قدرت عمل کشورهایی مانند آلمان در ساماندهی به بحران های مهاجرتی و اقتصادی اتحادیه اروپا، می تواند نقش مهمی در جلوگیری از قدرت یافتن احزاب راست افراطی به قدرت داشته باشد.

به گزارش خبرنگار سیاسی مرور نیوز، اتحادیه اروپا به عنوان مهمترین نماد همگرایی فراملی در دهه دوم قرن بیست و یک با هجمه ناسیونالیست ها، چالش تهاجمی روسیه، رشد اقتصادی ناهموار و تهدید دائمی تروریسم روبرو است.

وقوع برگزیت انگلستان و انتخاب ترامپ در آمریکا این سوال را مطرح کرده است که ملی گرایی چه تاثیری بر دیگر کشورهای اتحادیه اروپا خواهد گذاشت؟

نظرسنجی ها نشان می دهد حزب راست افراطی در هلند با اقبال عمومی روبرو شده است. هرچند عدم دیدگاه مشترک با سایر احزاب در حوزه طرفداری از رفتار نژادپرستانه ترامپ برای ممنوعیت ورود اتباع مسلمان به آمریکا، احتمال روی کار آمدن این گروه را ضعیف می کند.

در همین حال در فرانسه، رهبر جبهه ملی راست افراطی، مارین لوپن بر اساس نظرسنجی های پای صندوق های رای که انتخابات آن در دو دور در ماه های آوریل و می برگزار خواهد شد، پیشتاز است.

در رفراندوم برگزیت و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، رای دهندگان مناطق شهری بزرگ به شدت حمایت خود را از باقی ماندن در اتحادیه اروپا و هیلاری کلینتون، نشان دادند. به احتمال زیاد الگویی مشابه را در انتخابات فرانسه هم خواهیم دید. اما در حالی که رای دهندگان مسن تر بر ناسیونالیسم طغیانگر بریتانیا و آمریکا دامن زدند، لوپن پشتیبانی خود را مدیون بسیاری از گروه های جوان تر است. نشانه ای نگران کننده از این که تا چه حد بخش های کلیدی از رای دهندگان فرانسوی احساس محرومیت می کنند.

پیروزی احزاب راست افراطی در این قاره می تواند منجر به بی ثباتی سیاسی و اقتصادی شود. اروپا به تازگی بیست وپنجمین سالگرد پیمان ماستریخت را جشن گرفت. پیمانی که لحظه ای تاریخی در ایجاد اتحادیه اروپا بود. همان طور که در این سال ها مشاهده کردیم، اتحادیه اروپا قدرت کافی برای رسیدگی به چالش هایی که با آن روبه روست را دارد.

بر این اساس آلمان برای اصلاح وضعیت حاضر، می تواند چشم اندازی برای اعتماد به نفس و بلندپروازی اتحادیه اروپا ارائه دهد. اگر تلاش های جدید برای مقابله با نیروهای ملی گرا و پوپولیسم جواب دهد، این امر سناریویی دور از ذهن نیست.

اگر رهبران راست افراطی قدرت حکومت در برخی از کشورهای بزرگ غربی را به دست بگیرند، خیلی زود خواهند فهمید که دادن وعده های پوپولیستی بسیار راحت تر از عملی کردن آنهاست همان طور که ترامپ در حال حاضر با شروع پریشان و پر از هرج و مرجش این مساله را فهمیده است.

باید قبول کرد که در دنیای جهانی امروز که در آن ظهور و تاثیر دولت ـ ملت های فردی به شکلی فزاینده کمرنگ تر می شود، حضور بی پروای ناسیونالیسم پوپولیستی نمی تواند در خواسته های مردم تغییری ایجاد کند. خوشبختانه لیبرال دموکراسی هنوز هم می تواند با ارائه جایگزین هایی مترقی و با پیروزی مرکل یا شولتز در آلمان یا پس از شکست احتمالی لوپن در فرانسه، ارائه ای مناسب از خود داشته باشد و یک ضدحمله جهانی علیه پوپولیسم به راه اندازد.

در این میان جنبش های میانه رو طرفدار اروپای جدید مانند جنبش مدرن در لهستان و جنبش شهروندان در اسپانیا، در حال حاضر در اروپا با وجود تبلیغات منفی روس ها و ترول های فراوان منفی در رسانه های اجتماعی، در سراسر اروپا پا گرفته اند. حالا که برخی از پوپولیست ها به قدرت رسیده اند، لیبرال ها مسئول هستند که پایگاه خود را نگه دارند و دیدگاهی جایگزین ارائه دهند. تحقیر افرادی که به برگزیت و ترامپ و معادل های اروپایی آن رای می دهند کار درستی نیست. بلکه عوام فریبان جدید جهانی باید بر اساس اعمالشان قضاوت شوند و آنها را با حقیقت، عقل و احترام به دموکراسی مغلوب کرد.