فناوری های نوین ارتباطی و فضای مجازی به عنوان ابزاری پرسرعت و کارآمد نقش پررنگی در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به جامعه ایفا می کند؛ این ابزار ارتباطی در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری کشورمان نقش کلیدی ایفا و بسترهای لازم را برای برگزاری انتخاباتی پرشور ایجاد کرد.

به گزارش مرور نیوز، مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت و گوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
مرور نیوز، موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح یکشنبه 31 اردیبهشت 1396 خورشیدی داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.

** نقش فضای مجازی در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری
روزنامه «گسترش تجارت» در گزارشی با درج عنوان «کولاک انتخابات در فضای مجازی»، نوشت: انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری به لطف قدرت گرفتن فضای مجازی از زمین تا آسمان با انتخابات دوره‌های قبل تفاوت داشت. هرچند که قدرت فضای مجازی در انتخابات دهمین و یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی تا حدودی خود را نشان داده بود، اما این دوره به لطف ضریب نفوذ 97درصدی موبایل، فضای مجازی رسما شاهد کولاک انتخاباتی بود.

در ادامه این گزارش می خوانیم: توسعه پهنای باند و افزایش سرعت اینترنت در کنار کاهش تعرفه که از مهم‌ترین دستاوردهای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت یازدهم به شمار می‌آید، باعث شد تا مردم بیش از پیش به فضای مجازی روی بیاورند. به همین دلیل هم فضای مجازی زودتر از کوچه و خیابان تب و تاب تبلیغات انتخاباتی را لمس کرد. از هفته‌ها قبل از شروع رسمی تبلیغات تا آخرین ساعات برگزاری انتخاب کاربران و هواداران نامزدهای انتخاباتی یکدیگر را به رای دادن تشویق می‌کردند. در بیان قدرت فضای مجازی همین بس که به لطف صحبت‌ها و تبادل‌نظرها در این فضا بسیاری از افرادی که تاکنون رای نداده بودند یا علاقه‌ای به این روند نداشتند، پای صندوق‌های رای رفتند تا سهمی در آینده ایران داشته باشند.

روزنامه «فناوران» در گزارشی با انتخاب عنوان «فضای مجازی سربلند در انتخابات»،‌ می نویسد: وقتی فضای مجازی به عنوان ابزار تولید و پخش محتوا در اختیار همگان قرار می گیرد و خارج از کنترل کانال های رسمی محتوا تولید و توزیع می شود، این نگرانی به وجود می آید که وزن شایعات و دروغ ها بیشتر خواهد شد. در واقع رفتار مردم در هنگام انتخابات نشان داد که فضای مجازی همان قدر که می تواند زمینه انتشار شایعات را فراهم آورد، راه مناسبی برای مقابله با دروغ ها و تخریب هاست، چه آن که بسیاری از مردم و کانال ها زمانی که از اشتباه بودن خبری مطلع می شدند، به اصلاح یکدیگر دست زده و خود بلافاصله تکذیبیه آن خبر را منتشر می کردند.

در ادامه این گزارش آمده است: هنوز هم مردم یاد اختلال در سیستم ارتباطی کشور به ویژه اینترنت در برخی انتخابات هستند. اما در این انتخابات نه تنها اینترنت اینترنت قطع نشد که شایعه سازی برخی رسانه ها درباره قطع اینترنت هم به جایی نرسید. شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها هم روز گذشته و تا لحظه تنظیم این خبر (و بعید است حتی بعد از آن) اختلالی نداشتند. به همین دلیل هم سرتاسر اینستاگرام پر از کسانی بود که یا از برگ رای خود یا انگشت مهر شده شان عکس گرفته و دوستان شان را با این کار به رای دادند تشویق می کردند.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با انتشار عنوان «واکنش‌هایی که مردم در شبکه‌های اجتماعی از انتخابات داشتند»، آورد: حوزه‌های شلوغ رأی‌گیری در تهران هم واکنش‌های زیادی در فضای مجازی داشت. کاربرانی که نوشته بودند فرایند رأی‌گیری به‌شدت کند بود و حداقل باید دو ساعت منتظر می‌ماندیم؛ بعد از عکس‌های بسیار زیاد کاربران از برگه‌های رأیشان در فضای مجازی، برخی دیگر واکنش نشان داده بودند که عکس‌گرفتن از خود برگ رأی هم اشکال قانونی دارد و حتی ممکن است منجر به ابطال کل حوزه و کل انتخابات ریاست‌جمهوری شود. تذکرهایی از این دست در فضاهای مجازی نشان از حساسیت و نگرانی مردم و شهروندان بر مشارکت حداکثری در انتخابات داشت؛ فضایی که شاید بتوان نام بی‌سابقه بر آن گذاشت و به نوعی حماسه‌ای اردیبهشتی تعبیرش کرد.

