جلسه دوم رسیدگی به پرونده کیمیا خودرو با حضور مستشاران، وکلای مدافعین و نماینده دادستان و نماینده حقوقی تعدادی از شکات به صورت علنی برگزار شد .

به گزارش مرور نیوز، قاضی صلواتی، با قرائت موادی از قانون آئین دادرسی کیفری عنوان کرد: در جلسه قبل گفته شد تعداد ۸ نفر از متهمان متواری هستند که اطلاع حاصل شد دو نفر از این هشت نفر دستگیر شده و در دادسرا تحت بازجویی قرار دارند.

قاضی صلواتی ادامه داد: از میان شاکیان، آنهایی که در جلسه قبل شکایت خود را مطرح نکردند در جایگاه قرار بگیرند.

یکی از شاکیان به نام حسین اسماعیل پور در جایگاه قرار گرفت و ضمن معرفی خود گفت: دی ماه سال ۹۶ تصمیم گرفتم خودرویی بخرم. ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای خرید پژو پارس پرداخت کردم. از طریق روزنامه به این شرکت زنگ زدم و آنها شرایط را توضیح دادند اما پس از اینکه پول را واریز کردم هر روز یک بازی در می‌آوردند.

وی افزود: یک روز با عصبانیت به آنجا رفتم و به آنها اعتراض کردم اما اینها، افراد قلچماقی را استخدام کرده بودند تا اگر کسی خواست خلاف نظر آنها حرف بزند او را کنترل کنند، آنها در آن حالت به من گفتند تو را می‌زنیم که دندان‌هایت بشکند. من جانباز هستم و بازنشسته شده‌ام اما الان برای جبران پول از دست رفته‌ام شب کاری می‌کنم و الان هم چشمانم باز نمی‌شود. بنده خواستار اعمال اشد مجازات برای این متهمان هستم.

در ادامه جلسه دادگاه شاکی دیگری به نام زهرا آقابابایی در جایگاه قرار گرفت و گفت: بنده ۲۰ میلیون تومان برای خرید خودرو ال ۹۰ پرداخت کردم. فرزند من یتیم است و من به این افراد گفتم می‌خواهم این ماشین را بگیرم و در اسنپ کار کنم. ۲ میلیون تومان هم به عنوان شیرینی از من گرفتند و گفتند با پرداخت این دو میلیون ماشین را زودتر تحویل می‌دهیم.

وی با اشاره به متهمان زن که در دادگاه حضور داشتند، گفت: اینها که اینجا نشسته‌اند در دفتر خود با موهای بلوند و ناخن‌های بلند حضور داشتند. آیا این درست است که من که شاکی هستم با چهره باز اینجا حضور پیدا کنم و متهمان حتی چشمشان هم پیدا نباشد و روی خود را بپوشانند؟

در ادامه نماینده شکات به قاضی صلواتی گفت: در جلسه گذشته نماینده دادستان گفتند که این افراد فاقد سابقه هستند. من امروز فردی را آوردم که سال ۹۳ در شرکت آرتین خودرو آریا از این افراد خودرو ثبت نام کرده است.

قاضی از شخصی به نام لطفی پور خواست تا با حضور در جایگاه جزئیات را توضیح دهد.

لطفی پور پس از حضور در جایگاه گفت: من بازنشسته ژاندارمری هستم سال ۹۳ پولی نداشتم و ۱۰ میلیون تومان وام گرفتم با آن پول نمی‌شد خودرویی خریداری کرد. از طریق آگهی با این شرکت آشنا شدم و یک وانت ثبت نام کردم. به قرآن قسم همه حرف‌های را صادقانه می‌گویم. دو سال این موضوع را به همسرم که بیماری قلبی داشت نگفتم اما پس از دو سال فهمید و سکته کرد و حالا از دنیا رفته است.

قاضی صلواتی پرسید: از همین آقایان خرید کردید؟

لطفی پور پاسخ داد: بله. آقای قاضی به خاطر من نه! بخاطر خدا به در مردم برسید. من حق و حقوقم را می‌خواهم. ۵ سال است که نمی‌دانم مزه گوشت چیست! من خیلی ضرر کردم.

