عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه باید تعریف درستی از نیازهای اساسی کشور به مراکز علمی ارائه شود، گفت: علوم انسانی می بایست پاسخگوی نیازهای موجود کشور باشد.

به گزارش مرور نیوز به نقل از طلیعه، جهت تبیین دست آوردهای عرصه تلاش جهت نیل به اهداف طرح تحول در علوم انسانی و همچنین بررسی رویکردها و تلاش های صورت گرفته در این پروسه همراه با تحلیل جایگاه مباحثی مانند، خطرپذیری و خستگی ناپذیری، در دست یابی و پیاده سازی معانی مختلف علمی در سطوح گوناگون اجتماعی، گفتگویی با حجت الاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم، انجام شده است که در ادامه از نظر می گذرد؛

*در آغاز سال جدید، برای بررسی و تبیین روشهای صحیح و اصولی جهت نیل به اهداف بحث تحول در علوم انسانی و ایجاد علومی مبتنی بر شاخصه های اسلامی، چه مناسباتی را باید بیشتر مورد توجه قرار داد؟ اصولاً مقؤله تحول در علوم انسانی، به نظر شما در سنوات گذشته توانسته است به نقاط مورد نظر خود دست یابد؟

در آغاز سال جدید و با آرزوی سالی پر از خیر و برکت برای تمامی مسلمانان و شیعیان جهان و بخصوص ایران اسلامی، در باب بحث تحول در علوم انسانی و چگونگی مواجهه با این رویکرد می بایست بیان کرد که، بحث تحول در علوم انسانی مقوله ای است که می باید به طور مداوم و پیوسته مورد توجه و اهتمام قرار گیرد تا بتواند ان شاالله به اهداف مورد نظر خود دست یابد. به طور طبیعی در سنوات گذشته در باب تحقق این معنی، اقدامات و توجهاتی صورت گرفته است؛ منتها امری که به نظرمی رسد می بایست در سال آتی بیشتر و مستمرترمورد توجه و پیگیری قرار گیرد، بحث ورود دانشجویان و دانشگاهیان و اساتید محترم دانشگاه در این مسئله است.

باید بیان کرد تا مادامی که عده محدودی از بخش عظیم دانش پژوهان علوم انسانی، در بحث تحول در علوم انسانی و اسلامی نمودن مباحث علوم انسانی وارد شوند و بخش اعظمی از دانش پژوهان این رشته، از ورود به این مقوله پرهیز نمایند، نمی توان به پیاده سازی و اجرا سازی صحیح این مفهوم امیدوار بود و از این مناسبات و توجهات انتظار تحقق کامل را داشت. نکته مهم این است که در باب تحول در علوم انسانی بنا به زحمات و تلاش هایی که در سنوات گذشته انجام شده است، مسیر و افق روشنی جهت نیل به این مقصود در دسترس قرار دارد و این چشم انداز مهم، می تواند نیروی محرکی برای نیل و دست یابی به اصول اساسی بحث اسلامی سازی علوم انسانی باشد.

با توجه به گسترش و وسعت مباحث مرتبط با علوم انسانی و خیل کثیر فارغ تحصیلان این رشته در تمامی سطوح تحصیلی، به نظر می رسد مهمترین نقطه تأکیدی که می بایست به آن توجه کرد این است که، بیابیم چگونه می شود این نیروی عظیم و گسترده را، با مقوله تحول در علوم انسانی درگیر و مأنوس نماییم. به نظربنده در این مقوله دو راه و مسیر وجود دارد: یکی اینکه همچون سالهای گذشته، مباحث مربوط به ضرورت تحول در علوم انسانی و ایجاد علومی مبتنی بر گزاره های دینی و اسلامی، همراه با چارچوب و مبانی اصولی و روش شناسانه و انسان شناسانه این معنی، بیشتر مورد پیگیری و درخواست قرار گیرد تا جمع و گستره بیشتری در این مسئله وارد شوند و به این مسئله برسند که علوم انسانی موجود و جاری در سطوح آموزشی کشور، جواب گوی نیازهای موجود کشور نیست و ایجاد رشته های متقن دینی و حلال معضلات کشور، امری است لازم و ضروری؛ راه دیگری که در این مسئله می بایست مورد توجه قرار گیرد و به نظر می رسد که این راه مؤثرتراست برای نیل به اهداف تحول در علوم انسانی، بحث جااندازی و مورد پذیرش قرار دادن، ناتوانی و عدم قدرت پاسخگویی علوم انسانی موجود، به رفع و برطرف کردن معضلات کنونی کشور است.

