اگر علی جنتی هم نتواند به‌ سیاقِ برخی دیگر از وزرای ارشاد، تا آخرِ دوره چهارساله خود وزیر بماند، آینده «فرهنگ» بسیار مبهم‌تر خواهد شد.

به گزارش مرورنیوز، در ادامۀ سرمقاله روزنامه «شرق» آمده است: اگر در چشم‌اندازی به‌وسعت چند دهه، این وزیران را نماینده تفکرِ گروه یا جناحی مسلط و سراسر متفاوت در سیاست ایران در نظر بگیریم، خواهیم دید که وضعیت «فرهنگ» و جایگاه وزارتخانه‌ای منتسب به فرهنگ، تا چه حد در پرده انکار و ایهام مانده است. مرور سردستی بر تاریخ وزارت فرهنگ و ارشاد چند دهه اخیر با تمرکز بر این شخصیت‌ها، نشان می‌دهد که این وزارتخانه کلیدی بیش از همه به محل برخورد جناح‌ها یا به‌بیان بهتر به محل تسویه‌حساب‌ جناح‌های سیاسی با هم بدل شده است. انگار وزارتِ مستعجل ارشاد تقدیری جز استیضاح و استعفای ناگزیر وزرایش ندارد.

جنتی نیز یکی از اهالی همین قافله است. قافله‌ای که معلوم نیست به چه دلیلی به مقصد نمی‌رسد و در میانه راه بازمی‌ماند. خبرِ استعفا و کناره‌گیری علی جنتی، در شرایطی که تنها چند ماه از ریاست‌جمهوری روحانی مانده است، این زنجیره دنباله‌دار را به‌ خاطر می‌آورد و از روندی پرده برمی‌دارد که وزارت ارشاد از دوران پیش از اصلاحات تاکنون با آن مواجه بوده است. اما رفتنِ علی جنتی به هر دلیل که باشد از شخصی تا سیاسی سویه دیگری نیز دارد که شاید او را در میانِ این قافله، یکه می‌کند.

علی جنتی را می‌توان تنهاترین وزیر دولت اعتدال خواند. وزیری که از ابتدای روی‌کارآمدنش و از اوان دولت، زیر حملات جناح اصولگرا و دلواپسان بود و هنوز سر کار نرفته بود که این مخالفان از نزدیکی و نسبت او با جناحِ دیگر سخن گفتند و او را با چهره‌های سرشناس اصلاحات مرتبط دانستند. مخالفان حتا از پُرشدنِ جای خالی یک قاب عکس روی دیوار وزارتخانه هم دست برنداشتند و به نصبِ دوباره عکسِ مهاجرانی‌، که به دلیل گرایش‌های سیاسی و فکری‌اش در دولت نهم و دهم از دیوار وزارت ارشاد حذف شده بود، انتقاد کردند. از این رو مسئولیت او در این جایگاه و در چینش شرایط حساس دوچندان می‌شود.

اما جایگاهِ مبهم وزارت فرهنگ در تمام دولت‌های این سی سال اخیر، مسئله‌ای است که با کناره‌گیری وزیر دولت اعتدال، بیشتر به‌چشم می‌آید. حسن روحانی در آستانه انتخابات پیشین که به ریاست‌جمهوری او ختم شد، مدام از اعتدال سخن گفت، از میانه‌روی و تدبیر. اما رادیکال‌ترین شعارها را در حوزه فرهنگ مطرح کرد. دوران تاریک فرهنگ در دولت نهم و دهم شاید، روحانی را به شعارهای تند کشانده بود. گرچه در آن دوره اقتصاد و سیاستِ خارجی از اولویت‌های دولت محسوب می‌شد و وضعیتی به‌مراتب بحرانی‌تر از فرهنگ داشت. روحانی از حذف سانسور خاصه در مورد کتاب سخن گفت، از اینکه سازوکار مجوزدادن به کتاب‌ها برای انتشار، تغییرِ بنیادی خواهد کرد.