یکی دیگر از شکات به نام معصومه سادات اصفهانی که خود را همسر شهید معرفی کرد در جایگاه حاضر شد و گفت: من ۲۰ میلیون واریز کردم و می‌خواستم با این خودرو کار کنم. از ورامین می آیم. چندین بار به شرکت مراجعه کردیم یک بار دیدیم شرکت به دلیل روزه خواری پلمپ شده است. من ماهی ۷۵۰ هزار تومان قسط می‌دهم. در کارخانه کار می‌کنم و از حقوق خود نمی‌گذرم. به ما گفتند به جای خودروی ثبت نامی پراید تحویل می‌دهند اما پراید نو نبود و من اعتراض کردم. ما را تهدید کردند با ۱۱۰ تماس گرفتم اما ۲ ساعت منتظر ماندیم و کسی نیامد.

حمید شاکر از شکات دیگر این پرونده افزود: من ۲۸ میلیون تومان واریز کردم. قرار بود از بانک ملت برای ما وام با اقساط ۵ ساله بگیرند. آقای قاضی این ترفندها از کسی که تجربه نداشته باشد رخ نمی‌دهد. به خاطر این بی آبروها آبروی من در خانواده رفته است. خانواده و اطرافیان ندیدند اینها چطور مرا بخاطر بی پولی خام کردند. شما را به نام الله زیر آرم قوه قضائیه و به حرمت قرآنی که در جلسه خوانده شد اشد مجازات را برای این بی حیاها اعمال کنید.

احمد معظمی یکی دیگر از شاکیان پس از حضور در جایگاه عنوان کرد: من در قسمت حقوقی یک مؤسسه مالی کار می‌کنم اما فریب اینها را خوردم. برای خرید خودروی ساندروی اتوماتیک ۲۰ میلیون تومان پرداخت کردم. بارها منصرفم شدم و یکبار دعوا کردم. چند مرد بزرگ هیکل مرا تهدید کردند و بیرون انداختند. در شرکتشان فریاد می‌زدم که اینها کلاهبردار هستند. چند مرحله آقایان رجبی و کشاورز به من رسید تحویل خودرو در آینده را دادند. همکاران من به من می‌خندند. خواهش می‌کنم نه تنها اصل پول بلکه ضرر و زیان ما بازگردد. ان‌شاءالله روزی برسد که اعدام تک تک اینها را به چشم ببینم.

در ادامه یکی از شاکیان از قاضی دادگاه اجازه گرفت که مطلبی را بیان کند. این شاکی گفت نمونه‌ای از این شرکت هم اکنون در میدان توحید جنب مترو مشغول فعالیت است و کسی رسیدگی نمی‌کند.

قاضی صلواتی خطاب به این شاکی اظهار کرد: نماینده بانک مرکزی حضور دارند و پیگیری می‌کنند. رئیس دادگاه از نماینده بانک مرکزی در این باره توضیح خواست که نماینده بانک مرکزی گفت: این شعبه پلمپ شده است.

یکی دیگر از شاکیان خطاب به رئیس دادگاه گفت: به نظر من متهمان اصلی افراد دیگری هستند به عنوان مثال وقتی به شخصی به نام کشاورز اختیار مهر داده‌اند باید مشخص شود که او چه کسی است.

شاکی دیگری به نام فرشته خسروبیگی در جایگاه قرار گرفت و عنوان کرد: ۶ میلیون تومان برای خرید خودرو پرداخت کردند و این شرکت را از طریق سایت دیوار یافتم. من فرزندی دوقلو دارم که باید اینها را بزرگ کنم. خانم یاری که در دادگاه حضور دارند استاد شست و شوی مغزی بود و دست شیطان را از پشت بسته بود. این شرکت‌ها آبروی ایران خودرو و سایپا را هم برده بودند. کل بدن من پر از زخم است و پس از چندین بار مراجعه به دکتر فهمیدم که ناشی از مشکلات اعصاب است. من باید روزانه چند عدد قرص اعصاب استفاده کنم. به خاطر این ماجرا بین من و شوهرم و پدر شوهرم بی حرمتی پیش آمد. یک روز به من گفتند چه می‌خواهی یک فرغون ثبت نام کرده‌ای دیگر!

شاکی دیگری به نام حسین پویا در جایگاه قرار گرفت و افزود: من کارگر هستم و ۶ و نیم ملیون تومان پول داده‌ام. اینها اگر اعدام نشوند دانه به دانه شأن را زنده نمی‌گذارم. اگر من جای شما باشم ناخن‌های این‌ها را با انبردست می‌کشم.

قاضی صلواتی در این لحظه گفت: اقدام قانونی در دست دادگاه است.

در ادامه شاکی دیگری به نام مریم شکوهی در جایگاه قرار گرفت و خطاب به قاضی صلواتی گفت: شما در جایگاه حضرت علی نشسته‌اید و حقوق ما را پس بگیرید.

