شاعر و خواننده افغانستانی که یکی از داوران مسابقه نواهنگ شبکه آی فیلم هم بود، در مورد موسیقی هنرمندان جوان شرکت کننده و ضعف ها و قوت های این برنامه سخن گفت.

به گزارش مرور نیوز، عارف جعفری هنرمند شاعر، آهنگساز، خواننده و تنظیم کننده افغانستانی ساکن ایران در مورد فعالیت موسیقیایی خودش گفت: من هفت آلبوم موسیقی منتشر کرده ام که دوتا از آنها در ایران مجوز گرفته و منتشر شده است. آخرین آلبوم من «تا آن سوی سمرقند» بود که دو سال پیش منتشر شده است و تیمی متشکل از هنرمندان ایرانی و افغانستانی در آن نوازندگی کرده بودند و تنظیم کننده و خواننده کل قطعات هم خودم بودم. شاعران مطرح ایرانی و افغانستانی هم اشعار دوازده قطعه این آلبوم را سروده بودند.

نواهنگ به دلیل تبلیغات کم، محدود برگزار شد

این هنرمند فارسی زبان در مورد تجربه داوری مسابقه استعدادیابی نواهنگ با موضوع استعدادیابی از میان جوانان هنرمند هم وطنش در خارج از موطنشان اظهار داشت:  اگرچه این مسابقه به صورت محدود برگزار شد اما تجربه خوبی بود که امیدوارم خداوند به دوستان عزیزمان توفیق دهد که این اتفاق ادامه یابد.

وی افزود: همانطور که گفته شد، این یک تجربه و یک شروع بود که امیدوارم در آینده اتفاق بهتری رقم بخورد. از آنجائیکه فراخوان خیلی گسترده ای نداشتیم تعداد کسانی که شرکت کرده بودند محدود بود. من یقین دارم که در ایران جوانان خوش صدای افغانستانی زیادی حضور دارند.

جوانان افغانستانی متاثر از موسیقی پاپ ایرانی در کشورشان طرد می شوند

این شاعر و موزیسین در پاسخ به این سوال که شرکت کنندگان مسابقه نواهنگ تا چه حد تحت تاثیر موسیقی رایج ایران بودند و چقدر از موسیقی بومی و سنتی افغانستان الگو گرفته بودند گفت: به هر حال تاثیر پذیری هنرمندان اجتناب ناپذیر است. یک نسلی از مهاجران افغانستانی در ایران به دنیا آمده و در اینجا بزرگ شده اند که لاجرم تحت تاثیر موسیقی پیرامونی خودشان بوده اند؛ و این موسیقی آن چیزی بوده که یا از رادیو شینده اند یا از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دریافت کرده اند.

جعفری در ادامه بیان داشت: موسیقی موجود در شبکه های اجتماعی بیشتر آن چیزی است که در ایران رایج است و البته این بر ذائقه مخاطب جوان خود که در این کشور بزرگ شده تاثیر گذار است؛ اما همانطور که مولانا می گوید "هر کسی کو دور ماند از اصل خویش, باز جوید روزگار وصل خویش" این هنرمندان تعلق خاطری هم به کشور خودشان هم دارند اما به دلیل فاصله ای که افتاده لهجه شان ایرانی و بویژه تهرانی شده است، موسیقی‌شان بیشتر تحت تاثیر موسیقی پاپ ایرانی است که ای کاش دست کم از موسیقی سنتی ایران تاثیر گرفته بودند چرا که به نظر من موسیقی پاپ ایرانی هم تحت تاثیر موسیقی مدیترانه است.

این شاعر و خواننده ادامه داد: نتیجه این تاثیر پذیری هم همین می شود که نسلی وارد عرصه موسیقی می شوند که متاسفانه شکل موسیقی که ارائه می دهند در افغانستان پذیرفته نمی شود؛ با اینکه زبانشان فارسی است اما موسیقیشان درک نمی شود. قاعدتا متاسفانه اینها از آن طرف بیشتر طرد می شوند و من دیده ام که در مسابقات استعدادیابی افغانستان که شرکت کرده اند، کم آورده و در همان مراحل اولیه حذف شده اند.

وی تصریح کرد: «برنامه ستاره افغان» یک مسابقه استعدادیابی است که سابقه ای حدود پانزده ساله دارد.

مردم افغانستان خیلی شاد هستند

عارف جعفری در پاسخ به اینکه با توجه به نوع موسیقی و اشعاری که این جوانان هنرمند انتخاب می کنند چقدر آنها را شاد یا غمگین، و یا امیدوار یا ناامید ارزیابی می کنید گفت: نسل جدیدی که وارد عرصه موسیقی افغانستان شده اند خیلی به به تم موسیقی های شاد و ریتمیک علاقمند هستند که این نشانه امیدواری آنها است ولی نسلی قبل تر از آنها که نسل ما است، کمی غمگین بودند و به اصطلاح نسل ترانه «نسل سرزمین من» هستند. اگرچه فکر می کنم که همین گرایش جوانان هم تحت تاثیر موسیقی رایج در ایران است و موسیقی که وارد بازار می شود موسیقی این نسل را تحت تاثیر قرار می دهد.

