هر فصلی، فصل تئاتر است، اما با آمدن تابستان و کشدارشدن شب‌ها استقبال بیشتری از تئاتر‌ها می‌شود، تئاتر‌هایی که بازیگران سینما هم در آن ایفای نقش می‌کنند و به‌عنوان سلبریتی شناخته می‌شوند و مردم به شوق دیدارشان به تماشاخانه‌ها می‌روند.

به گزارش مرور نیوز، این موضوع تازه قسمت نخست ماجراست؛ ماجرایی که این‌روزها بیش از پیش افزایش پیدا کرده، چراکه بسیاری از کارگردانان به امید شلوغ‌شدن گیشه‌ها به استفاده از سلبریتی‌ها دست می‌زنند. در این میان سوالی که وجود دارد این است که آیا حضور سلبریتی‌های تلویزیون و سینما در تئاتر موثر و مفید است یا آن‌که خدشه‌های جبران‌ناپذیری به عرصه مهم تئاتر وارد می‌کند؟ شاید برای همین بود که چند ‌سال پیش بهزاد فراهانی با حضور در برنامه هفت از نگرانی خود درباره عدم وجود امنیت برای بازیگران تئاتر سخن به میان آورد و با حجم عظیم منتقدان روبه‌رو شد. منتقدانی که تنها به فکر هنر نبودند و عزم پر کردن جیب‌های‌شان را داشتند، اکنون با گذشت زمان متوجه حضور بیش از بیش سلبریتی‌ها در تئاتر‌ها و استقبال مردم از آنها می‌شویم.

اگرچه در سایر کشور‌ها حضور سلبریتی‌ها در عرصه تئاتر برای کسب اعتبار بیشتر است، اما به‌نظر می‌رسد با وضع کنونی، گیشه‌های تئاتر در کشور ما کمی متفاوت باشد، متفاوت از آنچه ما فکرش را کنیم. انگار که افراد بیشتر به فکر جیب‌های‌شان هستند تا کسب اعتبار، اعتباری که به واسطه حضور در سینما و تلویزیون کسب کرده‌اند، اما اکنون راهی برای پرشدن جیب کارگردانان در پیش گرفته‌اند.
در این‌روزها تئاتر فرصتی شده برای کسانی که در شب‌های سرد زمستان رغبتی پیدا می‌کنند تا راهی ایرانشهر یا تئاترشهر شوند. جوانانی که برای ساعاتی هم که شده دست‌دردست و قدم‌به‌قدم طی می‌کنند تا لحظاتی را در کنار هم بگذرانند. اما معمولا با رسیدن به تماشاخانه‌ها دل‌دل می‌کنند که کدام تئاتر را تماشا کنند. قدمت بازیگر را انتخاب کنند یا شهرت سینمایی، سلبریتی محبوب‌شان را از نزدیک ببینند یا تئاتر قوی‌تری را انتخاب کنند. دست آخر به این نتیجه می‌رسند که این‌بار به تماشای تئاتر بازیگر محبوب‌شان بروند و یک‌بار دیگر برای تئاتر بعدی بیایند. همین موضوع باعث پرشدن گیشه‌های بلیت‌فروشی شده، گیشه‌هایی که بلیت خود را به واسطه نام و رسم بازیگران محبوب تماشاچیان می‌فروشند. حال ممکن است این سوال برای هرکسی پیش‌ آید که آیا حضور سلبریتی‌های سینما در تئاتر‌ها ممکن است در عرصه تئاتر خدشه‌ای وارد کند یا خیر؟
اما باید دانست این موضوع مخالفانی را نیز می‌طلبد که می‌گویند حضور سلبریتی‌ها در جذب مخاطب تاثیری ندارد و تماشاگران برای دیدن فرد محبوب خود آن هم در تئاتر اقدامی نمی‌کنند، چراکه اجرا برای تماشاچیان در اولویت قرار دارد، به‌گونه‌ای که حتی یک سلبریتی هم می‌تواند در تئاتر ایفای نقش کند، چه اشکالی در این کار وجود دارد؟ تماشاگران برای تماشای هنر بازیگران به تئاتر می‌روند، نه برای محبوبیت‌شان. برای ملموس‌ترشدن این موضوع با برخی از فعالان عرصه هنر گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