این شاکی با صدایی بغض آلود و با خطاب قرار دادن متهمان با عنوان دخترم و پسرم به آنها گفت: این پول‌ها خوردن ندارد و روزی در جایی از این دنیا باید تاوان آن را پس دهید. در این لحظه یکی دیگر از شاکیان خطاب به قاضی صلواتی گفت: چطور شرکتی که ثبت نشده و گفته می‌شود که از بانک‌ها تسهیلاتی دریافت نکرده دستگاه پوز از بانک‌های کشور دریافت کرده‌اند؟ اگر شرکت معتبر نبوده چطور برای آنها حساب باز شده است؟

نماینده بانک مرکزی در پاسخ گفت: کیمیا خودرو تحت عنوان شرکت سهامی خاص به ثبت رسیده اما برای لیزینگ و واسپاری باید مجوز می‌گرفته است اما کیمیا خودرو در این خصوص هیچ مجوزی از بانک مرکزی نگرفته است.

وی با نام بردن تعدادی از شرکت‌ها و با قرائت نامه‌ای گفت: در نامه‌هایی به رئیس پلیس امنیت عمومی ناجا درباره برخی شرکت‌ها گفتیم که بر اساس بررسی‌های به عمل آمده این شرکت‌ها بدون اخذ مجوز اقدام به واسپاری کردند که تقاضا داریم اقدامات لازم انجام شود.

آذر فرما یکی دیگر از شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت ۱۰ میلیون تومان برای خودروی پارس پرداخت کردم روزی فرزند من به این شرکت آمد و به خانم قربانی گفت شما چرا پول مامان و بابای من را نمی‌دهید؟ تا عمر دارم از حقم نمی‌گذرم و شما را نفرین می‌کنم.

یکی دیگر از شاکیان بیان کرد: من از جایی متوجه شدم خودرویی در کار نیست و خواستم پولم را به من پس بدهند اما در دفاتر افرادی بودند که پلاک خودرو به دست داشتند و در حال تشکر بودند تا برای من مراجعه کننده باورپذیر باشد. صحبت‌های ما تکراری است. این قسم کلاهبرداری‌ها از طریق سایت‌های مجازی یا از طریق روزنامه همشهری اتفاق می‌افتد.

وی افزود: ارشاد می‌تواند جلوی فعالیت اینها را بگیرد. بازار هدف این افراد قشر ضعیف و افراد بدبخت و بیچاره جامعه بوده است. ما اگر پول داشتیم ماشین قسطی نمی‌خریدیم. بانک مرکزی گفت اینها مجوز نداشتند. اینها هنوز در سایت دیوار فعالیت می‌کنند. امیدوارم انتهای این دادگاه به جایی برسد که جلوی این اتفاقات را بگیرد. ما خواسته اعدام داریم چون در غیر این صورت پول مردم را باز نمی‌گردانند.

یکی دیگر از شکات پس از حضور در جایگاه، گفت: در اینترنت سرچ کنید امثال این شرکت‌ها زیاد است. من می‌خواهم به حق و حقوقم برسم. از بدبختی ما سو استفاده کردند. تقاضای اشد مجازات دارم تا درس عبرتی شوند برای کسانی که می‌خواهند به صورت مشابه فعالیت کنند. این شرکت چند سال چگونه بدون مجوز فعالیت کرده است؟ چطور نهادی نبوده که این موضوع را پیگیری کند؟ برای باز کردن یک سوپرمارکت ظرف ۳ روز بازرس می‌آید اما در مورد این شرکت چطور کسی نیامده و مراجعه نکرده است؟ من شرمنده زن و بچه خودم هستم و خدا هیچ مردی را شرمنده خانواده خود نکند. اینها علاوه بر صدمه مالی به ما صدمه اعتباری زدند.

پس از استماع اظهارات شکات قاضی صلواتی از مهدی فتاحی نیا خواست در جایگاه حاضر شود.

قاضی گفت: مهدی فتاحی نیا، فرزند عثمان مجرد و فاقد سابقه کیفری به اتهام انجام عملیات بانکداری بدون مجوز و مشارکت در کلاهبرداری شبکه‌ای دفاعیات خود را بیان کنید.

مهدی فتاحی نیا پس از حضور در جایگاه، گفت: این تعداد از شکات را اصلاً قبول ندارم. مبلغ را قبول ندارم و برای همه ادله مستند دارم. طبق گفته‌های پدر و وکیلم شکات ۱۱۲۶ نفر بوده که این تعداد ۴۰ نفرشان جا مانده و از ۱۵۰ به ۲۰۰ رفته، تکرار شدند و مشتری اسمش چندین بار تکرار شده، اسامی شکات رضایت دهنده هم در لیست آمده است.