در ادامه این گزارش می خوانیم: علاوه‌بر حساسیت کاربران در آگاه‌سازی شهروندان برای جلوگیری از اتفاقات احتمالی و باطل‌شدن رأی‌هایشان، چالش حوزه‌های رأی‌گیری بود. چند روز پیش از انتخابات، رباتی تلگرامی ساخته شده بود که کاربران می‌توانستند ساعت و حوزه رأی‌گیری‌شان را مشخص کنند و به اشتراک بگذارند.

** لزوم نهادینه شدن فرهنگ اهدای عضو
اهدای عضو از افراد مرگ مغزی پدیده مقدسی است که ابعاد مختلف پزشکی، اجتماعی، مذهبی و حتی اقتصادی در آن به گونه ای درگیرند که کمتر پدیده ای را می توان با آن مقایسه کرد. از نظر پزشکی اهدای عضو و پیوند اعضا در بلندترین قله های علم پزشکی قرار داشته و نشان از توانایی علمی و تکنولوژی بالای یک کشور دارد. فرارسیدن روز اهدای عضو و لزوم فرهنگسازی در این زمینه باعث شد تا روزنامه های امروز در گزارش ها و یادداشت هایی به این امر بپردازند.

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «اینجا مرگ تسلیم زندگی می‌شود»، نوشت: امروز «روز ملی اهدای عضو» است و اهدای عضو همواره و همیشه یک پیام برای همگان داشته است: «زندگی بخشیدن». اهداکننده‌ها کسانی که جانانه پا پیش می گذارند و از جان خود یا عزیزترین‌های‌شان مایه می ‌گذارند و زندگی را به چند بیمار نیازمند که حیات شان به مویی بند است، می بخشند و نامی نیک از خود به یادگار می‌گذارند.

در ادامه این گزارش آمده است: چنانچه گذارتان به بهشت زهرا افتاد، سری هم به 'قطعه نام آوران' بزنید. آنجا مدفن انسان های نیک سیرتی است که با بخشش اعضای بدن خود، لبخند را بر چهره کسانی نشانده اند که ناامیدی جای امید را در دل های شان گرفته بود و درد و رنج چنان وجودشان را مچاله کرده بود، که با چیزی به نام لبخند بیگانه شده بودند. 31 اردیبهشت روز پاسداشت فداکاری و ایثار کسانی است که این شعار را تبدیل به شعور کردند و به اثبات رساندند که «اهدای عضو به مفهوم واقعی کلمه یعنی اهدای زندگی.»

روزنامه «شهروند» در گزارشی با انتخاب عنوان «اهداکنندگانی که پس از مرگ زنده می‌مانند»، می نویسد: 31اردیبهشت روز ملی اهدای عضو تلاشی است برای ترویج فرهنگ اهدای عضو در جامعه. سالانه حدود 6تا 8هزار مورد مرگ مغزی در کشور ما رخ می‌دهد که 50درصد از این افراد قابلیت اهدای عضو دارند؛ یعنی 3تا 4هزار مرگ مغزی در کشور ما سالانه می‌تواند اهدا‌کننده عضو باشد اما هم‌اکنون تنها یک‌چهارم این موارد به اهدای عضو می‌رسد که علت آن نیز متفاوت بوده و ازجمله به دلایل فرهنگی و عدم‌باور خانواده‌ها به موضوع مرگ مغزی است.

در ادامه این گزارش می خوانیم: متأسفانه وقتی به خانواده‌های فرد مرگ مغزی‌شده اعلام می‌شود که فرد مرگ مغزی شده باور نمی‌کنند و شانس زندگی را از سایر افراد نیازمند می‌گیرند. این در حالی است که اهدای عضو اقدامی است که یک فرد برای نجات فرد دیگر که مبتلا به بیماری‌های غیرقابل درمان اعضای بدن مثل ریه، قلب، کلیه، کبد، لوزالمعده و روده شده است، آن عضو مورد نیاز را اهدا می‌کند تا فرد بیمار از مرگ نجات یابد.

روزنامه «عصر اقتصاد»‌ در گزارشی با انتشار عنوان «لزوم نهادینه شدن فرهنگ اهدای عضو»، آورد: متاسفانه هر 2.5 ساعت یک ایرانی که به دلیل بیماری های پیشرفته قلب، ریه، کلیه و کبد در لیست انتظار پیوند عضو است به علت نرسیدن عضو مناسب جان خود را از دست می دهد و این در حالی است که تقریباً معادل همین تعداد موارد مرگ مغزی که می‌تواند اهداکننده عضو باشد و جان بیماران را نجات دهد، وجود دارد.

