آرش صادقی و گلرخ ابراهیمی ایرایی زوج جوان فعال سیاسی هستند که اخیرا اعتصاب غذای شصت و چند روزه صادقی در اوین سر و صدای بسیاری به پا کرده است.

به گزارش خبرنگار سیاسی مرور نیوز، آرش صادقی جوانی که برای نخستین بار در ۱۸ تیر ۱۳۸۸ در مقابل دانشگاه علامه به همراه تعدادی از دانشجویان معترض به نتایج انتخابات سال 88 توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد،  مدت ۹۰ روز را آن زمان در بازداشت به سر برد و بعد هم به قید کفالت آزاد شد.

او تقریبا سه بار بازداشت و بعد با قرار وثیقه آزاد شد تا اینکه نهایتا دادگاه انقلاب او را به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی،  توهین به رهبری، تشکیل گروه‌های غیرقانونی، تبلیغ علیه نظام به ۱۵ سال حبس محکوم کرد.

وکیل مدافع او در گفت وگو با خبرنگار سیاسی مرور نیوز می گوید به رای صادره اعتراض کردیم و بیش از سه ماه است که پرونده برای اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور قرار دارد.

از دیگر سو، همسر صادقی به نام گلرخ ایرایی فعال مدنی و فعال حقوق بشر به اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام، آبان امسال به شش سال حبس محکوم شد که از زمان انتقال به زندان تا کنون، او (آرش صادقی) در اعتصاب غذا به سر می برد.

امیر رئیسیان وکیل مدافع این زوج در گفت وگو با مرور نیوز ادامه می دهد: پرونده خانم ایرایی همه برای اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور است و منتظر جواب دیوان عالی هستیم.

وی با اشاره به اعتصاب غذای صادقی تصریح می کند: برای این زوج قرار وثیقه خواسته شده که وثیقه خانم ایرایی امروز تحویل داده شد و بعد از انجام کارهای اداری او از زندان مرخص می شود؛ همچنین در حال گذاشتن وثیقه برای صادقی هستیم تا او هم ازاین اعتصاب غذا بیرون آمده و به مرخصی بیاید.

اینها بخشی از زندگی سیاسی این زوج است؛ اگر چه خبر اعتصاب غذای آرش صادقی در داخل و خارج از کشور سر و صدای بسیار کرده است و حتی چند تن از نمایندگان مجلس خواستار پیگیری موضوع شده اند اما نخست باید بررسی کرد چرا آنانی که داعیه حقوق بشری دارند ، هر از گاهی که چنین مسائلی در کشور ایران به وجود می آید آن را در بوق و کرنا کرده و خود را به آب و آتش می زنند.

گفته می شود خانم گلرخ ابراهیم ایرایی به دلیل نوشتن کتابی که هنوز منتشر نشده ودر دفترچه خصوصی او در منزل بود بازداشت ومحاکمه شد که باید دید اولا ماموران امنیتی از کجا از نوشته های شخصی او آگاه بوده اند و آیا مثلا من خبرنگار اگر مطلبی را در دفترچه ای در منزل خود یادداشت می کنم، جز خودم چه کسی اطلاع دارد مگر اینکه خودم به گوش همه برسانم.

دومین سوالی که مطرح می شود این است که باید دید، او در نوشته هایش چه آورده که به شش سال حبس محکوم شده است؛ اگر از دیگر موارد اتهامی او بگذریم اما با نگاهی به نوشته هایش که واقعا داستان غیرقابل تصور در می یابیم که این نوشته دربر گیرنده توهین های فراوان به دین مبین اسلام است و با توجه به این که هر دین برای خود احتراماتی دارد که همه چه مخالف و چه موافق موظفیم به کیش و آیین یکدیگر احترام بگذاریم ، این نوشته ها جای تامل دارد.

در مجموع اینکه بجای وارد کردن هجمه حقوق بشری به جمهوری اسلامی ایران کاش مستندات را به طور کامل بدانیم و بعد قضاوت کنیم.