قاضی خطاب به متهم گفت: در لیستی که در پرونده موجود است چنین چیزی نیست. شما به وکیلتان بگویید در شعبه دادگاه کنترل کنند.

این متهم بیان کرد: گفتند من در تاریخ ۱۷ مهرماه بازداشت شدم در صورتی که من از ۲ اردیبهشت ماه با مراجعه خودم بازداشت شدم. گفتند برای خواهرم قرار وثیقه صادر شده و به دلیل عجز از تأمین قرار، بازداشت شده است در صورتی که تا این لحظه برای ما قرار وثیقه صادر نشده است. دو بار به دادسرا بیشتر مراجعه نکردم تا توضیح دهم. تقاضا دارم لیست مجدد را وکیلم به من بدهد. در لیست شکات ۳۰۰ نفر زیر ۵ میلیون تومان، ۳۰۰ نفر زیر ۱۰ میلیون، ۲۰ میلیون به بالا هم ۵۵ تا ۶۰ نفر هستند. همچنین در دادگاه شکات ادعا می‌کنند مشتری از آبادان ۱۲۰ میلیون تومان پرداخت کرده است. در حالی که مشتری با مبلغ بالا فقط یک مشتری ۱۰۱ میلیون تومان پرداخت کرده است.

وی افزود: شرکت در سال ۹۲ تأسیس شد. شکات مدعی هستند از فعالیت شرکت آگاهی نداشتند پس چطور ثبت نام کرده‌اند؟ در دفتر من اسناد موجود است که متقاضیان باید تفاهم نامه را به دقت مطالعه و سپس امضا کنند. شکات می‌گویند من در شرکت نبودم در حالی که ۲۴ ساعته در آنجا حضور داشتم. موضوع شرکت ما خرید و فروش و صادرات لوازم یدکی خودروهای سنگین، انعقاد قرارداد، ایجاد شعب داخلی و خارجی و … بوده است. در اساس نامه شرکت نقدی فروشی قید شده است همچنین بازاریابی غیر هرمی و شبکه‌ای وجود داشته اما به هیچ عنوان چنین فعالیتی انجام نشده است.

فتاحی نیا عنوان کرد: نماینده دادستان در جلسه گذشته برگه‌هایی را نشان دادند مبنی بر اینکه من شخصاً نوشته‌ام در صورتی که من در طول عمرم آنها را ندیده‌ام. چرا تا کنون از این برگه‌ها از من سوال نشده است. به وکیلم گفتم اینها را پیگیری کنند که از کجا آمده است. باید این برگه‌ها را به شرکت خودرو، نمایندگی‌ها، بانک مرکزی و … ارائه داده باشم در حالی که اینگونه نبوده است.

قاضی صلواتی گفت: این برگه‌ها پرینت سایت کیمیا خودرو بوده است.

متهم افزود: بانک مرکزی می‌گوید مکرراً پیگیری می‌کرده و طبقات ۲ و ۶ دفتر نواب مراجعه کردند. در صورتی که اصلاً طبقه دوم وجود ندارد و می‌توانید از مجتمع شهاب استعلام بگیرید. شعب ما هر کدام به کار خاصی اختصاص داشت. می‌گویند ما نمی‌گذاشتیم مراجعین با هم ملاقات کنند. اگر اینطور بود چطور میان آنها و شعبات مختلفمان لینک برقرار کردیم؟ وی عنوان کرد: آقای اردشیر اصفهانی نزد شما آمدند و جانباز مانندی بودند.

قاضی واکنش نشان داد: جانباز بودند نه جانباز مانند.

متهم گفت: ایشان نفر شماره ۲۷۳ لیست شکات هستند. لیست من با لیست شما جا به جا شده است.

قاضی صلواتی بیان کرد: جا به جا نشده است. این هم ترفند شماست. به جای اظهارات حاشیه‌ای به اصل موضوع بپردازید.

متهم پاسخ داد: لیست شکات به زیر ۱۰۰۰ نفر می‌رسد.

قاضی صلواتی اظهار کرد: اینها شاکی نیستند؟ پول مردم کجاست؟ آیا در دبی سرمایه گذاری شده؟ آیا به دلار و سکه تبدیل شده است؟ جواب مردم را بده.

مهدی فتاحی نیا گفت: این تعداد شکات نیست.

