مهدی اسدبیگی

اولین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا به نزدیک بیست سال پیش باز می گردد. هفت اسفند سال 77 مردم در بیش از 40 هزار حوزه انتخاباتی پای صندوق های رای حاضر شدند تا نمایندگان خود را برگزینند. در انتخابات آن سال 200 هزار نفر از سوی مردم برگزیده شدند تا شرایط زندگی شهر و روستای خود را بهبود بخشند و 4 سال برای تغییر فرصت داشتند. اولین روز آغاز به کار شوراهای شهر و روستا نیز روز 9 اردیبهشت بود که با صدور پیام ویژه ای از سوی مقام معظم رهبری همراه شد و از آن سال 9 اردیبهشت هر سال روز شوراها خوانده می شود و تا کنون چهار دوره انتخابات شورای شهر و روستا برگزار شده است. در این میان عمر شورای سوم شهر تهران به درازای 7 سال بود و از سال 85 تا 92 هیچ انتخاباتی در این راستا صورت نگرفت تا در سال 92 دوباره مردم به پای صندوق های رای آمده و نمایندگان خود را برگزینند.

اینک در حالی به پنجمین دوره انتخابات شهر و روستا نزدیک شده ایم که تلاقی زمان این انتخابات با انتخابات ریاست جمهوری کمی آن را تحت تاثیر قرار داده است و بیشترین توجه مردم معطوف به انتخاب رییس جمهور آینده کشور شده است. اصلی که در این برهه باید به آن توجه داشت این است که انتخابات شورای شهر و روستا نیز حائز اهمیت بوده و تشکیل پارلمان های قوی در شهر و روستا موجب حل مشکلات زیربنایی شده و به آینده بهتر کشور کمک می کند.

نوپا بودن عمر شوراها در کشور سبب شده تا اهمیت این موضوع چندان برای مردم مشخص نبوده و این گمان را ببرند که انتخاب اعضای شهر و روستا چندان تاثیرگذار نیست که البته طی این سالها با توجه به تلاش های صورت گرفته از سوی برخی نمایندگان این دیدگاه تا حدودی مرتفع شده است.

موضوعی که مردم به عنوان متولیان اصلی انتخابات باید به آن توجه ویزه داشته باشند انتخاب نمایندگانی است که با نقاط قوت و ضعف محل زندگی خود به خوبی آشنایی داشته و بر اساس قوم گرایی و مصلحت گرایی بر سر کار نیامده باشند.

متاسفانه هنوز هم دیده می شود که نمایندگان برای انتخاب شدن در شوراها ناهار می دهند و به بهانه های واهی دادن پست و مقام و امتیاز می توانند رای اهالی شهر و روستای خود را جذب کنند؛ موضوع تاسف باری که سبب می شود افراد شایسته در پارلمان های کوچک اداره کشور راه نیافته و به خاطر نبود صلاحیت در این افراد مشکلات موجود در شهرها و روستاها مرتفع نشده و نقاط قوت این شهرها و روستاها نیز بواسطه ناکارآمدی شورای شهرها و روستاها کم رنگ و کم رنگ تر شود.

انتخاب نمایندگان ناشایست تنها به شهرها و روستاهای کوچک محدوده نشده و در همین تهران خودمان نیز به عنوان پایتخت کشور شاهد برگزیدن افراد ناشایست در مسند نمایندگی شورا بوده ایم. افرادی که گاه به دلیل با خرج های میلیاردی توانسته اند نظر مردم را بخرند و از رانت نمایندگی خود بهره جسته و هیچ تلاشی برای ارتقای شهر و کاهش معضلات پایتخت نداشته باشند؛آنچه که گاه از منظر عموم نادیده گرفته شده و پس از دوره ای کوتاه هزینه ای گزاف را بر شهر و روستا تحمیل می کند.

مشت نمونه خروار است و وقتی در شهر بزرگ تهران شاهد چنین انتخاب های نادرستی هستیم نمی توانیم انتظار داشته باشیم که مردم سایر شهرها و روستاهای کشور که به اندازه پایتخت ابزارهای رسانه ای را در اختیار ندارند دچار اشتباه نشوند.

شوراها پنجمین دوره خود را در حالی آغاز می کنند که مردم هنوز برای انتخاب نمایندگان اصلح این دوره وقت دارند و شایسته است به دور از شعار گرایی با بررسی رزومه و سوابق اجرایی افراد انتخاب شایسته داشته باشند. این انتخاب مردم است که آینده شهر و روستاها را تضمین می کند و  اگر انتخاب درستی نداشته باشند اول از همه خودشان نتایج مخرب آن را می بینند. نتایج مخربی که به معنای بهره برداری از سرمایه مادی و معنوی شهر و روستا به سود عده ای خاص است.