این مطلب که علوم انسانی رایج در کشورمی بایست پاسخگوی نیازهای موجود کشور باشد، امری است که مورد تأیید تمامی اساتید و دانش پژوهان و فعالان عرصه علوم انسانی است، بنابراین با توجه به این نقطه اشتراک، می توان یک مسیرنوین و جدیدی را برای رسیدن به علوم انسانی کارآمد و اثرگذار در جامعه باز کرد. جامعه علمی کشور بنا به این جهت گیری، راه های متقن علمی را برای کشور ایجاد می نماید و نیازهای واقعی کشور برطرف خواهد شد.

باید تعریف درستی از نیازهای اساسی کشور به مراکز علمی ارائه شود، منظور از نیازهای اساسی، تبیین مختصات فرهنگی و جغرافیایی و تاریخی و تمدنی ایران اسلامی است. این مجموعه نیازها بنا به اقلیم و موقعیت جامعه، ملاک سنجش و اندازه گیری توانایی و پاسخگویی علوم موجود به رفع مسائل کشور خواهد بود؛ اگر بتوانیم در این مسیر وارد شویم و الزامات آن را جدی تر و قوی تر مورد توجه قرار دهیم، به نظر می رسد بتوانیم روش ها و گزاره های عمیق تری را نیز استحصال نماییم.

*در مقؤله تولید علم و پژوهش های علمی به فرموده رهبری معظم انقلاب، مباحث خطر پذیری و خستگی ناپذیری، مؤلفه هایی هستند که می بایست مورد توجه و اهتمام قرار گیرند، به نظر شما آیا در پروسه تحول در علوم انسانی، این رویکردها مورد توجه بوده است؟

طبیعتاً مجموعه عواملی که تاکنون در این پروسه فعالیت و کوشش داشته اند به این مقولات توجه و دقت داشته اند، منتها نکته مهم این است که می باید اهتمام داشت تا این معانی جنبه های عمومی تر و گسترده تری را پیدا نمایند. باید بتوانیم این مؤلفه ها را به عنوان یک دستورالعمل علمی و پژوهشی، برای جمع کثیرتری تبیین و لحاظ کنیم تا بتوانیم به نقاط شکوفاتری دست یابیم. در این مسیر دستگاه های مسئول و ذیربط باید با جدیت وارد عمل شوند تا افرادی که دارای این ویژگی ها هستند بتوانند، از تمامی پتانسیل و نیروی خود جهت نیل به اهداف علمی و پژوهشی بهره بگیرند.

* اگر بخواهید به عنوان یک پژوهشگر و مدرس حوزه علوم انسانی، مطالبی را به عنوان راهکار، جهت تداوم و استمرار اهداف عالیه طرح تحول در علوم انسانی، بیان کنید چه نکاتی مورد نظر شما هستند؟

به حمدالله با توجه به ایجاد مراکز و نهادهای فعال در این زمینه و همچنین برگزاری همایش ها و سمینارهای مختلف در این باب و نیز ارائه مقالات و انتشار کتابهای مورد نظر در این مسئله و در طول سه دهه گذشته، می توان گفت که گام های مؤثری جهت نیل به اهداف و ایجاد طرح تحول درعلوم انسانی برداشته شده است؛ نکته مهم و به عبارتی نقطه ثقل این مجموعه می تواند بحث استحصال و استخراج این دست آوردها باشد.

باید با مراجعه به مراکز علمی و پژوهشی فعال در این عرصه، تولیدات و تلاش های آنها را استخراج و جمع آوری کنیم و همچنین نقاط ارتباطی و اتصالی آنها را با یکدیگر پیدا نمائیم. به عبارت دیگر باید از ظرفیت موجود و تولید شده و با ایجاد یک هم افزایی اصولی، یک استفاده بهینه و بهره برداری حداکثری نماییم. به طور قطع مقولات مطرح شده ای مانند خطرپذیری و خستگی ناپذیری اصولی هستند که می توانند در این پروسه به ما کمک شایانی نمایند.