قاضی از یکی از شکات حاضر در جمع پرسید شما چقدر پول دادید؟

شاکی گفت: ۱۶ میلیون تومان.

قاضی ادامه داد: ۱۶ میلیون این خانم چه شد؟

متهم پاسخ داد: در حساب....

قاضی واکنش نشان داد: کل پول در حساب کمتر از ۱ میلیارد است. جواب سوال دادگاه را بده. از کدام شرکت خودروساز قرارداد داشتی؟ از بانک مرکزی مجوز لیزینگ داشتی؟ پول‌هایی که با زبان خوش می‌گرفتید کجاست؟ به چه کسی خودرو تحویل داده‌ای؟ اسامی ۱۰ نفر از آنها را بگو تا با دستور در جلسه بعد حاضر شوند.

متهم گفت: من در حال تهیه لیست هستم. ما واسطه گری و دلالی تهیه خودرو بودیم. ماشین‌ها سندی معامله می‌شد.

قاضی صلواتی خاطرنشان کرد: آبرو و زندگی مردم را به هم ریختی و پول‌ها را از طریق خواهر و همسر خواهرت به دوبی فرستادی و آنجا سرمایه گذاری کردی. تا جلسه آخر دادگاه فرصت دارید پول مردم را برگردانید.

مهدی فتاحی نیا واکنش نشان داد و گفت: همسر خواهرم نیست. قرار بود با هم آشنا شوند و بعد ازدواج کنند.

قاضی صلواتی افزود: ایشان بازداشت است و در جلسات بعد حاضر می‌شود. جواب همین ۲۰ شاکی را بده.

قاضی صلواتی ادامه داد: باز هم دیر نشده است. صادقانه پول مردم را برگردانید.

مهدی فتاحی نیا پاسخ داد: من گفتم پول را عودت می‌دهم که برخی از ثبت نام کنندگان گفتند نه، ما ماشین می‌خواهیم. افرادی که می‌گویند ما گزارش مراجع انتظامی را داشتیم چرا اقدام نکردند؟

قاضی صلواتی تصریح کرد: یعنی شکاتی که اینجا هستند دروغ می‌گویند؟

متهم گفت: خیر!

قاضی تاکید کرد: پول‌ها کجاست؟

فتاحی نیا گفت: دفاعیات من ناظر بر اظهارات نماینده دادستان و شکات است.

قاضی صلواتی صحبت‌های او را قطع و بیان کرد: شما پاسخگوی سوالات دادگاه نیستید. مردم از طریق دستگاه پوز کارت کشیده‌اند و پول‌های موجود حدود ۱ میلیارد تومان است. مابقی آن ۱۰ میلیارد تومان کجاست؟

متهم پاسخ داد: این تعداد شاکی و این مقدار مبلغ را قبول ندارم. کل شکات من به ۴۰۰ نفر هم نمی‌رسند.

قاضی صواتی خاطرنشان کرد: اگر می‌خواهید می گویم همه شکات بیایند و یک سالن بزرگ‌تر در نظر می‌گیرم تا همه حضور داشته باشند. شما قبول دارید که شرکت غیرقانونی بوده و ماشینی در کار نبوده و از مردم پول دریافت می‌کردید؟

متهم فتاحی نیا بیان کرد: شرکت از سال ۹۲ فعالیت داشته و اگر غیرقانونی بوده چرا در این ۵ سال چیزی نگفتند؟ با توجه به اظهارات نماینده بانک مرکزی تنها یک شکایت علیه من شکل دادند که در آن پرونده نیز مدارک ارائه شده و برایم منع تعقیب صادر شد. اگر شرکت من مشکل داشت بانک مرکزی باید از ابتدا این را می‌گفت تا ادامه فعالیت ندهیم و به کارهای دیگری از جمله رستوران داری و اسنپ مشغول می‌شدیم.

در این لحظه نماینده دادستان با اذن قاضی در جایگاه حاضر شد و با اشاره به اظهارات مهدی فتاحی نیا در مورد تعداد شکات گفت: ایشان گفتند ۷ میلیارد تومان دریافت کرده‌اند. الان این ۷ میلیارد کجاست؟ شما حسن نیت خود را به ما نشان بدهید. شما تحویل خودرو را عنوان می‌کنید که از شگردهای شماست تا مردم اعتماد کنند. اینکه شما از بانک مجوز داشتید یا نداشتید را کاری ندارم اما شما می‌خواستید این خودروها را به صورت اقساطی تحویل دهید. آیا قرارداد پرداخت اقساطی را میان خود و مشتریان داشتید؟

متهم پاسخ داد: خیر.

