هر سال با فرارسیدن روز معلولین، مسئولین همه لیستی از فعالیت ها و اقداماتشان در حوزه های مرتبط با این قشر می دهند و تلاش می کنند تا طوری رفتار کنند که انگار از هیچ تلاشی برای انجام وظایف خود در قبال معلولین کوتاهی نکرده اند. با این وجود وضعیت کنونی زندگی معلولین در کشور و بخصوص در پایتخت کاملا خلاف این موضوع را نشان می دهد. زندگی که معلولین در آن ؛حتی ساده ترین حق مسلم شهروندی خود یعنی تردد در سطح شهر هم محرومند.

به گزارش مرور نیوز، سوم دسامبر مصادف با ۱۲ آذر از سال ۱۹۹۲ و از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی معلولین اعلام شده است. بیش از پانصد میلیون نفر به دلیل نقص در سیستم مغزی، جسمی و حسی از معلولیت رنج می‌برند. در ایران اما مثل بسیاری دیگر از مقوله ها، معلولین هم به خاطر بروکراسی های عجیب و غریب و بافت مدیریتی تو در تویی که وجود دارد؛ همچنان از ابتدایی ترین حقوق اولیه شهروندی نیز محرومند. از حقوقی مانند تردد آسان در سطح شهر تا اشتغال و بیمه درمانی و.... درست به همین دلیل هم بوده که برای اولین بار قانون حمایت از معلولین بعد از یک دهه مصوب و ابلاغ شد. ولی به نظر می رسد باز هم سازمان های دست اندرکار چندان تمایلی به اجرای مفاد آن ندارند بطوریکه قانون فوق عملا مسکوت باقی مانده است. اینبار و به بهانه این روز به جای آنکه پای صحبت مسئولین بنشینیم، پای درد دل های یکی از همین معلولینی نشسته ایم که سالهاست درد و رنج را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند. گفتگویی با اصغر شیرزادی، رییس هیأت مدیره انجمن تخصصی معلولین ایران که در زیر می خوانید. 

آقای شیرزادی ، در طول چند ساله اخیر شاهد اوج گیری وعده و وعیدهای مسئولین برای بهتر شدن وضعیت زندگی معلولین بوده و هستیم اما؛ باز هم در عمل معلولین تغییر محسوسی را احساس نمی کنند. به عنوان مسئول یکی از تشکل های معلولین فکر می کنید واقعا دولت و دستگاه های متولی آنگونه که باید و شاید توانسته اند از عهده وظایفی که در قبال این قشر دارند برآیند؟

مسلم است که جواب سوالتان منفی است . البته کم لطفی است اگر بگوییم هیچ کاری صورت نگرفته اما، اقداماتی که انجام شده ؛ چه براساس آنچه قانون برای دستگاه های مختلف مشخص کرده و چه از منظر انتظاراتی که خود معلولین دارند، چندان قابل توجه نبوده و نیست. یعنی کفه کم کاری ها و کوتاهی های دستگاه های مرتبط بسیار سنگین تر از اقداماتی است که انجام  داده اند.

مثلا در چه حوزه ها و بخش هایی این کم کاری ها صورت گرفته است؟

به عنوان نمونه ؛ در حوزه اشتغال یا کمک معیشتی برای معلولین قرار بود که دولت اقدامات جامعی را انجام دهد . حتی مقرر شده بود که اگر دولت نتواند برای فرد معلولی شغل ایجاد کند و وی بیکار بماند، برای وی به میزان حقوق تعیین شده یک فرد شاغل توسط وزارت کار، کمک هزینه معیشتی تعیین شود. ولی با این حال هیچ وقت این قوانین اجرا نشد. حداقل تا امروز . این درحالی است که هزینه های زندگی به شدت بالا رفته است و بسیاری از معلولین برای تامین هزینه های خود و خانواده هایشان دچار مشکل هستند . این در حالی است که اگر یک معلول کار مناسبی داشته باشد می تواند اکثر مسایلی که در طول زندگی اش رخ می دهد را مدیریت کند. این بحران برای افرادی که معلولیتشان شدید است به شدت حادتر است. مثلا معلولین نخاعی که مجبورند از خدمات پزشکی خاصی استفاده کنند یا نیاز به استفاده از ابزارهای پزشکی ویژه ای دارند، آنقدر هزینه های زندگی اشان بالا رفته که واقعا غیرقابل تصور است و کمتر می توانند از عهده تامین آن برآیند! از آنطرف حتی سهمیه ها و امتیازهای کمی هم گاه گاهی به معلولین اختصاص داده می شود معمولا بعد از چند ماه قطع می شود. درست مثل اینکه قرار شد سهمیه بنزین معلولین40 لیتر بیشتر از بقیه باشد ولی براساس گفته های دوستان گویا، این سهیمه الان یک ماهی است که قطع شده است. در حوزه مناسب سازی هم وضعیت به همین منوال است.