پیشینه

تجربه معکوس

مدت زمانی است که بسیاری از بازیگران عرصه تئاتر با بی‌تجربگی و تنها به واسطه اسم و رسمی که دارند این تجربه را به کام خود شیرین می‌کنند. درواقع برخی از سلبریتی‌های سینما و هنرپیشه‌های سینما تلاش می‌کنند با ورود به تئاتر از یک‌سو برای خود اعتباری هنری به دست بیاورند و از دیگرسو مدت بیکاری خود را اینچنین بگذارنند. طبیعی است که در این شرایط کار برای نیروها و بازیگران اصلی تئاتر کم می‌شود و آنها در تنگنا قرار می‌گیرند. موضع آنچنان جدی شده که حتی برخی از ورزشکاران نیز پا به دنیای تئاتر می‌گذارند تا از این رهگذر برای خود اعتباری به‌دست آوردند.
لیندا کیانی از معدود کسانی است که ابتدا پا به عرصه بازیگری گذاشت و سپس صحنه تئاتر را تجربه کرد. او با سریال‌هایی چون گارد ساحلی، ساعت شنی، روز حسرت، رستگاران، وضع سفید، تا ثریا و ماتادور شناخته شد. کیانی ‌را می‌توان به‌عنوان یکی از سلبریتی‌هایی دانست که پس از به شهرت رسیدن وارد عرصه تئاتر شد و در دو تئاتر گستره سکوت یافت‌آباد ایفای نقش کرده است.
پانته‌آ پناهی‌ها از بازیگران شناخته‌شده عرصه سینما و تلویزیون مدتی است که به تئاتر روی آورده است. او که در یک‌سال در چهار فیلم سینمایی نقش‌آفرینی کرده اکنون می‌گوید هیچ‌گاه به سینما علاقه‌ای نداشته است، اما تئاتر حس‌وحال عجیبی دارد.
صابر ابر از دیگر کسانی است که ابتدا به واسطه سینما و تلویزیون به واسطه دایره زنگی و درباره الی شناخته شد و سپس قدم در عرصه تئاتر گذاشت. او نخستین تجربه خود را با تئاتر کرگدن به کارگردانی فرهاد آییش تجربه کرد و تاکنون به ادامه فعالیت در عرصه تئاتر می‌پردازد.
رز رضوی از دیگر کسانی است که ابتدا در عرصه سینما و تلویزیون هنرنمایی کرده و سپس پا به عرصه تئاتر گذاشته. او با سینمایی‌هایی چون دعوت و ملودی در سینمای ایران شناخته شد و اکنون درعرصه تئاتر با اجرا در نمایشی چون «بن‌بست» خود را به مخاطبان تئاتر معرفی کرده است.
سیاوش خیرابی بازیگر شناخته‌شده سینما و تلویزیون از دیگر کسانی است که بدون هیچ سابقه‌ای در عرصه تئاتر اکنون در نمایش بن‌بست نقش‌آفرینی می‌کند.
پژمان جمشیدی، بازیکن سابق فوتبال است و در باشگاه‌های مطرح سایپا، پرسپولیس و پاس تهران سابقه بازی دارد. او در ‌سال1392 در مجموعه تلویزیونی پژمان به‌عنوان بازیگر نقش‌آفرینی کرد. پس از آن در تئاتر و سریال کارهای مختلفی ارایه کرده است. او در بیش از ١5تئاتر به ایفای نقش پرداخته و پربیننده‌ترین کار او پپرونی برای دیکتاتور است.

