نتایج تحقیقات یک مرکز بین‌المللی نشان می‌دهند که ولیعهد سعودی از ائتلاف‌های خارجی برای تحکیم قدرت خود در عربستان و کنار زدن مخالفانش از قدرت استفاده کرده است.

به گزارش مرو نیوز ، نتایج یک مطالعه پژوهشی انجام شده توسط مرکز بین‌المللی wilsoncenter نشان داد که محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی از ائتلاف‌های خارجی برای تحکیم قدرت خود در عربستان و کنار زدن مخالفانش از قدرت استفاده کرد.

طبق این تحقیق، در فوریه ۲۰۱۵ دو شاهزاده جاه‌طلب در نمایشگاه تسلیحاتی Idex در ابوظبی با یکدیگر دیدار کردند، یکی از آنها محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع وقت عربستان بود و دیگری محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد وقت ابوظبی و امیر کنونی امارات بود.

این دو نفر که به ترتیب به MBS و MBZ مشهور هستند، درباره توطئه کاخ با یکدیگر صحبت کردند، بن سلمان به محمد بن نایف، پسر عموی بزرگ خود که در آن زمان ولیعهد و وزیر کشور بود، حسادت می‌کرد.

علاوه بر این، بن نایف سزار عربستان در مبارزه با تروریسم بود که پس از ۱۱ سپتامبر گروهک‌های القاعده در عربستان را نابود کرد.

به همین شکل، او از روابط کاری خوبی با آمریکایی‌ها برخوردار بود و بن سلمان به دنبال برتری یافتن بر بن نایف بود؛ اما نمی‌دانست چه کاری انجام دهد.

بن زاید به او توصیه کرد در سیاست خارجه آمریکا خلاقانه‌تر بیندیشد و ائتلاف‌های جدیدی را با چین و روسیه شکل دهد.

در پایان سال ۲۰۱۶ روسیه به نشست اوپک پلاس پیوست و هماهنگی در زمینه تولیدات نفتی خود با تولیدات سازمان اصلی را آغاز کرد.

چهار ماه بعد بن سلمان به سن پترزبورگ رفت و در آن سفر، دیدار طولانی با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در مسکو داشت و وزارت انرژی دو کشور عربستان و روسیه توافقنامه‌ای درباره همکاری‌های آتی امضا کردند.

پس از یک سال، در اجلاس سران گروه بیست در سپتامبر ۲۰۱۶ در چین، دو طرف بار دیگر با هم دیدار کردند و این بار گفت‌وگوی جدی‌تری در این رابطه داشتند که دو کشور چگونه می‌توانند با هم برای تثبیت قیمت نفت همکاری کنند.

هر دوی آنها تصمیم گرفتند روابط گسترده‌تری را برای رسیدگی به مسایل منطقه‌ای همانند نجات دولت اسد در سوریه آغاز کنند.

با این حال، شراکت بن سلمان و پوتین پدیده جدیدی نیست، در واقع عربستان سه دهه به رایزنی با روسیه هر زمان که قیمت نفت ایجاب کند، تمایل داشت.

نکته‌ای که در اینجا باید به آن توجه شود، این است که تثبیت قیمت نفت مساله مهم و جدی برای بقای آل سعود است، عربستان از درآمدهای نفتی برای جلب وفاداری، تقسیم منافع اجتماعی و تامین مالی طرح‌های بزرگ زیرساختی استفاده می‌کند.

عربستان با فشارهای جمعیتی مواجه است به همین دلیل به تسریع در رشد اقتصاد خود جهت ایجاد فرصت‌های کاری بیشتری برای مردمش نیاز دارد. به دلیل تمامی اینها، حفظ قیمت بالای نفت در بازارهای جهانی یک مساله حیاتی برای دولت عربستان است.

بهترین ابزار برای انجام چنین کاری سازمان اوپک به عنوان کارتلی برای تولیدکنندگان نفت تحت کنترل حاکمیت است. در واقع این رقابت تجاری با اتحادیه شوروی بود که عربستان را در وهله اول به ایجاد این مجمع مجبور کرد.

اتحادیه شوروی که از زمان پایان جنگ جهانی دوم در اواخر دهه ۵۰ قرن گذشته در بازارهای انرژی غائب بود، بازگشت.

در آن سال‌ها اتحادیه شوروی نیز یک رقیب ژئواستراتژیک بود که ارتش‌های دشمنان عربستان در جهان عرب همانند مصر و سوریه را به سلاح مجهز کرده و آموزش داد در مقابل ریاض در دهه هفتاد از دشمنان مسکو در منطقه دریای سرخ حمایت مالی کرد.

و معروف‌ترین آنها اینکه عربستان از جنبش اسلامی مخفی در افغانستان -مجاهدون- که علیه حمله شوروی به کشورشان می‌جنگیدند، حمایت مالی کرد.

با وجود اینها، ریاض هرگز در نزدیک شدن به اتحاد شوروی زمانی که به کمک آن نیاز داشت، تردید نکرد.

عربستانی‌ها برای اولین بار در سال ۱۹۸۳ زمانی که هنوز از مقاومت مسلحانه در افغانستان حمایت  مالی می‌کردند، از اتحاد شوروی خواستند به اوپک بپیوندد.