در ادامه این گزارش آمده است: هر مورد مرگ مغزی در صورت اهدای عضو در زمان مناسب می تواند 6 بیمار را نجات دهد، اما به دلیل آشنا نبودن عموم مردم با مفهوم غیرقابل نجات بودن بیمار مرگ مغزی و رضایت ندادن به اهدای عضو، نه تنها مورد مرگ مغزی فوت می کند بلکه شانس زندگی 6 ایرانی نیازمند به پیوند عضو را با خود به زیر خاک می‌برد.

روزنامه «شهروند» در گزارشی با عنوان «بخشیدن؛ بی‌اندازه و بی‌محابا، بالاترین نقطه ایثار»، نوشت: داستان اهدای عضو، حکایت یک بام است و دو هوا که یک سرش غم است و غصه از دست‌دادن و سر دیگرش هم حال خوش بخشش زندگی. بخشیدن همیشه زیباست و حس خوبی به انسان می‌دهد، اما اگر بخواهی اعضای بدن یکی از عزیزانت را که دچار مرگ مغزی شده، ببخشی باید بیش از حد بزرگوار باشی و بخشنده.

در ادامه این گزارش می خوانیم: وقتی ارزش کارت را در مقابل برخی اندازه می‌گیری تازه می‌فهمی هستند انسان‌هایی که شاید مثل ما نتوانند لفظ قلم صحبت کنند و بنویسند اما روحی به بزرگی آسمان دارند. از سخی‌ترین انسان‌های روی کره خاکی می‌نویسم از آنها که زندگی بخشیدن عادت‌شان است. قسمت فرهنگی پیوند عضو در اختیار نهادهای فرهنگی است؛ در عین حال باید توجه کرد که چه اطلاعاتی را در ارگان‌های فرهنگی و رسانه‌ها منتقل می‌کنیم. به‌عنوان مثال اگر فیلمی ساخته شود و در آن فیلم نشان دهیم که فرد مرگ مغزی زنده می‌شود، می‌خواهید به خانواده فرد مرگ مغزی که اعضای عزیزش را اهدا کرده، ‌چه جوابی بدهید؟ آنها با دیدن این فیلم می‌گویند کاش اهدا نکرده بودیم و صبر می‌کردیم تا عزیزمان برمی‌گشت.

** تعامل و هم افزایی دولت و سازمان های مردم نهاد، راهکار مهار آسیب های اجتماعی
آسیب های اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین معضل های اجتماعی- فرهنگی در هر کشوری نیازمند برنامه ریزی و پیاده سازی تصمیم های کارشناسانه در متن جامعه است. موضوعی که در صورت عدم توجه کافی به آن روند توسعه و پیشرفت را با مشکل روبه رو می کند. بنابراین مسوولان جامعه باید با دید دقیق و موشکافانه به حل آن همت گمارند. اهمیت این امر موجب شد تا روزنامه های امروز در گزارش ها و یادداشت هایی به واکاوی دلایل و راهکارهای حل این معضل ها بپردازند.

روزنامه «ابتکار» با انتخاب عنوان «طلاق‌ های معوق، حاصل گذر جامعه از سنت به مدرنیته» به نقل از علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس می نویسد: دستگاه های تولید امنیت اجتماعی در کشور باید فضایی را ایجاد کنند که افراد در هنگام ازدواج با کمترین تردید و ریسک زندگی مشترک را آغاز کنند. طلاق همواره در محیط امنیت اجتماعی می تواند مثبت و یا منفی باشد. موضوع طلاق به عنوان یک ابزار در جامعه علاوه بر ایجاد معضل و در برخی از مواقع می تواند به عنوان پدیده ای برای برقراری امنیت در جامعه به شمار آید.

در ادامه آمده است: طلاق همیشه و در هر حالتی یک آسیب اجتماعی است، با توجه به وضعیت فرهنگی اجتماعی امروز و گذار جامعه از دوران سنت به مدرن، همواره شاهد طلاق‌های معوق هستیم. این جامعه شناس با اشاره به تعریف طلاق های معوق، توضیح داد: طلاق های معوق طلاق هایی هستند که بعد از گذشت چند سال از موعد طلاق اتفاق افتاده و منجر به جدایی می شوند، به طوری که سال‌ها قبل و با توجه به شرایط آن زمان موقیعت طلاق برای افراد وجود نداشه و امروز به دلیل تغییر شرایط اجتماعی و اقتصادی به وقوع می پیوندد.

