یک هنرمند پیشکسوت نقاش و مجسمه ساز معتقد است بهتر است با توجه به ضعف کار، ساخت تندیس و پرتره نگاری از چهره های مشهور و بویژه سردار سلیمانی متوقف شود.

به گزارش مرور نیوز، ساخت و رونمایی از مجسمه هایی نه چندان قوی بلکه ضعیف در یک سال گذشته از سردار شهید قاسم سلیمانی با انتقادات فراوانی روبرو شده است. به بهانه رونمایی از دو تندیس سردار سلیمانی در تهران و مشهد در روزهای گذشته در این مورد از هنرمندان مختلف سوال کردیم که در بخش اول عباس مجیدی رئیس انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران، محمد حسین نیرومند گرافیست و کاریکاتوریست، مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس که دارای سابقه حضور در هیات مدیره سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هم هست، ستاره ادیبی مجسمه ساز جوان با سابقه ساخت تندیس هنرمندان در شهرک سینمایی غزالی و سید مسعود شجاعی طباطبائی مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری نقل قول کردیم و در ادامه با کیومرث قورچیان، هنرمند نقاش و مجسمه ساز پیشکسوت کشورمان با نزدیک به ۴۰ سال فعالیت هنری و خالق بیش از هزار پرتره از جمله پرتره های شهدا و امام راحل (ره)، در مورد این تندیس ساخته شده توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به گفتگو نشسته ایم.

این هنرمند تاکید کرد: اول از همه اینکه، پرداختن به خیلی از شخصیت ها و رویدادها نیاز به گذشت زمان و شناخت بیشتر و مشخص شدن حقایق در مورد آنها دارد. ما نمی توانیم در حرکت عجولانه دست به کار ساخت آثار سینمایی و یا ادبی و داستان سرایی ها و سرودن اشعار در مورد آنها شویم.

وی افزود: گرچه به دنبال نقد این اثر نیستم و تاکید می کنم که باید به خود فرصت دهیم تا به خلق اثری مناسب دست پیدا کنیم اما تردید نداشته باشید که این شخصیت ساخته شده، شخصیت حاج قاسم نیست. اینکه این اثر تا چه حد مورد نقد های مغرضانه قرار بگیرد و دشمن شاد کن باشد جای کار کارشناسی و بررسی بیشتر دارد و از منظر علمی و اجتماعی باید در مورد آن بحث کرد. بررسی این مسئله از ابعاد مختلف مقدور است. مهمترین نکته این است که مجسمه سازی شهری ما و همینطور هنر انقلاب از انسجام و پیشینه مناسب برخوردار نیستند.

قورچیان ادامه داد: ما باید متوجه باشیم که هنر ما در سطح جهان تحت نظر است و بدون شک منتظر یک گاف از سوی ما هستند و متاسفانه نسبت به هنر ما و هنر انقلابی ما به راحتی می توانند نقد کنند چرا که اصولی پا نگرفته است. گرچه چند نفری گرد هم آمدند و کارهایی هم کرده اند اما پایه ریزی اصولی ندارد در حالیکه هنرمندان غربی دست کم از رنسانس به این سو دارای یک تجربیاتی هستند. بویژه در زمینه مجسمه سازی ما بسیار ضعیف هستیم. برخلاف فرانسه که در پایتختش پاریس به وفور مجسمه های مختلفی دیده می شود. حتی در هندوستان هم مجسمه های زیادی در سطح شهر و معابدشان دیده می شود. در این زمینه که روسها با تفاوتی فاحش و فاصله ای معنا دار قرار دارند.

تندیس سردار سلیمانی

این مدرس دانشگاه که دارای درجه یک هنری در رشته نقاشی هم هست افزود: در حالی که ما هیچ امکاناتی برای ساخت آثاری با ابعاد بزرگ در حد بیش از سه چهار متر نداریم و نه تنها در مجسمه سازی بلکه در نقاشی هم پیشینه ای نداریم. با توجه به همه اینها متاسفانه می بینیم که به یک باره هر کسی به دنبال این است که از این نمد کلاهی برای خود بسازد و می بینیم که کارهایی توسط هنرمندان گمنام و کم توان صورت می پذیرد.  حتی در سطح شهر می بینیم که برخی از پرتره های کار شده از شهدا به شدت ضعیف و زننده هستند و معلوم نیست که این آثار چگونه تائید شده اند در حالیکه یک اثر ضعیف هم وجهه آن شخصیت را تحت تاثیر قرار می دهد و هم زیبائی محیط را دچار آسیب می کند.

این هنرمند پیشکسوت در ادامه به ذکر خاطره ای از همکاریش با بنیاد شهید و توصیه استاد دانشگاهش پرداخت و گفت: در اوایل انقلاب بیناد شهید بخشی برای طراحی شهدا داشت که با آغاز جنگ گسترده هم شد. من هم هر از گاهی با آنها کار می کردم. افرادی در آنجا بودند که همانند سری دوزها آنجا کار می کردند و من خانواده شهیدی را ندیدم که از پرتره کشیده شده توسط این گروه که صرفا کار را برای دریافت حقوق و گذران زندگی انجام می دادند، راضی باشند. چرا که مادر شهید نگاهی به آن شهید داشت که آن کارمند آن نگاه را نداشت.

