دیپلمات پیشین ایران منطقه قوی در غرب آسیا، نفوذ در گروه 20 و گروه بریکس را از جمله اهدافی تعریف می کند که دستگاه دیپلماسی می تواند در دولت دوازدهم هدف گذاری و پیگیری کند.

به گزارش مرور نیوز، دستگاه دیپلماسی در چهار سال اخیر با تکیه بر راهبرد تعامل گفت و گو و تنش زدایی مناسبات خود را در عرصه روابط خارجی تنظیم کرد و با تکیه بر این راهبرد توانست با گروه 1+5 درباره برنامه هسته ای توافق کند و دور تازه از مناسبات با کشورهای بلوک های مختلف قدرت را سامان دهد.
با این حال به نظر می رسد حضور ترامپ در کاخ سفید سیاست های خصمانه در عربستان سعودی، افول داعش در سوریه و عراق، ظهور جریان های راستگرا در اروپا مسائل جدیدی را پیش روی وزارت امور خارجه ایجاد کرده است، از همین رو در دانشکده مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف درخصوص ضرورت های دیپلماسی در دولت دوازدهم با عباس ملکی دیپلمات پیشین و عضو تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات پایان جنگ تحمیلی به گفت و گو نشستیم.
ملکی دانشیار سیاستگذاری انرژی، گروه سیستم‌های انرژی، دانشکده مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف معتقد است هیچ سیاستمدار و هیچ کشوری نمی تواند ادعا کند چالشی در روابط خارجی خود ندارد.
وی بر این باور است ایران که به لحاظ شاخص های انسانی اعلام شده از سوی نهادهای بین المللی در رده های 15 تا 20 قرار دارد و دستگاه دیپلماسی باید راهی برای نفوذ در گروه 20 پیدا کند.
به اعتقاد وی، جمهوری اسلامی ایران به لحاظ سیاسی و اقتصادی همسو و هم راستا با کشورهای گروه بریکس است و عضویت در این گروه و سازمان تجارت جهانی هم از جمله دستور کارهای دستگاه دیپلماسی در دولت دوازدهم می تواند باشد.
ملکی بر این باور است که در عرصه روابط خارجی دستگاه دیپلماسی بهتر است بر ایجاد منطقه قوی در غرب آسیا تمرکز کند و در این زمینه گفتمان سازی کند.
مشروح این گفت و گو را در ذیل بخوانید:
 مرور نیوز، دولت یازدهم بر اساس راهبرد تعامل و گفت و گو مسیری را در چهار سال اخیر طی کرده است.شرایط امروز چه تغییری با چهار سال قبل کرده و متناسب با این شرایط دستگاه دیپلماسی چه اقداماتی باید انجام دهد؟


ملکی: به نظر اندیشمندان روابط بین الملل سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی هر کشوری است. به هر حال تغییرات مهمی که در سال های اخیر در صحنه سیاست داخلی ایران انجام شده به نوعی می بایست در روابط ایران با کشورهای دیگر هم خود را نشان بدهد. به لحاظ سنتی ما دارای یک سیاست خارجی مبتنی بر قانون اساسی هستیم که اولویت آن ابتدا کشورهای همسایه، دوم کشورهای اسلامی، سوم کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها و چهارم کشورهایی هستند که بتوانند نیازهای ایران را در بخش های اقتصادی، سیاسی ،اجتماعی و دفاعی برطرف کنند.
این که شرایط امروز چه تغییری با چهار سال قبل کرده است، باید گفت در سال 92 رئیس جمهوری آمریکا فردی مایل به کاهش تنش با ایران بود و در حال حاضر با توجه به برتر بودن دست نو محافظه کاران در ایالات متحده و ادامه این جریان در کشورهای دیگر مانند انگلستان،اتریش، ایتالیا و فرانسه و تغیراتی که در رهبری عربستان سعودی شده به نظر می رسد ما باید روش های جدیدی مبتنی بر اهداف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای سیاست خارجی تدوین کنیم.
به نظر می رسد که ایران در سه سطح کار خود را باید انجام دهد؛سطح اول همان سطح گفتمان همسایگی است که در صحبت های آقای رئیس جمهوری به نام منطقه گرایی هم گفته شده است. ما ناچاریم که با همسایگانمان به صورت صلح آمیز زندگی کنیم دلیل آن هم این است که جبر جغرافیایی ما را از سویی همسایه عربستان و از سوی دیگر همسایه روسیه قرار داده است بنابراین باید با 15 کشور همسایه رابطه خوبی داشته باشیم و این با اهداف جمهوری اسلامی ایران کاملا مطابقت دارد. سطح دوم سطح بین المللی است ما باید با کشورهایی در مسائل کلان تر همکاری داشته باشیم به نظر من ایران اگر بتواند در این بخش دستیابی به سه هدف را مد نظر داشته باشد خوب است؛ ایران به لحاظ تولید ناخالص ملی و شاخص های امنیت انسانی که سازمان ملل این ها را اندازه گیری می کند بدون شک یکی از کشورهای است که بین رده های 15تا 20 قرار می گیرد. بنابراین حضور ما در گروه 20 یکی از مسائلی است که سیاست خارجی باید دنبال بکند.
بحث دوم این است که ما هم در زمینه سیاست خارجی و هم در زمینه اقتصادی همسو و هم راستا با منافع کشورهایی مانند روسیه، چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی هستیم بنابراین سیاست خارجی باید راهی برای نفوذ کشور در گروه بریکس هم پیدا کند.
نکته آخر ورود ایران به سازمان تجارت جهانی است که باید با جدیت دنبال شود. عضویت در سازمان تجارت جهانی دارای مزایایی است که فعلا وقت بحث آن نیست گرچه محدودیت های هم می آورد بدون تردید مزایای آن بیشتر است.
در سطح جهانی بعضی مقولات جهانی هستند و آنجا هم جمهوری اسلامی ایران باید نقش آفرینی کند. یکی از این مسائل محیط زیست است؛کاهش گازهای گلخانه ای و جلوگیری از افزایش دما از نکاتی است که ایران باید در این بحث ها شرکت بکند یا در تغییرات در سازمان ملل متحد هم فعال باشد.در مسائل جهانی دیگر مانند حامل های انرژی و انرژی های پاک مشارکت کند.


