بعضاً فحاشی می‌شوی.

پدیده کودکان کار به‌عنوان یکی از چالش‌های فرا روی کلان‌شهرها

پدیده کودکان کار به‌عنوان یکی از چالش‌های فرا روی کلان‌شهرها و رفته‌رفته شهر‌های کوچک مورد نظر قرار گرفته و این چالش هر روز ابعاد مختلفی از خود را نشان می‌دهد.

چند سالی می‌شود که با پیشرفت فناوری و توسعه شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی و رونق گرفتن فضای کسب‌وکار اینفلوئنسرها، شاهد فعالیت افرادی هستیم که برای جلب و افزایش مخاطب از کودکان استفاده می‌کنند.

برخی کودکان به دلیل ویژگی‌های خاص و منحصر به‌ فرد یا زیبایی خاص و توانمندی ویژه‌ای که دارند توسط سودجویان حوزه‌های رسانه‌ای یا تبلیغات به‌عنوان ابزار رسیدن به مطامع شخصی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند؛ البته این هم نوعی بهره‌کشی از کودکان است.

اگرچه دیدن تصاویر کودکان با پوشش‌های رنگ و لعاب‌دار و گران‌قیمت در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند حسادت برخی کودکان و خانوادهایشان را برانگیزد اما نکته قابل‌تأمل اینجاست که آن‌ها فقط ویترین زندگی این افراد را می‌بینند و از پشت پرده‌ها خبر ندارند.

روند جهانی‌شدن بیش از هر زمان دیگر نهاد خانواده و به‌خصوص خانواده‌های با ساختار سنتی را مورد تهدید قرار داده است و همین امر باعث شده که امروزه بیش از هر زمان دیگر شاهد بروز آسیب‌های نوپدید اجتماعی همچون کودک کار مجازی باشیم.

به گفته کارشناسان، امروزه والدین به دلیل سرخوردگی‌ها، ترس‌ها و عدم موفقیت‌های که در زندگی فردی و اجتماعی تجربه کردند، به‌نوعی به دنبال شکوفایی و موفقیت فرزند خود هستند و از هیچ اقدامی برای رسیدن به این منظور دریغ نمی‌کنند که بهره‌کشی در فضای مجازی یکی از پررنگ‌ترین آن‌هاست.

این خانواده‌ها به دلیل غفلت و عدم آگاهی از نیازهای کودک و تربیت صحیح آن و همچنین ناقص بودن قوانین حقوق کودک در کشور، ناخواسته و بعضاً خودخواسته عنوان کودکان کار و پیامدها و آسیب‌های ناشی از آن را توسعه می‌دهند.

بلایی که خانواده ها سر کودک خود می‌آورند

در همین راستا محدثه هاشمی، روانشناس کودک می‌گوید: دلیل اینکه به کودکان فعال در فضای مجازی، کودک کار گفته می‌شود، این است که در این شرایط کودک و مراحل رشد روانی او تحت تأثیر قرار می‌گیرد، کودک در هر سنی نیاز به‌ مهر، محبت و توجه دارد ولی وقتی این توجه در قالب فضای مجازی بیش‌ازحد شد، منجر به تربیت شخصی با شخصیت تأیید طلب و اعتماد به‌ نفس پایین می‌شود که حس می‌کند بدون تأیید کاربران هیچ استعداد و توانمندی ندارد.

وی با تأکید بر اینکه خانواده‌ها تصور می‌کنند با این اقدامات می‌توانند کودکانی مستقل تربیت کنند، ادامه می‌دهد: والدین غافل از اینکه به حیاتی‌ترین مورد که برای هر کودک در دوران رشد و تثبیت شخصیت وی لازم است ضربه می‌زنند و آن مورد، چیزی جز سلامت روان کودک نیست با دست خود آینده فرزندان خود را تباه می‌کنند؛ چراکه به‌سلامت روان کودک که حیاتی‌ترین مورد در دوران رشد و تثبیت شخصیت است، ضربه می‌زنند.

به گفته هاشمی امنیت کودکان اینستاگرامی در معرض خطر است، انتشار تصاویر کودکان حتی ممکن است فرصتی را برای کسانی که دچار اختلالات جنسی هستند ایجاد کند و اگر اتفاقی برای آن‌ها رقم بخورد مقصر اصلی آن والدین هستند.

در واقع افراد با به کارگیری کودکان در فضای مجازی به نوعی در آینده تصویری و پیشینه کودکان دخالت می‌کنند، در حالی‌ که ما اجازه نقض حریم خصوصی هیچ انسانی را نداریم؛ هویت پیش از تولد ایجاد می‌شود و پدر یا مادر بودن حقی را در این مورد ایجاد نمی‌کند و چه‌ بسا با دخالت در حریم این کودکان، فرزند خود را مورد آزار هم قرار می‌دهند.

در معرض قرار دادن کودکان در فضایی که تصویری غیرواقعی از آن‌ها را نمایش می‌دهد، منجر به ساخت یک تصویر مصنوعی و دور از واقعیت در ذهن کودک می‌شود که این اتفاق می‌تواند فاجعه‌آفرین باشد.

این روانشناس با تأکید بر اینکه کودکان در سن حساس شکل‌ گیری شخصیت هستند و فاصله شخصیت واقعی آن‌ها با تصویر بیرونی که از اینستاگرام و تبلیغات به دست می‌آید، می‌تواند زمینه‌ساز آسیب‌های روانی و اجتماعی در آن‌ها شود، عنوان می‌کند: کودکی که با فضای تائید افراطی در اینستاگرام خود مواجه و با باور اینکه شخصیت منحصر به‌ فردی دارد، تشنگی شدیدی به تحسین و تائید دیگران در خود احساس می‌کند و دچار توهم موفقیت، زیبایی و قدرت و منحصر به‌ فرد بودنش می‌شود که این خود، پایه اختلالات شخصیتی همچون خودشیفتگی در بزرگسالی است.

مورد دیگری که این کودکان را درگیر می‌کند، کاهش قدرت تحمل ناکامی است؛ این کودکان به دلیل تائید افراطی صورت گرفته، اجازه اشتباه کردن، ضعیف بودن و بهترین نبودن و... را به خود نمی‌دهند و این باعث ناتوانی فرد در مقابل پریشانی و شکست می‌شود و کوچک‌ترین اتفاقی انسجام آن فرد را به هم می‌ریزد.

اما مشکلات و آسیب‌ها تنها مربوط به کودکان اینفلوئنسر نیست؛ بلکه کودکانی که مخاطب این کودکان مشهور می‌شوند، ناخودآگاه در سیکل بیمار کننده مقایسه با کودک بِرند و اینفلوئنسر قرار می‌گیرند و دچار خشم و پرخاشگری، خود کم‌ بینی و به‌اندازه کافی شایسته نبودن و ناکامی، حسادت و... می‌شوند.

و ختم کلام این‌که متأسفانه به دلیل عدم اطلاع‌رسانی شبکه ملی و رسانه‌ها و اقدامات فرهنگی تأثیرگذار، ازاین‌دست اقدامات تخریبی ادامه خواهد داشت. در کشوری که هنوز بعد از سال‌ها حقوق کودک با اما و اگرهایی مواجه است و هر کس از آن برداشت‌های مختلفی دارد، آنگاه چه انتظاری می‌رود که قوانین و حقوق کودک در فضای مجازی رعایت شود!