در این لحظه شکات به این پاسخ متهم واکنش نشان دادند.

قاضی صلواتی دستور داد: نظم جلسه را رعایت کنید.

نماینده دادستان گفت: خودرویی که آن زمان ۲۰ میلیون تومان بوده شما چطور ۵ میلیون تومان از مردم می‌گرفتید؟ آن ۱۵ میلیون را چطور می‌خواستید تأمین کنید؟ شما می‌گوئید شرکت از سال ۹۲ تأسیس شده است.

وی افزود: ما هم قبول داریم اما قوه قضائیه و دادستانی از زمانی ورود کرد که شما مرتکب تخلف و جرم شدید. شما ۱۰۰۰ شاکی دارید. ۱۱ میلیارد را قبول ندارید و می‌گوئید ۷ میلیارد دریافت کرده‌اید. این پول‌ها کجاست؟ شما در تحقیقات بازپرسی گفتند این پول‌ها حیف و میل شد که برای هزینه دفتر و حقوق کارمندان صرف شده است. شما چند خودرو به مردم تحویل داده‌اید؟

متهم پاسخ داد: ۱۵۰ یا ۲۰۰ خودرو را تحویل دادیم.

نماینده دادستان گفت: افرادی که شما می‌گوئید تعدادشان بالای ۲۰۰ نفر هستند اعلام کنید تا بگوییم فردا بیایند.

متهم عنوان کرد: اگر از سال ۹۲ حساب کنیم تعداد خودروهای بیشتری به مشتریان تحویل شده است.

نماینده دادستان پرسید: در سال ۹۶ چه تعداد خودرو تحویل دادید؟

متهم پاسخ داد: در برج‌های ۳ تا ۸ خودروها را تحویل دادیم.

نماینده دادستان با نام بردن از تعدادی از شرکت‌های خودرویی از جمله ایران خودرو ، پارس خودرو، کرمان خودرو و سایپا گفت: شما اعلام کردید برای حسن نیت و شرایط افراد و مشتری‌ها با آنها این قراردادها را منعقد کردید.

متهم فتاحی نیا پاسخ داد: قبول ندارم.

نماینده دادستان افزود: بگویید این پول‌ها که به گفته شما ۷ میلیارد است کجاست؟

در این لحظه قاضی صلواتی برای چندمین بار به یکی از وکلا که زمان صحبت نماینده دادستان چندین بار میان صحبتش پریده بود تذکر داد: نظم دادگاه را رعایت کنید.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: آقای فتاحی نیا به جز خدای بزرگ دلت به کسی خوش نباشد. در این دادگاه کسی برای تو کاری نخواهد کرد. به آنهایی که به دنبال پرونده‌ات هستند بگو اینجا جای نفوذ نیست. پول مردم را برگردان و از تخفیف مجازات بهره مند شو.

شکات حاضر در جلسه پس از این صحبت قاضی همگی صلوات فرستادند.

متهم فتاحی نیا گفت: ۳۶ نفر حرف زدند و همه می‌خواستند خودروی جک بگیرند و در اسنپ کار کنند.

قاضی صلواتی اظهار کرد: مگر نحوه استفاده از ماشین را شما باید برای مشتری‌های خود مقرر کنید؟

فتاحی نیا بیان کرد: اینجا آقای رضایی نشسته و به شاکیان می‌گوید شما این را بگو و بعد فلان چیز را بگو.

قاضی صلواتی پاسخ داد: به حاشیه نروید. نحوه وصول پول مردم که کجا رفته است را شرح دهید.

فتاحی نیا پاسخ داد: آقای رضایی باعث شده این پرونده به این حجم برسد.

قاضی بیان کرد: یعنی شما می‌گوئید این شاکیان به زور اینجا آمده‌اند؟ هرکدام از شاکیان که با زور و تهدید بفرمایند.

متهم گفت: من با پای خودم به دادگاه رفتم. متن تفاهم نامه‌ها موجود است و بیشتر شکایات مربوط به آخر برج ۱۲ و برج‌های ۱ و ۲ است که مبلغ باید تکمیل می‌شد. من در تاریخ ۲ خرداد ماه بازداشت شدم.

