ماشین زیرپای شهید مهدی باکری در زمان جنگ
ماشین زیر پای آقا مهدی یک آمبولانس قدیمی بود و ایشان به جای استفاده از تویوتا استیشن، از حداقل ها استفاده می کرد.
ماشین زیر پای آقا مهدی یک آمبولانس قدیمی بود و ایشان به جای استفاده از تویوتا استیشن، از حداقل ها استفاده می کرد.
در اواسط جلسه، وقت نماز شد و ایشان جلسه را برای برگزاری نماز قطع کرد.
پیکر مطهر شهید مجید شخصی شتردار پس از ۴۲ سال از طریق دی انای شناسایی و به خانواده این شهید اطلاعرسانی شد.
فاصله ی مقرما تا مقر آقا رحیم، حدود هفتصد هشتصد متر بود. حسین وقتی دید ماشین گیر نمی آید، گفت: «بیا پیاده می ریم، راهی نیست.»
عکس کمتر دیده شده از ایام جوانی شهید سید مرتضی آوینی در نمایشگاه عکس «سفرِ آخر»
یکی از دوستان شهید شاهرخ ضرغام تعریف میکند: «شاهرخ قد بلند و چهره خشنی داشت. با این حال صورتش را سیاه کرده و در کمین فرماندهان بعثی مینشست.»
یکی از همین روزها، جهان آرا مرا خواست و گفت: «خیلی مراقب خواهرها باش! حواس تون باشه هیچ کدوم از خواهرها توی درگیری ها حضور پیدا نکنن که خدای نکرده اسیر نشن.
یکی از همین روزها، جهان آرا مرا خواست و گفت: «خیلی مراقب خواهرها باش! حواس تون باشه هیچ کدوم از خواهرها توی درگیری ها حضور پیدا نکنن که خدای نکرده اسیر نشن.
یکی از نقاط مورد نظر رستاخیزی ها مدارس بود. آنها به زور دانش آموزان را وادار می کردند عضو شوند.