یعنی کار خاصی صورت نگرفته است؟

نمی خواهم بگویم اصلا کاری انجام نشده ... نه... منظورم این است که اگر هم اقدامی شده در مقابل حجم مشکلات به قدری ناچیز است که عملا دیده نمی شود و تاثیری به حال معلولین ندارد. مثلا در مورد مناسب سازی که صحبت شد؛ اگر بخواهیم عملکرد شهرداری را مطابق قانون بررسی کنیم ، باید مناسب سازی ناوگان حمل و نقل عمومی سالها پیش تکمیل می شد این درحالی است که الان گفته می شود تنها 25 درصد مناسب سازی شده است. جالب اینجاست که این عدد گویا ثابت است. یعنی چند سال پیش هم می گفتند ناوگان حمل و نقل و معابر ما همین مقدار مناسب سازی شده اند! از سویی قرار بود که صندوق حمایت از فرصت های شغلی و مهارت آموزی معلولین ایجاد شود تا بسترهای لازم برای حمایت از واحدهای مولد اشتغال معلولین فراهم شود ولی این وعده نیز بعد از مدتی به فراموشی سپرده شد و جدی گرفته نشد. این درحالی است که عملا بنگاه های دولتی که به معلولین کار داده اند یا برای آنها اشتغال ایجاد کرده اند، در این ماه های اخیر با مشکلات عدیده ای روبرو هستند و هر آن ممکن است تعدادی ازآنها ورشکسته و تعطیل شوند و به طبع کارکنانشان که همان معلولین هستند نیز بیکار شوند. از سویی کرونا هم باعث شده تا هزینه های معلولین چند برابر شود.

چطور؟

ساده است. معلولین به خاطر مشکلات جسمی که دارند بیشتر در معرض ویروس کرونا هستند. بنابراین اکثرا مجبور می شوند نه یکبار که حتی چند بار تست کرونا بدهند. ضمن اینکه نیازمند لوازم بهداشتی و پزشکی هم هستند. اینها همه هزینه است. آنهم هزینه هایی سرسام آور که کمر معلولین را شکسته است.

گفتید که بی انصافی است اگر بگوییم هیچ کاری در حوزه معلولین انجام نشده... خب شما بگویید؛ چه اقداماتی صورت گرفته که می توان به آنها اشاره کرد؟

مثلا الان در حوزه های شهری شهرداری تهران با انتصاب معلولین به عنوان مشاور در معاونت ها و مناطق ، نشان داده که می خواهد از خود معلولین برای بررسی مناسب سازی پروژه های شهری استفاده کند. حتی گفته شده که هیچ پروژه شهری یا ساختمانی اجازه بهره برداری پیدا نمی کند مگر آنکه مشاوران معلول ، از حیث مناسب سازی ، آن را تایید کنند . این یک فرهنگ سازی است. حتی شنیده ام که در بسیاری دیگر از وزارتخانه ها و فرمانداری ها و.... نیز مدیران ارشد این ادارت به فکر افتاده اند که همین رویه را در پیش بگیرند. 

قرار بود دولت هزینه های تحصیل معلولین در دانشگاه ها را بپردازد. اما بعضی از معلولین مدعی اند که بهزیستی حاضر نیست به این تعهد خود عمل کند. 

متاسفانه همین طور است. بهزیستی به این بهانه که بودجه کافی ندارد ؛ حاضر نیست هزینه تحصیل همه معلولینی که قصد تحصیلات دانشگاهی دارند را تقبل کند و فقط به یکسری از دانشجویان خاص شهریه می پردازد. خب این نوعی تبعیض محسوب می شود.

موضوع بعدی ؛ بحث قانون حمایت از معلولین است که چندی قبل تصویب و ابلاغ شده است. اما شواهد و قراین نشان می دهد که این قانون چندان توسط سازمان ها و وزارتخانه هایی که هر کدام به نوعی باید بخشی از آن را اجرایی کنند؛ اجرا نمی شود. 