خودِ وزیر فرهنگ نیز زمانی که روی کار آمد از «وضعیت نگران‌کننده فرهنگ و مصائب حوزه نشر» گفت و از اینکه دولت به‌تنهایی نمی‌تواند وضعیت فرهنگ را کنترل کند. اما او تنها ماند. در معرضِ تندترین حملات مخالفان قرار گرفت و از سوی دولت نیز چندان حمایت قاطعانه‌ای نشد و ازآنجاکه برخلاف برخی دیگر از چهره‌های سیاسی جایگاه و پایگاه چندانی هم در میان اهالی فرهنگ نداشت، هیچ اتفاق منسجم و درخورِ جمعی نیز در دوران وزارت او از سوی اهالی ادبیات و هنر رخ نداد که او بتواند به پشتوانه آن راه به جایی ببرد. مذاکرات هسته‌ای پیش رفت، درگیری‌های سیاسی شدت و حدت گرفت، مسائل اقتصادی رفع‌ورجوع شد، اما نوبت به فرهنگ نرسید. وزارت ارشاد نتوانست آن‌طور که جنتی گفته بود و می‌خواست پای مجوزهایش بایستد؛ فیلم‌هایی از اکران بازماند، کتاب‌هایی پشت سد ممیزی ماند و کنسرت‌هایی لغو شد و سرانجام تعدادی از اندک چهره‌های بزرگ مانده در فرهنگ و هنر ما، ترک وطن کردند. گرچه روند مجوز کتاب‌ها تسهیل شد و اندکی از زمان دورودراز بررسی کتاب‌ها کاسته شد، اما این تغییرات جزئی با آنچه در شعارهای روحانی و خودِ جنتی بود، فاصله بسیار داشت.

با خیزی که روحانی در شعارهای خود درباره فرهنگ برداشته بود، جنتی می‌توانست به سکوی پرش دولت روحانی بدل شود، در عین حال می‌تواند پاشنه آشیل روحانی باشد. اینک، درست زمانی که یک سال بیشتر از پایان دوره اول دولت نمانده است و اهالی فرهنگ و دیگران منتظر شتاب‌گرفتن اقدامات و وعده‌های دولت‌اند، وزیر ارشاد مترصد است تا سمت خود را ترک کند و آن‌طور که از گفته‌ها و ناگفته‌ها پیداست، محقق‌نشدن وعده‌ها و درماندن از مقاومت در برابر حملات مخالفان این تصمیم را رقم زده است. در دورانی که نیروهای کنترل‌گر در سمت‌ها و جایگاه‌های مختلف برآنند تا با «شبیه‌سازی‌های حقوقی»، خودسرانگی‌ها و اَعمال و خواست‌های فراقانونی را جامه معقول بپوشانند، کناره‌گرفتن وزیر ارشاد بیش از همه راه را برای این خلط بحث باز می‌کند.

برکناری زودتر از موعدِ جنتی او را در مظانِ اتهام قرار می‌دهد: از یک طرف در برابر مخالفانی که در روزهای مانده ریاست‌جمهوری از هیچ اتفاق خُرد و درشتی برای انتقاد و ناکارآمد جلوه‌دادن دولت نمی‌گذرند، و از طرف دیگر کسانی که منتظر ایستادگیِ وزیر و دولت در برابر اعمال فراقانونی بودند، چه‌بسا از دولت چشم امید ببندند. مخالفان با برکنارکردن وزیر از طریق اِعمال فشار راه را برای سازمان‌یابی مضاعف هموار می‌کنند. آن‌ها علاوه‌بر استفاده از نیروهای خود، جا خالی‌کردنِ یکی از اعضای کابینه را نشانه خواهند رفت.

با این اوصاف، علی جنتی به هر نیت خیرخواهانه‌ای هم که تن به کناررفتن داده باشد، باز هم نقشِ خاطی را خواهد داشت که مخالفان برای فشار به دولت از جایگاه او استفاده کرده‌اند. اکنون شاید وقت آن رسیده است تا دولت و اصلاح‌طلبانِ درون و بیرون دولت، به ایده اصلاحات که همان «توسعه سیاسی» است، بازگردند و مسیرِ توسعه و تغییر در عرصه فرهنگ را از اینجا پی بگیرند، همان مسیری که در دوران اصلاحات آغاز شد و در دوره دوم به دلیل فشارهای خارج از دولت ناتمام ماند. اینک موقعیت خطیری پیش روی روحانی است. آیا او ناگزیر به تصمیمی خواهد شد که هاشمی‌رفسنجانی سالیانی پیش در برابر استعفای وزیر ارشاد دولتش اتخاذ کرد.