فراموش نکنیم که مردم افغانستان هم به رغم همه مصائبی که بر سرشان آمده است، مردم شادی هستند؛ امروز غم دارند و دو روز دیگر به برنامه های شاد خودشان باز می گردند. من خیلی کم دیده ام که تلویزیون های افغانستان آهنگ های غمگین و موسیقی هایی که به لحاظ روحی انسان را مستاصل می کند، پخش کنند. هر چند که همین آهنگ ها قابل نقد است و می توان در مورد آنها هم نظر داد اما در اینجا بحث کیفیت آثار مد نظرمان نیست بلکه تاکیم بر این است که هنرمندان و مردم افغانستان به موسیقی ریتمیک و شاد علاقه زیادی دارند.

خوانندگان فارسی زبان در کشورهای مختلف قطعات مشابه را بازخوانی می کنند

این هنرمند افغانستانی در پاسخ به این سوال که فعالیت هایی مانند آنچه که آی فیلم با برگزاری این مسابقه استعداد یابی کرد، چقدر می تواند به نزدیک شدن کشورهای فارسی زبان کمک کند گفت: وقتی در مورد فارسی زبان ها صحبت می شود خیلی ها از سه کشور فارسی زبان نام می برند که باید این نگاه اصلاح شود چرا که گستره فارسی زبان بسیار بیشتر از اینها است. دوستان ایرانی در اولین گام، توجهشان به سمت تاجیکستان جلب می شود در حالی که در ازبکستان و کشورهای آسای میانه فارسی زبانان بسیاری حضور دارند. سمرقند در ازبکستان است و مردم فارسی زبان به زبان کهن فارسی دری صحبت می کنند. ما در پاکستان فارسی زبان داریم و حتی شاید خیلی ها ندانند که سرود ملی پاکستان به زبان فارسی است.

وی که از بنیان‌گذاران خانه ادبیات افغانستان و عضو هیئت مدیره آن است ادامه داد: ما نقاط مشترک زیادی داریم که یکی از مهمترین آنها همین زبان فارسی است به نحوی که من شنیده ام وقتی قطعه ای در ایران با اقبال روبرو می شود بلافاصله در افغانستان هم اجرا شده است و در تاجیکستان هم خواننده هایی آنها را خوانده اند. یا حتی قطعه ای در افغانستان که ساخته امیرجان صبوری بود با این مضمون که «شهر خالی.. جاده خالی ....» که هم در تاجیکستان و هم در ایران تعدادی از خواننده ها آن را بازخوانی کردند. این به دلیل هم زبانی است. قطعا چنین برنامه هایی تاثیر گذار است و باعث افزایش مراودات و عمیق شدن آنها می شود.

اگر این مسابقه به نام افغانستان است باید داورانش هم افغانستانی باشند

داور افغانستانی مسابقه نواهنگ اما از منظر آسیب شناسی در مورد مسابقه نواهنگ باید گفت که اگر این تلنت (مسابقه استعدادیابی) به نام افغانستان است قطعا باید داورانش هم افغانستانی باشند چرا که بر مسائل لهجه ای و اصطلاحی دوستان ایرانی تسلط ندارند. به عنوان مثال اصطلاح «دست شما درد نکند» در ایران رایج است اما در افغانستان می گویند «خیر ببینی» هرچند که از نظر مفهومی یکسان هستند یا برخی اصطلاحات هست که حتی قابل برگردان هم نیست مثل «منو سرکار گذاشتی» که در افغانستتان یک معنای تحت الفظی دارد. بنابراین مسائل و جزئیاتی هست که حتما یک کارشناس افغانستانی در مورد آن نظر بدهد. غیر از اینها نکات دیگری در موسیقی افغانستان هست از قبیل موسیقی اقوام همچون موسیقی قندهار، لوگر، قطغن، هزارگی، هراتی و ... همه اینها تخصص می خواهد که فقط یک متخصص افغانستانی در مورد آن می تواند نظر بدهد.

پارسی زبانان محدود به سه کشور نیستند

عارف جعفری در پایان اظهار داشت: اما اگر صحبت بر سر موسیقی پارسی زبانان است آن وقت دایره گسترده تر می شود و هنمندانی از مثلا تاجیکستان هم می آیند. در آن صورت خیلی از مسائلی که در مورد موسیقی افغانستان برای ما گنگ است آشکار می شود و دوستان افغانستانی که از آنجا می آیند با موسیقی ایران آشنا می شوند. خیلی از گمشده های موسیقی ایران در افغانستان است و خیلی از گمشده های موسیقی افغانستان در ایران است و همچنین در آسیای میانه. که اینها همه می توانند دوباره به جای خود بازگردند.