رئیس جمعیت پیشگامان انقلاب اصفهان با اشاره به خاطرات خود از سال‌های انقلاب اسلامی گفت: وقتی خبر دستگیری امام(ره) را شنیدیم در عرض هشت ساعت تمام اصفهان را به اعتصاب کشاندیم و تا آزادی امام (ره) دست از اعتصاب نکشیدیم.

به گزارش مرور نیوز، فکر نمی‌کردم حرف زدن با رئیس جمعیت پیشگامان انقلاب حسن حدادی اصفهانی با سن بالا به این راحتی باشد. می‌گفتند شاگردش بیشتر پاسخ تلفن‌هایش را می‌دهد، اما پس از تماس تلفنی با او چند بوق، وقتی صدای جا افتاده‌اش را شنیدم، متوجه شدم که مانند همه انقلابی‌ها بسیار متواضع است. در واقع تواضع او به حدی بود راضی نشد که مسافتی را طی کنیم و به حضورش برویم و او با همان یک تلفن از قیام 15 خرداد برایمان گفت.

 

انقلاب

حسن حدادی در مورد انقلاب می‌گوید: برای گفتن از انقلاب زمان زیادی لازم است چون برای خودش شاهنامه‌ای است که باید با دقت و وسواس از آن گفت و نوشت. از زمانی که رضا شاه فرار کرد تا امروز که این انقلاب را حفظ کرده‌ایم و بعد از این هم جوانان ما آن را زنده نگه می‌دارند. انقلاب هدیه‌ای برای ملت ایران بود.

 

ماجرای 15 خرداد در اصفهان

رئیس جمعیت پیشگامان انقلاب از خاطره‌هایش در روز 15 خرداد می‌گوید: آمریکا لایحه‌ای برای کشور ما به نام کاپیتولاسیون به مجلس ارائه داد که در آن آمریکایی‌ها و وابستگان آنها هر جنایتی که در ایران مرتکب شوند، آزاد هستند و اگر کسی شکایتی داشته باشد باید برای این شکایت به آمریکا برود اما اگر آنها در ایران هر اشتباهی مرتکب شوند کسی نمی‌تواند معترض شود.

 

وی با بیان اینکه در واقع کاپیتولاسیون یعنی مصونیت برای اتباع خارجی در ایران، تصریح کرد: این لایحه به مجلس رسید و در مجلس در حال تصویب بود که خبر به حوزه علمیه قم رسید. آیت‌الله گلپایگانی در رأس این لایحه سخنرانی کردند و حضرت امام خمینی(ره) نیز یک سخنرانی تند و کوبنده در راس این لایحه کردند و در تمام ایران پخش شد.

این پیشگام انقلابی تصریح کرد: ما در جلسه هیئت مرکزی پیشگامان انقلاب در خدمت مرحوم حسین خادمی بودیم و مرحوم کلاهدوزان و انصاری نیز از اعضای این هیئت بودند. این مسئله لایحه و سخنرانی امام(ره) در جلسه هیئت مطرح شد و خادمی گفتند که دولتی‌ها با آیت‌الله گلپایگانی کاری ندارند چون سنش بالاست اما احتمال دارد مزاحم امام(ره) شوند، پس باید خیلی مراقب باشیم.

 

خبر دستگیری امام و غش کردن طلبه جوان

وی افزود: یک روز در مغازه خودمان در میدان شهدا بودیم، یکی از طلبه‌های جوان نزد من آمد و با نگرانی گفت: "حداد، حداد، دیشب امام را دزدیدند" این را گفت و در مغازه غش کرد. او را به مغازه بردیم کمک کردیم به هوش بیاید و سپس از او پرسیدیم که درست حرف بزند ببنیم چی شده، او هم گفت که دیشب ساواک ریختند خانه امام(ره) و ایشان را بردند و اطلاعی هم نداریم که چه کردند.

حدادی ادامه داد: ما این طلبه را نزد خادمی فرستادیم خودمان هم از راه دیگری رفتیم، چون نزدیک مغازه یک مامور ساواک بود که مواظب ما بود. نزد خادمی رفتیم او هم با لباس خواب و پای برهنه و آشفته از خانه بیرون آمد و گفت: "حداد چی شده، این طلبه می‌گوید امام(ره) را دزدیده‌اند"

این پیشگام انقلابی تصریح کرد: وقتی از صحت حرف‌هایمان مطلع شد، گفت: "حداد امشب باید جلسه‌ای تشکیل دهیم و اقداماتی انجام دهیم، من به حوزه علمیه بازار می‌روم در مدرسه صدر، تو هم جلسه هیئت مرکزی پیشگامان انقلاب را تشکیل بده و به ما هم اطلاع بده تا شرکت و تصمیم‌گیری کنیم".