وی ادامه داد: من مدتها پرتره ای کار نکردم چرا که استاد گنجه ای در دانشگاه به ما در کلاس گفته بود هیچ وقت پرتره یک چهره معروف را کار نکنید چرا که به آن آسیب می زنید. این استاد استدلال می کرد که وقتی نمی توانیم کار را شبیه سوژه در آوریم مانند این است که بخشی از او را حذف کرده ایم و این لطمه زننده است.

تندیس سردار سلیمانی

قورچیان در ادامه گفت: در مورد شهید سلیمانی باید گفت که هرکدام از فیلم هایی که از ایشان به جا مانده  به نمایش در می آید، برای تصویر سازی و مجسمه سازی جای کار دارد. به عنوان مثال آن تصویری که از ایشان پخش شده که بر لبه خاکریزی در حال قدم زدن است و دستهایش را پشت سر خود گرفته، با لباسی خاکی رنگ که خاک هم گرفته یک دنیا حرف دارد.

این هنرمند نقاش و مجسمه ساز تاکید کرد: حتی به نظر می رسد که درجات نظامی هم برای سردار بی اهمیت بوده همانطور که در دوران دفاع مقدس رزمندگان ما درگیر چنین مسائلی نبودند. عرفانی که در چهره سردار سلیمانی است ویژگی بارز اوست اگرچه شجاعت و صلابت هم از ویژگی های دیگر سردار است اما آنچه که رزمندگان ما را از شخصیتی همچون ناپلئون متمایز می کند، همین عرفانی است که در دیگران وجود ندارد و جمع این ویژگی ها در یک اثر کار هر کسی نیست.

وی افزود: ما در دنیا هنرمندان بزرگی همچون ونگوگ، گوگن، میکل آنژ یا لئوناردو داوینچی داریم که برخی از آنها نه فقط یک هنرمند بلکه یک مهندس، فیلسوف، محقق، کاشف و مخترع هستند و وقتی قرن ها پیش اثری خلق می کنند، آنچنان با موضوع ارتباط برقرار می کردند همچون مجسمه حضرت موسی، هنوز هم  ما را مبهوت می کند در حالی که ما می گوئیم موسی یک جرم نیست بلکه یک تاریخ یا هویت است و وجودی است در درون همه انسانها. به رغم آن پشتوانه معنوی که ما از موسی سراغ داریم همه این مفاهیم را در اثر میکلانژ که نمی دانیم همین نگاه را داشته یا نه می بینیم و با برداشت های جهانی منطبق است.

این هنرمند ادامه داد: بر خلاف ما که یک پرتره را فوری و فوتی آماده می کنیم و دیگر به فکر عواقبش نیستیم. فقط می گوییم ردیف کنار آن اثر بایستیم و یک عکس به یادگاری بگیریم و بگوئیم ما هم هستیم که نه تنها جذاب نیست بلکه آسیب زننده است. ما وقتی به برخی از این مجریان شبکه های خارجی نگاه می کنیم می بینیم که زیر و بم جامعه ما را نقد و تمسخر می کنند و متاسفانه ما خوراک لازم را برای آنها فراهم می کنیم.

تندیس سردار سلیمانی

باید جلوی این کار گرفته شود

کیومرث قورچیان در ادامه اظهار داشت: این بحث یک بحث جامع و کلی است که باید جلویش گرفته شود چون در حال آسیب زدن و خسارت است. با اینکه اساتید خوب مجسمه سازی داریم اما حتی اگر آنها هم اقدام به ساخت اثر کنند، اثری در شان سردار و سایر شهدا نمی توانند خلق کنند. چرا که تا آن شخصیت را درک و حس نکرده باشیم و با او مهجور نشده باشیم نمی توانیم اثر خوبی از او در بیاوریم. تا به آن خلوص نرسیده باشیم نمی توانیم پیام رسانی مناسبی داشته باشیم.

وی تاکید کرد: ما مجسمه می سازیم تا پیامی را ارسال و معنایی را به شکل عینی تفسیر کنیم. البته روسها مجسمه لنین را هم کار می کردند ولی مجسمه با لنین تفاوتی نمی کرد. اما در فرهنگ ما و آن عرفانی که در شهید سلیمانی وجود داشته است که از آن صحبت می شود کجای این پرتره وجود دارد؟ شبیه سازی تنها یک بخش از کار است. ما در اینجا صحبت از معرفت می کنیم. سرباز ما، سربازی الهی و معرفتی است که علی گونه ، پیامبر گونه و با صفات الهی است.