نگاه مخالف

گزینش برای ورود به تئاتر لازمه بقاست

بهزاد فراهانی| حضور بازیگران سینما و تلویزیون در عرصه تئاتر مخالفان بسیاری را می‌طلبد، چراکه فعالان این عرصه معتقدند از امنیت شغلی برخوردار نیستند. بهزاد فراهانی، بازیگر تئاتر و سینما در این زمینه معتقد است: «بیش از چهار‌سال است که انجمن بازیگران و خانه تئاتر بیانیه‌ای را در این زمینه مطرح کردند. بنابر این بیانیه هرکسی عزم ورود به جامعه تئاتر را داشت، ابتدا باید گذرگاه‌هایی را طی می‌کرد و سپس وارد این عرصه می‌شد. برای مثال باید از فرد موردنظر دعوت کرد تا به نهاد صنفی خود مراجعه کند، سپس ما از سابقه این افراد در سایر عرصه‌ها اطلاعاتی را کسب می‌کردیم تا بتوانیم درمورد این مهم تصمیم نهایی خود را بگیریم، چراکه سابقه فعالیت افرادی که به تئاتر ورود پیدا می‌کنند از اهمیت بسزایی برخوردار است. همچنین باید دانست افرادی که به این عرصه ورود پیدا می‌کنند به چه قصد وارد تئاتر می‌شوند، از کجا آمده‌اند و آیا سواد فعالیت در تئاتر را دارند یا خیر؟ بنابراین موارد مذکور مهم است، زیرا در تئاتر به سواد کلام نیاز است. اگرچه این بیانیه با وجود مخالفت‌ها هنوز که هنوز است معلق مانده است.
تئاتر پدیده ای تجاری؟!
این بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به این‌که تئاتر بیانگر هویت یک ملت و از تاثیرگذاری فراوانی برخوردار است، در این زمینه ادامه داد: «تئاتر یک هنر ماندگار ناقد اجتماعی است، هنری که آموزش فرهنگ ملی را برعهده دارد، آموزش جنگ، بی‌عدالتی و تحلیل روانشناسی اجتماعی را بر دوش می‌کشد. باید دریابیم که تئاتر یک پدیده صنعتی و تجاری نیست و پدیده‌ای کاملا فرهنگی و اجتماعی است، به همین جهت نباید با دید کاسب‌کارانه‌ای که در دولت جدید در این عرصه وجود دارد، به این موضوع نگاه کنیم و متاسفانه مدت زمانی است شاهد آن هستیم. فراهانی با ابراز تاسف در این زمینه ادامه داد: تا زمانی که به تئاتر با این چشم نگاه شود، تئاتر به دکان کاسبی عده‌ای تبدیل می‌شود، فکرکردن به منافع اقتصادی و تجاری در این مرحله امری دور از ذهن نیست، زیرا زمانی که با نگاهی مادی‌گرایانه به تئاتر نگاه کنیم، طبیعی است تمام فکر و ذهن‌مان به درآمد حاصل از تئاتر و چشم‌مان هم به گیشه‌های بلیت‌فروشی که درحال انجام دادوستد اقتصادی است، باشد. در این صورت به محتوای مقدس و عالی تئاتر توهین می‌شود و این اتفاق ناخوشایند تئاتر ما را به اتفاقی که در لاله‌زار پس از ٢٨مرداد افتاد، مواجه می‌کند. به عبارت دیگر؛ آتراکسیون، ژانگولر، استریپتیز و دیگر مسائلی چون شعبده‌بازی‌های خاص به وجود آمد که تئاتر را از محتوای شریف خود خارج می‌کند، بنابراین این موضوع را نباید از ذهن دور پنداشت.
تئاتر هویت ملت است، غربی نشود
فراهانی با اشاره به این‌که نباید اجازه داد که تئاتر از سایر کشور‌ها در فرهنگ ما رخنه کند، ادامه داد: «مقصر اصلی در این زمینه مدیران هنری این مملکت هستند، چراکه عوامل هنری بیش از هر کس دیگر در تئاتر ما نقش داشته‌اند و آنان هستند که نباید اجازه دهند تئاتر در کشور ما این‌گونه ملتهب شود، چراکه با نگاهی به قیمت اجاره‌ای تالار بیشتر شبیه به بنگاه بازرگانی است تا مکانی فرهنگی و معمولا در این تئاتر‌های گرانقیمت از وسایلی چون ماشین‌های برقی نیز استفاده می‌کنند. این شکل نگاه اصلا درست نیست، به عبارت دیگر نگاهی غربی‌گرایانه درحال رخنه‌کردن در تئاتر ما است که نگاهی مناسب نیست و تئاتر را به محل کسب تبدیل می‌کند.
عروسک‌های سینمایی، بی‌سوادان تئاتری
فراهانی در پاسخ به این‌که آیا استفاده از شهرت بازیگران در تئاتر‌ها امری پسندیده است یا خیر؟ بیان کرد: شخصیت‌های فوق‌العاده سینمایی این مملکت از تئاتر به سینما ورود پیدا کرده‌اند. تئاتری‌های باسواد و خردمندی هستند که از تئاتر به سینما ورود و معمولا سمت تئاتر سوق پیدا کرده‌اند. اما اگر کسی بخواهد از سینما به تئاتر ورود پیدا کند که در گذشته فعالیتی در عرصه تئاتر نداشته و مدارج و آیین تئاتر را نشناسد، ابتدا باید به صنف‌های خود مراجعه کند و مورد گزینش قرار گیرد که اصلا شایستگی پیوستن به جامعه تئاتر را دارد یا خیر؟ اگر ما اجازه ورود برخی از عروسک‌های سینما را در تئاتر دهیم و تماشاگر صرفا به‌خاطر آن عروسک یا به قولی سلبریتی خود ترغیب به تماشای تئاتر شود، امری خوشایند نیست، زیرا چنین عملکردی مشابه آن است که ورودشان در عرصه تئاتر وسیله‌ای برای پولدارشدن است. اما کسانی که سابقه فعالیت در تئاتر را ندارند، ولی شهرت سینمایی دارند و باید گفت کسانی که تئاتر را به‌صورت جدی نگاه می‌کنند و در گذشته فعالیت داشته‌اند را مورد ستایش قرار می‌دهم، برای مثال اگر کسانی چون خانم معتمد آریا بخواهند دوباره در این عرصه حضور پیدا کنند به احترام ایشان از جابلند می‌شوم و به این بازیگر توانمند تعظیم می‌کنم. اما سایر بازیگران یا افرادی که می‌خواهند در این عرصه حضور پیدا کنند، باید ابتدا گزینش شوند و همان‌طور که قبلا نیز بیان کردم باید دانست که آیا سواد و اندیشه‌های تئاتر را آموخته‌اند یا نه، آیا دوره‌های آکادمیک تئاتر را آموخته‌اند؟ اگر به غیر از این موضوع باشد، چنین افرادی شخصیت‌هایی هستند که حضورشان برای پرشدن گیشه‌های تئاتر و جیب‌های کارگردان است. در این‌صورت آن کارگردان هم دیگر کار فرهنگی انجام نمی‌دهد و کارگردان به کاسب‌کاری و انجام فعالیت‌های اقتصادی روی آورده است.