دلیل این درخواست عربستان این بود که قیمت نفت به پایین‌ترین سطح خود از سال ۱۹۸۲ رسیده بود و اوپک نمی‌توانست این روند را متوقف کند چرا که اعضایش در حال از دست دادن سهمیه خود در بازار بودند.

ورود تولیدکنندگان جدیدی که عضو اوپک نبودند همانند مکزیک و انگلستان موجب تغییر قواعد بازی شد، اتحاد شوروی در آن زمان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان بود، دعوت از آن به اوپک کار منطقی بود با این وجود اتحاد شوروی در دوره آشوب داخلی به سر می‌برد و قادر به پاسخگویی نبود.

در دهه نود عربستان زمان اندکی برای این داشت که روسیه تولید روزانه نفت خود را از ۱۱ میلیون بشکه به حدود شش میلیون بشکه کاهش دهد.

با این وجود، در سال ۱۹۹۸ عربستانی‌ها بار دیگر به کمک روسیه نیاز پیدا کردند، زمانی که حمایت مالی آسیا در سال ۱۹۹۷ وارد بازارهای جهانی شد، درخواست برای نفت در سراسر جهان و همراه با آن قیمت‌ها کاهش یافتند.

علی النعیمی، وزیر نفت عربستان در آن سال با سفر به مسکو، از طرف روس درخواست کرد تولیدات خود را به میزان ۱۰۰ هزار بشکه در روز کاهش دهد، روس‌ها تعهد دادند این کار را انجام خواهند داد؛ اما هیچ وقت چنین کاری نکردند.

سال بعد در اجلاس سران گروه هشت، دولت روسیه به تعهدات خود به عربستانی‌ها عمل نکرد و عربستانی‌ها خشمگین بودند.

آنها به این باور رسیدند که بوریس یلتسین، رئیس جمهور وقت روسیه کشور خود را به عنوان یک منبع مورد اعتمادتر از اوپک به آمریکایی‌ها معرفی می‌کند.

در مقابل یلتسین در نشست‌های گروه هشت شرکت کرد گرچه حجم اقتصاد روسیه این مساله را توجیه نمی‌کند.

ریاض در واکنش به این مساله، به بازی مورد علاقه خود یعنی حمایت مالی از شورش اسلامی ضد حاکمیت روس این بار در چچن بازگشت و روابط میان مسکو و ریاض تا سال ۲۰۰۳ دچاز تنش بود، حمله آمریکا به عراق که در همان سال رخ داد، امیدهای پوتین را از بین برد.

عراقِ صدام شریک تجاری اصلی بود و سقوط او به منافع روسیه ضربه زد. در ادامه پوتین به شکل گسترده‌ای برای بهبود روابط خود با عربستان تلاش کرد.

این موضوع ما را به جایی که داستان شروع شد، بازمی‌گرداند، در واقع چرخش بن سلمان به سمت مسکو در سال ۲۰۱۵ تنها به توطئه‌های کاخ مربوط نبود.

از سال ۲۰۱۰ اوپک به دلیل پیدایش یک منبع جدید یعنی آمریکا با مشکلاتی در کنترل بر قیمت نفت مواجه بود. انقلاب نفت شیل آمریکا را از یک واردکننده خالص به یک صادرکننده خالص تبدیل کرد.

هیچ راهی برای اوپک راهی در مقابله با قدرت بازاری روبه فزونی آمریکا بدون همکاری با روس‌ها وجود نداشت و پوتین از اینکه به این روند ملحق شده خرسند بود. هزینه بالای تولید یک بشکه نفت در شرایط آب‌و هوایی سخت سیبری به معنای این است که روسیه از قیمت‌های بالایی که با منافع عربستان همخموانی دارد، استفاده می‌کند.

از نظر عربستان، روسیه یک شریک فرمالیته است. در واقع روسیه نمی‌تواند به قطعنامه‌های اوپک برای کاهش تولید پایبند بماند و به دلیل شرایط سخت آب‌وهوایی ذخیره نفت در داخل خطوط لوله روسیه غیرممکن است و پمپاژ نفت از طریق لوله‌های انتقالی باید مستمر باشد و گرنه نفت یخ می‌زند.

علاوه بر این، روسیه زیرساخت‌های بزرگی برای ذخیره کردن نفت تولیدی را ندارد. در واقع دلیلی وجود ندارد که روس‌ها تولید خود را در راستای عمل به تصمیمات اوپک متوقف کنند.

با این وجود روسیه صدایی در داخل اوپک است که به شکل کامل از رهبری عربستان حمایت می‌کند، همچنین روس‌ها بر ایران به عنوان عضو مهمی در اوپک نفوذ دارند و سعودی‌ها فاقد این نفوذ هستند.

به دلیل تمامی مواردی که ذکر شد، این کشورها مشارکتی را که تا حد زیادی محدود و به همکاری در کنترل قیمت‌ها است، آغاز کردند، اگر شرایط بازار نفت به تعارض منافع عربستان و روسیه منجر شود، این مشارکت احتمالا از بین می‌رود، تاریخ به ما نشان می‌دهدکه پیش از این نیز این اتفاق افتاده است.