در ادامه یکی از شکات از صندلی خود برخواست و با اذن از قاضی گفت: ایشان می‌فرماید ما به خاطر آقای رضایی به اینجا آمدیم اما این‌طور نیست. ما رضایی را نمی‌شناختیم. کیمیا خودرو تبلیغاتی برای تحویل خودرو داشت. شما الان وکیل گرفتید و لازم نیست آزاد شوید که پول مردم را بدهید. با چه پولی وکیل گرفتید؟ اینها ما را از این دفتر به آن دفتر پاس می‌دادند. شما چرا جواب دادگاه را نمی‌دهید؟

قاضی خطاب به متهم گفت: این پول‌ها کجاست؟

متهم فتاحی نیا بیان کرد: بالغ بر ۴ میلیارد حقوق کارمندان و هزینه‌های شرکتی را داده‌ایم. حدود ۵۰ یا ۶۰ کارمند داشتیم.

قاضی صلواتی گفت: پس شما پول مردم را می‌گرفتید که حقوق کارمندان خود را بدهید.

متهم پاسخ داد: ما اینقدر بدهکار نیستیم. حتی حاضرم وضو بگیرم. از اینکه اینقدر بدهکار باشم اطلاعی ندارم و در جریان نبودم.

قاضی ادامه داد: پس شرکت شما بی در و پیکر بوده است.

متهم عنوان کرد: من پیگیر کارهای دفتر بودم. ۷ صبح از خانه بیرون می‌آمدم و ۱۲ شب به خانه بر می‌گشتم.

قاضی صلواتی گفت: عکس‌هایی از حضور شما در مکان‌های دیگر وجود دارد که اخلاق و ادب نمی‌گذارد آنها را نشان دهیم.

متهم پاسخ داد: آیا انسان باید فقط کار کند؟ آیا نباید یک آخر هفته به تفریح برود؟ اما آنهایی که می‌گویند من به ترکیه رفته‌ام در پاسخشان باید بگویم من اصلاً پاسپورت ندارم و اصلاً خدمت نرفته‌ام که بخواهم به خارج از کشور بروم. من از ایران خارج نشده‌ام. حتی به کیش هم نرفته‌ام. فقط چند بار به شمال سفر کرده‌ام.

قاضی بار دیگر پرسید: مبالغ چه شده است؟

نماینده دادستان افزود: اگر یکی از شما متهمان آزاد شود از کجا می‌خواهید پول مردم را بیاورید؟

قاضی صلواتی ادامه داد: بر اساس حسابرسی‌ها ۱۱ میلیارد تومان از مردم پول گرفته‌اید و می‌گوئید ۴ میلیارد خرج کارمندان شده است. ۷ میلیارد باقیمانده کجاست؟

متهم پاسخ داد: همه استعلامات دست شماست. پدر من جانباز است و ۳۰ سال است که مستأجر است.

قاضی گفت: این حرف‌ها برای مردم پول نمی‌شود.

متهم خاطرنشان کرد: برای پرداخت پول‌ها باید به من فرصت بدهید.

قاضی صلواتی بیان کرد: تا آخرین جلسه دادگاه فرصت دارید. حالا به ادامه دفاعیات خود بپردازید.

در ادامه مهدی فتاحی نیا ادامه داد: می‌خواستم نحوه تشکیل پرونده را از نماینده دادستان بپرسم. من هیچ شکایتی جز در دادگاه پولی و مالی نداشتم. این گزارشات چطور علیه من صادر شده است؟ شاکی اولی که روی پرونده من درج شده از اول برج ۴ بوده است.

قاضی صلواتی گفت: اگر کار خلاف نکردید چرا ۶ نفر از متهمان این پرونده فراری هستند؟

متهم بار دیگر با اشاره به اقدامات رضایی نماینده شکات، گفت: من ۲۰ تا ۳۰ بار بازجویی شدم. یکبار در مورد این برگه‌هایی که از اول روی پرونده بوده از من سوال نشد.

قاضی صلواتی گفت: آقای رضایی هم مانند بقیه شکات یک شاکی است که او را به عنوان نماینده انتخاب کردند. اما شما به جای اینکه در مورد ۱۱ میلیارد توضیح دهید و بگویید این پول‌ها کجاست می‌خواهید به حاشیه بروید.

قاضی بار دیگر با تذکر به یکی از وکلای مدافع گفت: خانم وکیل لطفاً نظم دادگاه را رعایت کنید. در غیر این صورت طبق ماده ۳۵۴ قانون به وظیفه خود عمل می‌کنم.

وی خطاب به متهم افزود: افرادی اینجا صحبت کرده‌اند که همسر جانباز یا فرزند شهید هستند یا زنانی هستند که بخاطر این وضعیت از همسرشان طلاق گرفته‌اند. چه جوابی برای آنها دارید؟ اینکه تو خودت به آگاهی رفته باشی یا دستگیرت کرده باشند فرقی نمی‌کند.