کارشناس بی‌طرف

هنری به رنگ تجارت

قطب‌الدین صادقی | چندسالی می‌شود که بازیگران سینما و تلویزیون به حوزه تئاتر ورود پیدا کرده‌اند و مورد استقبال بسیاری از کارگردانان قرار گرفته‌اند. کارگردانانی که برای پرشدن صندلی‌های سینما دست به این کار می‌زنند تا افرادبه واسطه دیدن بازیگر محبوب‌شان به تماشای تئاتر بروند و این موضوع مخالفان و موافقان بسیاری را می‌طلبد. قطب‌الدین صادقی نویسنده، فیلمنامه‌نویس، مترجم و کارگردان تئاتر در این زمینه نظری متفاوت دارد و معتقد است: «حضور هنرمندان در تئاتر‌ها پس از تجاری‌شدن آن به وجود آمد، به عبارتی از زمانی که دولت حمایت خود را از این عرصه برداشت، ما شاهد حضور سلبریتی‌ها در تئاتر‌ها و نمایش‌ها هستیم.»
این کارگردان تئاتر با اشاره به این‌که در کشور‌های مختلف هزینه‌های بسیاری برای هنر در نظر گرفته می‌شود که همین امر موجب اقتدار و حفظ آن می‌شود، در این خصوص ادامه داد: «بخش عظیمی از وظیفه دولت به‌منظور نگه داشتن حد زیباشناسی و تفکر در عالم هنر است، به همین جهت هنر نباید به پدیده‌ای تجاری تبدیل شود، بنابراین دولت‌ها برای هنر، پول خرج می‌کنند.» این نوسینده با اشاره به افزایش روزبه‌روز سلبریتی‌ها در نمایش‌های مختلف بیان کرد: «همچنین در مورد حضور سلبریتی‌ها باید گفت این امر موجب می‌شود کم‌کم تئاتر به معنای واقعی مفهوم خود را از دست بدهد و تنها برای درآمدزایی به کار رود. به‌عنوان مثال چندی پیش در تئاتری شرکت کردم که فاقد معنا و محتوا بود، حتی از کسانی که در اطرافم بودند در مورد تئاتر پرسش‌هایی کردم، آنها هم متوجه موضوع نمایش نشده بودند و تنها برای تماشای سلبریتی‌های خود برای دیدن نمایش آمده بودند. این اتفاق در صورتی افتاد که سالن حتی یک صندلی خالی هم نداشت.»
این کارگردان تئاتر با ابراز تاسف در زمینه راه یافتن هر کارگردان و بازیگری به عرصه تئاتر افزود: «زمانی که به فرهنگ و هنر به‌عنوان منبع درآمد نگاه می‌شود، این اتفاق دور از ذهن نیست، چراکه تالار‌ها به کسانی اجاره داده می‌شود که مبلغ بیشتری پرداخت می‌کنند. به‌عبارت دیگر ملاک بر پایه درآمدزایی قرار می‌گیرد. زمانی که پول جایگزین منطق می‌شود، کارگردانان تئاتر از هنرپیشه‌های چهره استقبال می‌کنند. هنرپیشه‌های چهره با هر نمایشی فارغ از کیفیت و محتوا و حتی بدون درنظر گرفتن زیباشناسی به تئاتر ورود پیدا می‌کنند و به‌عنوان عملی تجاری شناخته می‌شود که مهمترین دلیل آن فقدان حمایت دولت از هنر است. به همین جهت چهره‌های سلبریتی برای فروش بیشتر در نمایش‌ها حضور پیدا می‌کنند و کارگردانان نیز از آن استقبال می‌کنند، زیرا تنها به فکر درآمدزایی هستند و جای واقعی آثار هنری و هنرمندان واقعی تئاتر گرفته شده است.»
صادقی در خاتمه با اشاره به مشکلات فراوان اقتصادی و درنظر نگرفتن سهمیه هنری برای فعالیت‌های فرهنگی توضیح داد: «دولت نیز به دلیل مشکلات اقتصادی نتواست هنر را تحت‌پوشش خود درآورد و به اجبار هنر را به بازار سپرد.