وی افزود: ما هم با افرادی که عضو هیئت پیشگامان انقلاب بودند در خانه‌ای که پشت مسجد شیخ لطف الله در میدان امام بود قرار گذاشتیم،، آنجا باغی هست که رفت و آمدی نداشت مخفی بود و از دست ماموران دولت در امان بودیم. در آنجا جلسه را تشکیل دادیم و در نهایت قرار شد که فردا تحصن کنیم.

حدادی افزود: خادمی با طلبه‌ها صحبت کرد و من نیز سران حوزه‌های مبارزین را خبردار کردم و بعد هم افراد را جمع کردیم و به مسجد حکیم رفتیم در آنجا حرف‌های لازم را زدیم و از آنجا به بازار رفتیم.

 

آغاز تحصن در بازار اصفهان

وی ادامه داد: وقتی به بازار رسیدیم، مأموران را دیدیم که سر چهارراه پرنده ایستاده‌اند. برای اینکه حواسشان را پرت کنیم، چند نفر را که صدای رسا و جثه قوی‌تری داشتند جلو فرستادیم تا شعار دهند "یا مرگ یا خمینی" ، من و کلاهدوزان و انصاری به بازاریان گفته بودیم به محض شعار دادن درب مغازه‌ها را ببندند و چیزی را هم بیرون نگذارند.

این فعال انقلابی خاطرنشان کرد: آن چند نفر جلو رفتند و شعار دادند و مأموران هم آنها را گرفتند، هر یک نفر از شعار دهندگان را چهار نفر از ماموران دست و پایشان را گرفته و دستگیر کرده و بردند. لذا چهارراه پرنده خلوت شد با رفتن ماموران، ما تحصن خودمان را آغاز کردیم، ریختیم توی بازار و شعار می‌دادیم "یا مرگ یا خمینی"، دو دسته شدیم، یک دسته به سوی مسجد جامع و یک دسته هم به سمت میدان امام حرکت کردیم. بعد هم به بازارهای دیگر می‌رفتیم و همین شعار را سر می‌دادیم، بعضی مکان‌ها دوستانمان با ماموران دولت گلاویز شدند و زد وخورد داشتند.

 

مانع حمله مردم به شهربانی شدم

وی افزود: تعدادی از مردم می‌خواستند وارد شهربانی شوند و به آنجا حمله کنند اما مانع شدم و گفتم این کار را نکنید، چون مأموران شهربانی مجبورند تیراندازی کنند و ما کشته خواهیم داد، ما نمی‌خواهیم کسی آسیب ببیند یا خدایی نکرده خونی ریخته شود، شما فقط شعار بدهید. مأموران شهربانی هم خودشان بین مردم می‌آیند و سعی می‌کنند این اعتصاب را جمع کنند اما شما حمله نکنید.

 

از اعتصاب تا آزادی امام(ره)

حدادی با بیان اینکه ما سراسر اصفهان را در عرض هشت ساعت به اعتصاب کشیدیم، فردای آن روز هم به کارخانجات سر زدیم و علمای اصفهان هم به تهران رفتند و متحصن شدند، بیان کرد: رابط بین ما و علما هم مرحوم گلریزی بود، او به تهران نزد آقای خادمی می‌رفت و اخبار اصفهان را به آنها می‌گفت و از آنجا نیز برای ما دستور می‌گرفت و ما هم به کار خود ادامه می‌دادیم. این کار ادامه پیدا کرد تا زمانی که امام را از زندان آزاد کردند و به خانه دیگری بردند.

وی افزود: بعد از آن آقای خادمی به ما پیغام دادند که اعتصاب را بشکنید، آقا از زندان آزاد شدند ما هم دیگر به مردم گفتیم که اعتصاب را تمام کنند و به خانه‌ها و سرکارهایشان برگرند علما هم به اصفهان برگشتند.

 

اعتصاب در شهرهای استان اصفهان

این پیشگام انقلابی خاطرنشان کرد: بعد از شهر اصفهان به خمینی‌شهر رفتیم و آنجا را هم به اعتصاب کشاندیم، برای شهرضا هم پیغام فرستادیم و بازار آنجا هم بسته شد و بازاریان و مردم اعتصاب کردند و کاشان هم بسته شد. با حضور عده‌ای دیگر، نجف‌آباد نیز خودم رفتم و با بعضی روحانیون صحبت کردیم آنها هم در منبرها بعد از نماز ظهر موضوع را مطرح کردند و نجف‌آباد هم تعطیل شد و اعتصاب کرده و شعار" یا مرگ یا خمینی" سر دادند.