متهم عنوان کرد: می‌گویند آقای صمدی قلچماق بوده که آنجا ایستاده اما او ۳۰ کیلو بیشتر وزن ندارد. در قراردادها هم ما نسبت به مشتریان تعهد داشتیم و هم آنها نسبت به ما متعهد بودند. اما پس از بازداشت من چطور می‌خواستیم خواسته‌شان را برآورده کنیم؟ چرا من قبل از تعطیلات شکایتی نداشتم؟ شکایاتی که من داشتم به ۳۵ نفر مربوط می‌شد که سند رضایتشان هم مجود است.

وی افزود: برادر من دفتر نواب را باز کرد تا پول شکات را بدهد اما با این وضعیت رسانه‌ای آبروی من رفته و من اگر ۴ همکار هم داشتم دیگر نمی‌توانم از پول قرض کنم. آقای رضایی می‌گوید پول‌ها را ۱۰ تا ۴۰ درصد کم می‌کردیم و پس می‌دادیم. این درست نیست. افرادی بودند که به دفتر می‌آمدند و می‌گفتند ما نیاز مالی داریم. ۱۰ درصد از پول ما را کم کنید و به ما برگردانید که این را شخصاً در دادسرا هم اعلام می‌کردند. من اگر به زندان نرفته بودم می‌توانستم پول‌ها را بدهم.

قاضی پرسید: از کجا؟

متهم پاسخ داد: از دوستان و آشنایان می‌گرفتم.

قاضی صلواتی اظهار کرد: دوستان شما به شما ۱۱ میلیارد تومان قرض می‌دهند؟

یکی از شاکیان گفت: اینها بیشترین تبلیغاتشان در برج ۲ بوده و برج ۳ هم شرکت بسته شده است. دوربین‌های مدار بسته شأن را بیاورید تا اعمالشان مشخص شود. همین الان که می‌گویند ما این خودروها را برای اسنپ می‌خواستیم باید بگویم آخرین مدل اسپرتج هم در اسنپ مشغول است.

متهم پاسخ داد: زمانی که دفتر من پلمپ شد تعدادی از افراد به آنجا رفتند و همه چیز را غارت کردند. حتی هارد دوربین‌های مداربسته را هم برداشته‌اند.

قاضی گفت: مثل اینکه شما چیزی هم طلبکار شدید.

متهم گفت: درباره این که می‌گویند هر سری به شرکت می‌رفتیم آنجا دعوا بوده پس چرا ثبت نام کردند؟ من الان مدارک و اسناد شرکتم رفته است. خیلی از این تفاهم نامه‌ها جعلش با یک کپی درست می‌شود.

قاضی در ادامه متن مصاحبه‌های متهم با تعدادی از مشتری‌ها در مورد رضایت از خودرو را نشان داد.

متهم گفت: اینها دروغ است. چرا فقط در این پرونده وجود دارد؟ به شکات حق می‌دهم وقتی به شرکتی که پلمپ شده می‌روند باید هم شکایت کنند. هدف و نیت من کلاهبرداری نبوده است. خیلی از خودروها را طی ۲ تا ۳ ماه پرداخت می‌کردیم.

در این هنگام یکی از شکات گفت: من دو سال است که خودروی خود را دریافت نکرده‌ام.

متهم زمان مراجعه این شاکی به دفتر شرکت و همچنین زمان واریز وجه و نوع خودروی ثبت نامی و دیگر مشخصات این مشتری را پرسید.

قاضی گفت: می‌خواهی به او ماشین بدهی؟

در این لحظه حاضرین در جلسه خندیدند.

متهم فتاحی نیا از این شاکی پرسید آیا شرایط تحویل خودرو را در آن زمان به شما گفتند؟

شاکی پاسخ داد: خیر.

متهم خطاب به قاضی صلواتی گفت: جناب قاضی ما هر چه می‌گوئیم همه می‌گویند نه.

دادگاه بار دیگر با خنده حضار مواجه شد.

متهم افزود: در این مورد دلیل اعتمادهای مکرر ایشان به شرکت چه بوده است؟

شاکی پاسخ داد: زیرا همیشه می‌گفتید ماشین را تا چند وقت دیگر به شما تحویل می‌دهیم.

پس از این اظهارات با نزدیک شدن به وقت اذان ظهر قاضی صلواتی ختم دومین جلسه را اعلام کرد و گفت: جلسه بعد فردا ساعت ۹ صبح برگزار می‌شود.