بعد از ابراز تاسف معاون هنری وزارت ارشاد چه رخ داد؟

این انتقادات مربوط به این یکی دو روز نیست و پس از چندماه از ساخت اولین مجسمه بی کیفیت از شهید سردار سلیمانی و هنگامی که یکی از بدترین های آن در شهر باغملک رونمایی شد، معاون هنری وزارت ارشاد هم دست به قلم شد و اما تنها به ابراز تاسفی بسنده کرد!

سید مجتبی حسینی در آن یادداشت که با عنوان «تندیس‌هایی که حس شرمساری را برمی‌انگیزند» در یکی از خبرگزاری ها منتشر شد، به پیشینه کوتاه تندیس سازی به سبک و سیاق امروزی در ایران اشاره کرده و بعد به آثار ماندگار استادی همچون ابوالحسن صدیق از فردوسی و سعدی و پورسینا اشاره کرد و نوشت: 

"آنچه آن استاد یگانه آفرید، افزون بر قرائن مطالعاتی و پژوهشی به دو نکته دیگر نیز شهادت می‌دهد؛ یکی عمق ادراک و آگاهی و مؤانست او با تاریخ و فرهنگ و آثار و دیگری ریزنگاری‌ها و ظرایف‌پردازی‌های برآمده از توانایی و چیرگی در هنر ...یاران و دوستان و شاگردان صدیقی بر سنت استاد خود هنر آموختند و به ساخت تندیس‌ها پرداختند و چنان توان خود را به چشم کشیدند که گویا تندیس‌سازی در این ملک قدمتی بسیار فراتر از یک، دو سه قرن دارد.

در شهرهای مختلف یکی پس از دیگری از تندیس‌هایی رونمایی می‌شود که بیش از احساس قدردانی، حس شرمساری را در مخاطب برمی‌انگیزد. تندیس‌هایی که گاه بهانه تاختن دشمن و عیب‌جویی منکران می‌شود. تندیس‌هایی که مشابهت، سهل است، حداقل تناسب‌های لازم انسانی را ندارد، تصویرش در شبکه‌های مجازی به طرفةالعینی منتشر می‌شود و تماشاییان محب و مغرض از هر گروه که باشند از زبان خود به عرض اسف می‌پردازند.

حسینی که هفته مقدس را زمان مناسبی برای تذکر یافته، افزوده بود: " آیا وقت آن نیست که به مجسمه‌سازی و تندیس‌پردازی برای معرفی چهره‌های شاخص و افتخارات کشورمان، کشور پهناورمان که شهر و شهرستان و روستا کم ندارد، به طور خاص توجه کنیم. وقت آن نیست که آموزش هنر را دست کم در این عرصه جدی بگیریم و به جای افزودن شمار دانشگاه‌ها به کیفیت آموزش هنر مشغول شویم. وقت آن نیست که بپذیریم هر دستگاه تخصصی دارد و شناخت و هدفی و اگر قرار باشد در هنر تصمیم و تدبیری اتخاذ شود باید به نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روی آورد؟".

در واقع می بینیم که انگار مهمترین مسئول بعد از وزیر هم حرکتی سلبی در جلوگیری از مخدوش کردن تصویر سردار دلها در اذهان عمومی توسط آثاری که در جای جای کشور در حال ساخت و رونمایی بودند و تنها سرمایه های مادی و معنوی را به باد می دادند انجام نمی دهد و به تذکار و پیشنهادی در امر آموزش که به آیندگان مربوط می شود بسنده می کند و هیچ دستور، بخش نامه و یا شروط قانونی در این مورد صادر نمی شود.

چه کسی از این آثار خفیف و ضعیف بهره می برد؟

شاید در این میان بتوان رد پای منافع عده ای را به خوبی تشخیص داد: مدیران رزومه پرداز، هنرمندانی کوچک معاش و جاه طلب، سازمان هایی که از هیچ قانونی تبعیت نمی کنند و از همه مهمتر بوقچی های رسانه ای و تبلیغاتی معاند که مترصد فرصتی هستند تا از همه این کج رفتاری و کج فهمی در مقابل سرمایه های مادی معنوی کشور بیشترین بهره را برای امیال و مقاصد مغرضانه خود، بیشترین بهره برداری را داشته باشند.

تندیس سردار سلیمانی

صفحه رژیم صهیونیستی نیز با انتشار تصویری از تندیس تولید شده توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با اهانت به سردار سلیمانی آن اثر را ضعیف توصیف کرده است و دستمایه توهین به سردار دلها قرار داده است.

شاید بهتر باشد که مسئولین امر به توصیه اساتید توجه کرده و از تولید و نصب آثار ضعیف از شهدا و بویژه سردار سلیمانی ممانعت به عمل آورند و به بهانه نداشتن بودجه کافی برای بهره گیری از هنر هنرمندان توانا، اقدام به سوزاندن سرمایه های کلان کشور ننمایند. اگر مسئولین اجرائی توانایی برخورد مناسب با این وضعیت را ندارند، شاید لازم باشد که از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس در این مورد حرکتی صورت پذیرد.