ترامپ در حالی وارد کاخ سفید شده است که در مذاکرات صلح آستانه در برابر روس ها با چالش تحقق شعارهای انتخاباتیش برای خاورمیانه مواجه است.

به گزارش خبرنگار سیاسی مرور نیوز، انتشار خبر توافق میان روسیه و سوریه در مورد استقرار ناوهای جنگی روسی در بندر طرطوس پیش از برگزاری مذاکرات آستانه تحول جدیدی در این منطقه به وجود آورد. مدت اعتبار تعیین شده برای این توافقنامه، ۴۹ سال است که پس از اتمام این دوره و در صورت توافق طرفین، برای مدت ۲۵ سال دیگر قابل تمدید است و طبق آن مسکو اجازه دارد حداکثر 11 ناو با سوخت هسته ای مشروط به رعایت قوانین امنیت هسته ای و محیط زیستی را در آب های سوریه نگه دارد.   

وضعیت مذکور عملا تقویت روابط مسکو و دمشق است در شرایطی که آمریکا به نظر می رسد از تحولات منطقه کمی عقب مانده است. ایالات متحده به دلیل درگیر شدن در انتخابات ریاست جمهوری، کمی از میزان کنشگری خود در منطقه کاست. در این مدت متحدین آمریکا نیز مجبور شدند راهکارهای مستقلی در پیش بگیرند. از این رو شاهد بودیم که ترکیه به روسیه نزدیک شد تا جایی که اخباری در مورد حملات هماهنگ بر الباب منتشر گردید.

در همین راستا عربستان و قطر ناتوان از تجهیز تروریست ها شدند و در همین زمان پیشروی ارتش های سوریه و عراق کمر شبه نظامیان و حامیانشان را خم کرد.

در کنار این عوامل بود که روسیه از فرصت استفاده کرد و توافقی با بشاراسد به امضا رساند که سال ها پس از او نیز استوار خواهد بود. همچنین مقامات کرملین برنامه نشست و آتش را مطرح کردند. این در شرایطی است که ایران و روسیه بر باقی ماندن اسد تا پایان دوران ریاستش تاکید دارند.

معامله ای که روسیه در نظر گرفته در واقع یک امکان زندگی است و مخالفان باید آن را بپذیرند. در صورت پذیرش این پیشنهاد از دید مخالفان، همه چیز رها شده و اوضاع به شرایط پیش از سال 2011 بازخواهد گشت. از این رو این احتمال وجود دارد که مخالفان وقتی با شرایطی روبه رو هستند که نظام باید بر سر کار بماند تا جنگ به پایان برسد، بهتر می بینند که سوری ها به تقسیم شدن کشور خود تن دهند. آنها خواهان آنند که رئیس جمهور مسئولیت بخشی تضمین شده از کشور را برعهده داشته باشد که در آن اکثریت آرا از فرقه خود را در دست دارد.

وجود این دیدگاه در پشت پرده پیشنهاد متحدین بشاراسد همزمان با بحث توافق مسکو و دمشق در مورد تثبیت حضور نظامی روسیه در خاورمیانه، می تواند بحران سوریه را عمیق تر کند. اینکه کرملین توانست از شرایط استفاده کند و بازگشت میلیتاریستی خود را به قبل منطقه قطعی کند، ممکن است واکنش آمریکا و هم پیمانانش را نیز به دنبال داشته باشد.

اگرچه موضع دفاعی سوریه ارتقا یافت اما به نظر نمی رسد آمریکا و حامیان تروریست بدون کسب امتیازاتی ارزشمند و قابل توجه دست از دخالت خود در این کشور بردارند در غیر این صورت بشاراسد تا 2021 که در قدرت به طور رسمی خواهد بود مجبور است با این وضعیت دست و پنجه نرم کند، حتی اگر سیاست های ایضایی در حد شورش های کوچک و نقطه ای در سوریه باشد.

واقعیت آن است که رهبران روسیه می خواهند از باقی مانده حاکمیت اسد بر دمشق استفاده کنند و با اتکا به این پایه مشروع سیاسی، اهدافشان را پیش ببرند. اهدافی که البته می تواند به نفع محور مقاومت باشد. این در حالی است که مخالفان مسلح و سیاسی اسد انتخابات سال 2014 و کسب 89 درصد آرا توسط رئیس جمهور را تایید نکردند، پیش بینی می شود که این اوضاع را نیز نپذیرند.

از طرفی مذاکرات صلح آستانه با کارشکنی هایی روبرو خواهد شد. آمریکا اعلام کرده است دعوت نامه حضور در نشست را دریافت کرده و این به معنای افزایش وزن سیاسی مخالفان در گفتگوها است. ترکیه را هم همچنان باید حامی و در جبهه غرب دانست هرچند که اخیرا تلاش کرده مشکلاتش را با مسکو حل و فصل کند.

آمریکایی ها هم برای آنکه بتوانند قدرت اثرگذاری و جلب همراهی گروه ها و کشورهای منطقه را داشته باشند، باید از فرصت مذاکرات آستانه استفاده کنند و ضمن مخالفت با تداوم حضور نظامی روسیه حتی تا سطح هسته ای در آب های سوریه، از رویکرد و خواست تروریست ها پشتیبانی کند.

این نشست مرحله ای آزمایشی برای دولت تازه کار آمریکا و تیم ترامپ است. ترامپ باید شعارهایش را در این اینجا عملیاتی کند. یعنی در حالی که به دنبال نزدیکی به روسیه است، جبهه جنگ با داعش را تقویت کند اما اجازه ندهد برنامه های ایران و اسد در منطقه تحقق یابد تا امنیت و بقا اسرائیل به خطر افتد. این اهداف متناقض با توجه به لزوم متحدین اسد بر پایان دادن به حکومت اسد تا سال 2021 مشخص نیست به چه نتیجه ای خواهد رسید. اما تنها نتیجه قابل پیش بینی شکست گفتگوهای آستانه و ادامه جنگ در سوریه است.