علی لاریجانی گفت: اگر مردم با رای خودشان اشکالاتی را که دستگاه حکومت دارد رفع کنند و نشان بدهند که رای ما برای رفع مشکلات است، دو سود دارد. یک: گام اصلاحی برداشتند دو: مشارکت سیاسی موثری که وظیفه یک انسان مسئول است.

بخه گزارش مرور نیوز، علی لاریجانی ، رئیس ۳ دوره مجلس، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور رهبر انقلاب که یکی از شاخص ترین چهره ها در پروژه خالص سازی اقلیت بوده است، هنوز هم تاکید جدی بر حل مشکلات از مسیر صندوق رأی دارد و معتقد است: «اگر ما تلاش کردیم که به گونه‌ای در انتخابات رای بدهیم که افراد توانمندتر یا دارای حریت لازم برای احقاق حقوق مردم وارد مجلس شوند، آن وقت یک گام به اصلاح امور نزدیک‌تر شده‌ایم.»

*اگر بخواهیم اصلاحاتی در کشور ایجاد شود، راهی به جز رای دادن وجود دارد؟

*رای سفید را راهبرد موثری نمی‌دانم. این نوع کارها ممکن است کشور را به سمت دیکتاتوری ببرد. کشورهایی به سمت دیکتاتوری می‌روند که از طریق قهر مردم، یک اقلیتی سوار بر همه امور می‌شوند یا ساختارهای حکومت گاهی کاری می‌کنند که مردم روش اشتباهی را انتخاب کرده و نتوانند حضور پیدا کنند.

*اگر مردم با رای خودشان اشکالاتی را که دستگاه حکومت دارد رفع کنند و نشان بدهند که رای ما برای رفع مشکلات است، دو سود دارد. یک: گام اصلاحی برداشتند دو: مشارکت سیاسی موثری که وظیفه یک انسان مسئول است.

*رهبر انقلاب بر حضور سلایق مختلف در انتخابات تاکید کردند. باید دستگاه‌های مختلف حکومتی توجه می‌کردند که این سلایق مختلف را در صحنه زنده نگه می‌داشت و بهتر از این نیز می‌توانستند عمل کنند. من فکر می‌کنم الآن هم این‌گونه نیست که سلایق مختلف در انتخابات حضور نداشته باشند، در انتخابات حضور دارند اما ممکن است متوازن نباشند.

*مجلس از یک‌سری مسائل رنج می‌برد. یکی از رنج‌های مجلس، نبودن افراد کارآزموده و متخصص در رشته‌های مختلف است. کار کاشناسی مجلس باید عمیق‌تر باشد. اگر افرادی که کاندیدا شدند، افراد باسابقه‌ای باشند یا علم کافی و تجربه اجرایی قوی داشته باشند، می‌تواند تاثیر زیادی در اصلاح امور داشته باشند.

*مجلس وکیل الدوله را بسیار زیاد زیان بار می دانم و حتی این لفظ هم رنج‌آور است.

*فکر می‌کنم بعضی از اعتراضات مردم درست است و باید آن را بپذیریم. مسئولان دولت و قوه مقننه باید بپذیرند که برخی از اشکالات مردم وارد و درست است. در حال حاضر، زندگی مردم سخت شده و معیشت آنان درست نمی‌چرخد. پذیریش این مسئله نقطه‌ای است که مردم متوجه می‌شوند مسئولان درد را فهمیده‌اند. حال باید برای علاج آن تلاش کرد. من تردیدی در تلاش‌های دولت و مجلس برای حل مشکلات مردم ندارم اما مشاهده می‌کنید که تورم بالای ۴۰درصد است و زندگی عموم مردم درست نمی‌چرخد.

*با شرکت نکردن در انتخابات، آیا مسائل و مشکلات حل می‌شود؟ اگر دولت در انظار بین‌المللی موجه نباشد در حل مسائل موفق نمی‌شود. ممکن است اشکالات وارد باشد اما راه حل آن دقیق نبوده و حلال مشکل نیست. همچنین ممکن است در عرصه‌های دیگر مانند حوزه فرهنگ، حوزه دانشگاه، مسائل سیاسی داخلی، اعتراض به روش دیپلماسی و ... نیز نارسایی‌هایی وجود داشته باشد که هر کدام محل نقد است.

*من افرادی را که روی کار بیاییند و بگویند نگذاشتند کار کنیم را قبول ندارم. اگر نگذاشتند و شما در خود قابلیت حل مشکل را نداشتید، پس بیخود روی کار آمدید. باید افرادی بیایند که با مشکلات درونی یا بیرونی بجنگند.

*دولت وحدت ملی باید در کشور ایجاد شود. یعنی همه رجال سیاسی که فکری برای اداره کشور دارند، افکار مترقی برای کشور دارند، تخصص دارند، باید در حکومت حضور داشته باشند. چرا این حرف را عرض می‌کنم؟

*من در این تجربه ۴ دهه خود در حکومت، دیده‌ام که افراد چپ یا راست بوده‌اند، اصلاح‌طلب یا اصولگرا. به نظرم هیچ‌کدام از این جریانات ظرفیت رساندن بار مسئولیت کل مردم ایران را ندارند. یعنی سطح نخبگی در ملت ایران خیلی بیشتر از حد این جریانات سیاسی است و ما باید آن را بپذیریم.

*رهبری طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی اختیاراتی دارد و بیشتر از آن نیست. ایشان در شرایط اضطرار می‌تواند از اصل ۵۷ استفاده کند و چیزی را برای شرایط موقت به وجود آورد، مثلا در شرایطی که آقای ترامپ برجام را به هم زد ایشان یک نهادی را موقتا با سران قوا ایجاد کرد، که دائمی نیست. این‌که فکر می‌کنند رهبری در همه امور دخالت می‌کند، نیست. ممکن است در مسائل استراتژیک دخالت کند که آن هم طبق قانون اساسی وظیفه اوست، چون هر مصوبه شورای عالی امنیت ملی باید به تایید ایشان برسد و این را قانون اساسی گفته‌است، اما در امور اقتصادی و انتخابات این‌طور نیست.

*من در این دوره‌های متعددی که در مجلس بودم ندیدم که ایشان دستوری بدهد. من چون کوه زیاد می‌روم چند نفری مرا آن‌جا دیدند و گفتند این چه جور مملکت داری است که یک نفر در آن تصمیم می‌گیرد و منظورشان رهبری بود و من هم گفتم که این طور نیست. در آن ۱۲ سالی که من رئیس مجلس بودم هیچ زمان ندیدم که ایشان دستوری به مجلس بدهد و فقط یک مورد به من به عنوان شخصی که رئیس مجلس بود دستوری دادند.

*من اشهد بالله ندیدم که ایشان بگوید این قانون را تصویب کنید یا چون من می‌گویم حتما این کار باید بشود، یا یک وزیر را حتما بیندازید.