روزنامه «جوان»‌ در یادداشتی با درج عنوان «رشد طلاق بر بستر تحولات» به قلم داریوش یوسف وند نوشت: همه به این مهم واقف هستیم که تحولات تاریخ سیاسی در کشور به خصوص در حوزه‌های فکری و اجتماعی منجر به بروز متغیرهای متعددی در بین نسل‌های در حال رشد شده است و دورانی متحول از تقابل اندیشه بین نسلی را پشت سر گذاشته و همچنان در حال طی این فرآیند هستیم. ورود تکنولوژی و صنعت و تقابل صنعت با سیاست، فردیت و جامعه‌شناسی، باعث شکاف بین نسلی و تحولی تداوم یافته از این شکاف که در تکنولوژی عجین شده را شاهد هستیم.

در ادامه این گزارش می خوانیم: طلاق فقط نماد بیرونی تحولاتی است که به طور مداوم در جامعه شاهد آن هستیم. طلاق فقط نمود ظاهری آسیب و پاتولوژی در جامعه است. ما دارای جامعه‌ای با طیف قابل توجه بیمار دارای اختلال شخصیت مرزی هستیم که زنگ خطر آسیب امروز و آینده جامعه است که مستلزم بروز تحولی در سطح کلان سیاست‌گذاری نظام سلامت روان با بخش‌های تخصصی و ورود متخصصان است که بتوانند در زمینه پیشگیری و درمان مداخله کند. آنچه حائز اهمیت است پیشگیری، کنترل و ارتقای سلامت خانواده‌هایی است که با توجه به آمار موجود با احتمال 25 درصد در معرض طلاق خواهند بود.

روزنامه «ایران» در گزارشی با انتشار عنوان «اعتیاد به گوشی،‌ دور شدن از واقعیت»، آورد: دختر جوان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچد. رد باریکی از خون کنارش روی زمین جاری شده است. راننده از صحنه تصادف گریخته و مردم دور دختر حلقه زده‌اند و گوشی‌های تلفن همراهشان را به سمت او گرفته‌اند. فیلمبرداری از درد کشیدن دختری که چند دقیقه قبل تصادف کرده و حال و روز بدی دارد. کسی به درستی نمی‌داند اورژانس را خبر کرده‌اند یا نه. شاید خیلی هم اهمیتی ندارد برای آنهایی که فکر و ذکرشان این است که یک فیلم به قول خودشان جنجالی حادثه‌ای ضبط کنند تا آن را نشان این و آن بدهند و به خودشان ببالند که در آن لحظه آنجا بوده‌اند.

در ادامه این گزارش آمده است: اعتیاد به تلفن همراه پدیده‌ای است که هر روز بیشتر و بیشتر با گسترش آن مواجه هستیم. در صورت استفاده مداوم فرد از گوشی هوشمند، به لحاظ روانی بتدریج به استفاده از این ابزار عادت می‌کند، به‌طوری که اگر این امکان در اختیارش نباشد، احساس می‌کند چیزی کم دارد. به همین دلیل در هر مکان و موقعیتی سعی می‌کند هیچ فاصله‌ای از تلفن همراهش نداشته باشد و از امکانات آن استفاده کند. هر موقعیتی را با دوربین ثبت و ضبط می‌کند و حتی ممکن است درک درستی از واقعه نداشته باشد اما به هرحال این نیاز را حس می‌کند که حتماً باید آن را ثبت کند. این افراد به مرور زمان به افرادی بی‌حوصله و پرخاشگر تبدیل می‌شوند که گاهی وقت‌ها حتی حوصله حرف زدن را هم ندارند و فقط دوست دارند با تلفن همراه‌شان باشند.

روزنامه «اعتماد»‌ در گزارشی با انتخاب عنوان «هشدار درباره کاهش نرخ باروری در کشور» به نقل از سیدجواد حاجی میراسماعیلی رییس دانشگاه علوم پزشکی ایران می نویسد: در دهه ٦٠ به طور متوسط هر خانواده ایرانی ٦ فرزند داشت که در حال حاضر به ٢ فرزند کاهش یافته است. افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق، آسیب‌های اجتماعی و شیوع رفتارهای پرخطر از جمله دلایل کاهش نرخ باروری است و بر اساس بررسی‌های انجام شده اگرازدواج جوانان ١٠ درصد افزایش یابد، نرخ باروری هم به 2.6درصد خواهد رسید.

در ادامه این گزارش می خوانیم: وی با اشاره به وجود سه میلیون زوج نابارور در کشور، بر لزوم ایجاد حمایت‌های بیمه‌ای برای رفع ناباروری این افراد تاکید کرد و در اشاره به آمار ابتدای دهه ٩٠ از سقط درمانی و سقط غیرقانونی در کشور گفت: «بیش از ٢٢٥ هزار سقط جنین در سال ١٣٩١ در کشور انجام شده که بیش از ١٢٠ هزار مورد آن غیرقانونی بوده است.