 

 

خیلی سخت بود

وی ادامه داد: ما نه شب خواب داشتیم نه روز، روزهای خیلی سختی داشتیم، اصلاً به خانه‌هایمان نمی‌رفتیم، بازار را که به طورکلی تعطیل کردیم، کارخانجات و بسیاری نهادهای دیگر را هم به اعتصاب دعوت کردیم.

بسیاری دوستانمان در این درگیری زخمی و شهید شدند، شاهد تلاش مردم و اشک‌ها و گریه‌های بسیاری بودیم، شب‌ها و روزهای خیلی سختی را گذراندیم.

 

مردم اصفهان عاشق امام(ره) بودند

حدادی درباره عشق مردم اصفهان به امام خمینی(ره) اضافه کرد: مردم اصفهان عاشق امام(ره) بودند، ما امام را به مردم شناسانده بودیم، بعد از شهادت نواب صفوی امام را به رهبری پذیرفتیم، البته راهنمایی آیت‌الله صدر بلاغی بود که امام را به ما معرفی و شناساندند.

وی افزود: تمام شهر اصفهان اعتصاب بود غیر از نانوا و بقال و قصاب، تمام بازار در شهرهای اصفهان، کاشان، نجف‌آباد، خمینی‌شهر و شهرصا تعطیل بود. وقتی علما از تهران برگشتند مردم نیز به کارهای خود بازگشتند.

 

برای حفظ انقلاب چه کنیم

این پیشگام انقلاب اسلامی با بیان اینکه باید برای جوانان مبارزات قدیمی و فداکاریهای جوانان گذشته را بازگو کنیم تا با عشق این انقلاب را ادامه دهند، بیان کرد: وقتی می‌بینم که شهادت امام حسین (ع) چه تأثیر شگرفی بر جوامع اسلامی گذاشته، وقتی از قیام امام حسین(ع) حرف می‌زنیم و می‌گوییم امام حسین و خانواده‌اش شهادت را به خاطر اسلام پذیرفتند هر شنونده‌ای تحت تأثیر قرار می‌گیرد و او هم تصمیم می‌گیرد برای اسلام تلاش کند، انقلاب را نیز باید برای مردم توضیح داد تا مردم دنبال کنند و فراموش نکنند.

 

هر جا که نوجوانان هستند حرف انقلاب هم باید باشد

وی اضافه کرد: در مدارس، مساجد، مناطق، آموزشگاه‌ها و هر کجا که نوجوانان و جوانان حضور دارند باید این انقلاب را برای آنها توضیح داد تا انقلاب را بشناسند، بدانند اصلا چرا انقلاب کردیم و چه چیزی را بدست آوردیم و آنها نیز این انقلاب را دنبال کنند.

حدادی افزود: باید این نکته را به آنها حتماً بگوییم که آمریکایی‌ها می‌خواهند در کل جهان حکومت کنند و بر علیه اسلام هستند، آنها اسلام ستنیزی را از بعد از جنگ جهانی دوم شروع کردند و هنوز دارند انجام می‌دهند، اختلافات مذهبی که در کشورهای اسلامی به‌وجود می‌آورند به خاطر این است که چهره اسلام را در دنیا خراب کنند و یک دنیای لائیک درست کنند تا آمریکاییان کدخدای دنیا شوند.

 

انقلابیان و انقلاب را فراموش نکنیم

وی ادامه داد: مردم فراموش نکنند انقلاب را و کسانی که بانی ایجاد آن شدند مردم بسیاری در راه این انقلاب جان دادند و بسیاری هم عمر خود را در این راه گذاشتند، نباید آنها و راهشان را فراموش کرد.

این پیشگام انقلابی اصفهان خاطرنشان کرد: با ادامه دادن راه آنها جوانان می‌توانند قدردان انقلاب باشند و گاهی به یاد کسانی باشند که در دوران خفقان آور آن روزها از جان و مال و خانواده‌شان مایه گذاشتند تا آزادی را به تمام مردم ایران هدیه دهند.

 

مبارزه علیه ستم را از پدرم آموختم

وی اضافه کرد: توفیق الهی بود که ما وارد این راه شدیم و من راه پدرم را ادامه دادم چون ایشان از مبارزان مشروطه بودند و چهارده تفنگچی نیز داشتند خودشان نیز در مبارزه شرکت می‌کردند و بر علیه رژیم ظلم و ستم می جنگیدند من نیز تربیت شده چنین پدری بودم.