محمدجواد مرادی‌نیا به گردآوری ویژه نامه‌ بیماری تا ارتحال امام و همچنین سفر به خمین در روزهای رحلت امام اشاره کرد.

به گزارش مرور نیوز، محمدجواد مرادی نیا نویسنده و پژوهشگر در گفت‌وگو با فارس پیرامون فعالیت مطبوعاتی خود در روزهای ارتحال حضرت امام خمینی(ره) اظهار داشت: آن زمان من عضو شورای نویسندگان روزنامه جمهوری اسلامی بودم. صبح 14 خرداد 68 پس از اعلام خبر ارتحال امام که برای همه خبری شوک آور بود، فوری به محل روزنامه رفتم. بچه های تحریریه ویژه نامه ای یک برگی را با عجله تهیه کرده و در حال ارسال آن به چاپخانه بودند.

از آن روز به مدت یک هفته، روزنامه چند صفحه ویژه امام خمینی داشت که من هم چند یادداشت برای آن صفحه ها تهیه کردم. یکی از آن یادداشت ها با عنوان "سفری به تاریخ" منتشر شد، که عهده دار روایت رخدادهای تاریخی بود که خانه پدری امام در خمین در خلال یک قرن از سر گذرانده بود.

یادداشت دیگر به محل خاکسپاری امام در جوار شهیدان وطن می پرداخت که با عنوان "بهشت زهرا، قطعه ای از خاک بهشت" چاپ شد.

در همان ایام آقای مسیح مهاجری سردبیر روزنامه از من خواستند تا با سفری به خمین، گزارشی از زادگاه امام تهیه کنم. همراه با خسرو ورکانی، عکاس روزنامه حرکت کردیم. در نزدیکی های خمین، ابتدا سری به روستای قلعه یوجان زدیم ؛ یعنی جایی که محل درگیری نیروهای نظامی با قاتلان پدر امام در سال 1281 شمسی بود. خسرو از قلعه رو به ویرانی چند عکس انداخت و سپس به قلعه شمس العلما، یعنی شوهر خواهر امام رفتیم. آقا ضیا، خواهر زاده پیر امام، تنها ساکن آن قلعه بود، دقایقی نزد او نشستیم، خاطراتی شنیدیم، چند عکس گرفته و خدا حافظی به سوی خمین. در خمین همه جا را با پارچه سیاه کرده بودند، مردم دسته دسته برای سوگواری به خانه پدری امام سر می زدند...

گزارش مصور این ماموریت همان روزها در یک صفحه کامل روزنامه چاپ شد.

اما برای چهلم قرار شد ویژه نامه جامع و کاملی منتشر شود. به نظرم عنوان آن را گذاشتند :چهل پرده آه و اشک. در آن ویژه نامه، وقایع نگاری بیماری تا درگذشت و خاک سپاری امام بر دوش من گذاشته شد که با عنوان «حدیث فرقت یار» در صفحات نخست ویژه نامه چاپ شد.

مرادی‌نیا در ادامه افزود که آن وقایع نگاری، عمدتا گزارش مشاهدات خودم بود.

این نویسنده درباره شرایط آن دوران به لحاظ روحی و عاطفی هم بیان داشت: شرایط آن روزها را نمی‌توان الان ترسیم و توصیف کرد،آن موقع برداشت همه این بود که امام نخ تسبیح ملت و عامل اتحادجامعه است ،پس همه ناراحت بودند که این محور اتحاد در حال رفتن و کوچ است، دیگر آن که میان مردم و امام در طول سال‌ها پیوند عاطفی محکمی پدید آمده بود که جدایی از ایشان را دشوار می‌کرد.

وی افزود: حتی افرادی که در جنگ و انقلاب حضور نداشتند در روز ارتحال امام لباس عزا به تن کرده و تسلیت می‌گفتند. افرادی مثل من هم که به آن حادثه با ناباوری نگاه می‌کردیم و من هیچ وقت فکر نمی‌کردم که روزی من باشم و درباره ارتحال امام بنویسم.