احمد یکی از معلم‌های نقطه صفر مرزی است. او حرفهایش را اینگونه آغاز کرد: «هشت ماه است، حقوق دریافت نکرده‌ام، شاید باورتان نشود، گاهی پول بنزین موتور را هم ندارم به مدرسه بروم.»

به گزارش مرور نیوز، حرف‌هایش را اینگونه آغاز می‌کند «هشت ماه است، حقوق دریافت نکرده‌ام، در حالی که وزارت آموزش وپرورش چند ماه پیش اعلام کرد، تمام حقوق‌های گذشته را پرداخت کرده است، خیلی شرایط سختی داریم، لطفاً این موضوع را رسانه‌ای کنید.»

او ادامه می‌دهد: «اینجا هوا گرم است، خیلی گرم، در حال حاضر، هوا 48 درجه است، به خدا، اصلاً نمی‌توانیم به سر کلاس درس برویم، خیلی از مدارس این منطقه حتی پنکه هم ندارند.»

احمد یکی از معلم‌های نقطه صفر مرزی است. از بخش دشتیاری، بخشی از شهرستان چابهار که در شرق استان سیستان و بلوچستان قراردارد. او از جایی است که بسیاری از دانش آموزان در سایه محرومیت کامل با کمترین امکانات تحصیل می‌کنند. دانش آموزانی که مجبورند با لباس‌های مندرس و پاره به مدرسه بیایند. مدرسه نیمکت ندارد. دانش آموزان در مدرسه بر روی زمین می‌نشینند. مدرسه استاندارد نیست، سقفش چوبی است. بلوک‌هایی با قدمتی بیش از 20 سال دیوار این مدرسه در بخش دشتیاری شهرستان چابهار شده است. احمد از این منطقه است. منطقه‌ای که اگر همانند احمدها نباشند این دانش آموزان از علم آموزی که حق طبیعی آنان است نیز محروم می‌شوند.

او در پایه سوم ابتدایی درس می‌دهد. جزوء نیروهای رسمی وزارت آموزش و پرورش نیست. اما به اندازه تمام فرهنگیان رسمی این وزارت خانه زحمت می‌کشد تا فرزندان منطقه محروم دشتیاری از تحصیل بازنمانند.

از نگاه مسئولان وزارت آموزش و پرورش او معلم نیست. جزوء نیروهای خرید خدمات آموزشی وزارت آموزش و پرورش است. یعنی قرداد رسمی وزارت آموزش وپرورش را ندارد اما از نگاه دانش آموزان او «آقای معلم» است.

احمد با انتقاد از وضعیت نیروهای خرید خدمات آموزشی می‌گوید: تنها پیش از آغاز سال 96 مبلغ 400 هزار تومان آن هم به صورت غیر ثابت برایمان واریز شد. معلوم نشد، حقوق است یا عیدی. سر هر ماه در انتظار واریز حقوق هستیم اما خبری نمی‌شود. کاش بشود، واریزی‌های ما را هم سر ماه کنند.

وی ادامه می‌دهد: مسئولین در اینجا به ما می‌گویند که اعتباری برای آنان واریز نشده است که بخواهند به ما حقوق بدهند. آنان از اسم خرید خدمات آموزشی ما سوء استفاده می‌کنند و به ما می‌گویند، اجباری برای تدریس شما وجود ندارد. در حالی که اکثر نیروهای آموزشی بخش دشتیاری خرید خدمات آموزشی هستند و در این بخش اگر نیروهای خرید خدمات آموزشی وجود نداشته باشد، با کمبود معلم روبه رو خواهیم شد.

این معلم پایه سوم ابتدایی تصریح می‌کند: شاید باورتان نشود، گاهی پول بنزین موتور را هم نداریم که به مدرسه برویم. مسافت که تا مدرسه باید طی شود 50 تا 100 کیلومتر است. اکثر مدارس این منطقه از امکانات آموزشی و جاده‌ای محروم هستند.

به اندازه محرومیت استان سیستان و بلوچستان، دانش آموزان و معلم‌ها نیز در این استان محروم و فراموش شده هستند و صدای آنان از دورترین نقطه تنها با رسانه‌ها می‌شود به گوش مسئولان رسید. البته اگر به این صداها وقعی بنهند.

عمده پرسش خبرنگاران از فخرالدین دانش آشتیانی دربارهٔ پرداخت مطالبات فرهنگیان است، مطالبات افرادی همانند احمد که پول ایاب و ذهاب خدمت رسانی به نظام و تعلیم و تربیت را هم از جیب خود پرداخت می‌کنند و گاهی هم پولی بابت بنزین موتورشان ندارد. آقای وزیر درپاسخ به این دسته از پرسش‌ها آب پاکی را بر روی دست خبرنگاران می‌ریزد و می‌گوید: شما خبرنگاران فقط راجع به پول سؤال می‌پرسید. فرهنگیان گفته‌اند به رسانه‌ها دربارهٔ پرداختی‌ها نگوییم، هر وقت پرداختی داشته باشیم خود آنان متوجه می‌شوند!