الان حتی آیین نامه های این قانون هم ابلاغ شده است. آیین نامه هایی که با کمک خود تشکل های تدوین شده است. مثلا در کمیته هم افزایی و اشتغال آن ؛ به صورت فردی با تعدادی از معلولین در وزارت تعاون جلساتی تشکیل شد تا در مورد اشتغال قانون حمایت از معلولین تصمیم گیری شود و راهکارهای اجرایی مشخص شود. از جمله نتایج این جلسات این بود که وام اشتغالزایی افراد معلول از 20 میلیون به 50 میلیون تومان افزایش پیدا کرد. یا مثلا وامی که قبلا به ازای اشتغال 50 نفر ، به صاحبکار داده می شد 500 میلیون بود . این رقم براساس قانون جدید به ازای 40 نفر ، 2 میلیارد تومان است. با این وجود معتقدم که تنها افزایش تسهیلات و منابع مالی نمی تواند مشکلات اشتغالزایی شهروندان معلول را به صورت ریشه ای حل کند. البته ما پیشنهادهایمان را هم کتبی و هم شفاهی به وزیر کار و تعاون ارایه کرده ایم. در این پیشنهادها گفته ایم که ابتدا باید پیش نیازها و زیر ساختهای اشتغال معلولین فراهم شود و بعد ، به دنبال بقیه محورهای اشتغال آنها باشیم. معتقدیم که نباید این قانون هم به سرنوشت قانون بازنشستگی پیش از موعد معلولین دچار شود.

مگر در مورد قانون بازنشستگی معلولین چه اتفاقی رخ داده است؟

این قانون به تصویب مجلس و معاونت حقوقی وزارت کار و تعاون هم رسید و همگی متفق النظر بودند که باید  هر چه زودتر اجرایی شود. اما سازمان تامین اجتماعی در اقدامی عجیب و بدون دلیل و البته به صورت سلیقه ای این قانون را اجرا نمی کند. یا مثلا براساس تولفق بین بهزیستی و سازمان تامین اجتماعی مقرر شد تا به جای کارفرمایانی که معلولین را به خدمت می گیرند، سهم بیمه معلولین را بهزیستی یا تامین اجتماعی بپردازد. ولی این قانون که قرار بود از ابتدای سال جاری عملیاتی شود نیز؛ اجرا نمی شود! همین موضوع در مورد هزینه دادرسی و استخدام وکیل برای معلولین هم صادق است. یعنی براساس بندهایی از قانون جدید بهزیستی مامور شده که هزینه های پرونده های قضایی معلولین را بپردازد. در حالیکه باید مصوب می شد که پرونده هایی که از سوی تشکل ها برای معلولین تشکیل می شود، حایز دریافت این هزینه ها می شدند. چون آنها بهتر و موثرتر می توانند پیگیر حق و حقوق معلولین باشند. 

پس قبول دارید که این قانون جدید حمایت از معلولین هم حداقل تا امروز ، نتوانسته دردی از دردهای معلولین را درمان کند. 

در اینکه این قانون ضمانت اجرایی چندانی ندارد شکی نیست. ولی بخش عمده ای از آن به بهزیستی بر می گردد که به عنوان متولی موضوع باید پیگیر اجرای این قانون باشد. البته سازمان های دیگر هم به نوبه خود تلاش چندانی برای اجرای وظایف تعیین شده خود در این قانون نمی کنند. چه سازمان فنی حرفه ای ، چه سازمان برنامه و بودجه ، یا وزارت بهداشت و سازمان فنی حرفه ای و... 

به "تشکل "های حوزه معلولین اشاره کردید؛ فکر می کنید این تشکل ها توانسته اند جایگاه واقعی اشان را در حمایت از معلولین ایفا کنند؟

قطعا بهترین معرف هر مجموعه ای فعالیت ها و دستاوردهای آن مجموعه است. تشکل های معلولین تا الان منشاء خدمات و برکات زیادی برای معلولین بوده اند. خیلی از اتفاق های خوبی که در حوزه مسئولین می افتاد توسط همین تشکل ها از مسئولین مطالبه شده است. ولی این یک واقعیت است که سازمان بهزیستی چندان علاقه ای به این ندارد که از همفکری مسئولان استفاده کند. حالا بگذریم از اینکه متاسفانه بسیاری از مسئولان هم از تشکل ها سوء  استفاده های ابزاری می کنند و اکثر وعده هایی که در حد شعار باقی مانده است!