مرور نیوز،سیاست داخلی در این منظومه کجا قرار می گیرد، فرمودید که سیاست داخلی و خارجی ادامه و مکمل هم هستند از طرف دیگر حضور ایران در نهادهایی مانند بریکس و مشارکت در مسائل جهانی و منطقه ای مخالف جدی مثل ترامپ دارد.چه راهکاری در این زمینه باید داشته باشیم؟


ملکی: در مورد بخش اول سوال و منابع داخلی سیاست خارجی به نظر من در کشور یک اجماع نسبی وجود دارد؛هم نهادها و هم فرآیندها و هم ساختارها تعریف شده اند؛ در بخش ساختار، سیاست خارجی دارای وزارت امور خارجه است. در وزارت امور خارجه می توان تغییراتی داد یا مفاهیم جدید را بیشتر مطرح کرد تا ادارات و میزهای بررسی و سلسله مراتب بیشتر بر اساس مفاهیم جدید باشد تا تقسیم بندی جغرافیایی یا تقسیم بندی های سنتی.
در مورد فرآیندها به نظر من کار زیادی شده با توجه به نظارت مسئولین و الزامات سیاست خارجی در حال حاضر به خوبی مشخص است که اگر حادثه ای در جایی دنیا رخ دهد باید از چه مسیرهایی بررسی شود و تا چه سطحی می تواند عکس العمل نشان دهد. اینها به نظمی رسیده و مشخص است و اگر این طور نبود تا به حال شاید لطمات زیادی خورده بودیم.
البته برخی اوقات نکاتی پیدا می شود مانند حمله به سفارت عربستان سعودی ولی این حمله غفلتی بود که برخی از دستگاه های امنیتی و انتظامی در آن شب حادثه پیدا کردند و تا جایی که اطلاع دارم این طور نبوده جایی مقامات ایران نشسته باشند و تصمیم گرفته باشند که امشب دربرابر حمله به سفارت عکس العملی نشان نخواهیم داد.حتما این طور نبوده و یا بعضی رسانه های ضد انقلاب می گویند برنامه ریزی شده بوده این طور نبوده است. در این حادثه غفلت شد و از آن به بعد ملاحظه می کنید توجه و نظارت بر رفت و آمد حول و حوش سفارت خانه ها چقدر بیشتر شده است.
علاوه بر این سال های سال است برخی از گروه ها و کشورها به لحاظ منازعاتی که با دیگران دارند به دنبال این هستند درتهران تظاهرات کنند مانند ارامنه علیه ترکیه یا هندی ها علیه پاکستانی ها یا برعکس و جاهای دیگر و این اتفاقات نیفتاده اینها نشان می دهد قوه تصمیم گیری پویایی اینها را رصد می کند.
در مورد سوم نهادها در سیاست خارجی درست تنظیم شده اند و به صورت درست فرآیندها در آنها جریان دارد و اشکالی در این زمینه نمی بینم و اگر اشکالی بود شاید ما خیلی زودتر دچار ضررهای بزرگ تری می شدیم. قریب چهل سال است در منطقه پرآشوب سیاست خارجی ایران کار می کند و به گفته دوست و دشمن این کار به صورت موثر با بهره وری بالا در حال انجام است.
در مورد بخش دوم سوال و مخالفت های خارجی با سیاست خارجی ایران، فکر نمی کنم در دنیا کشوری باشد که بتواند ادعا کند هیچ گونه چالشی در روابط خارجی خود ندارد و هیچ سیاستمداری هم نیست که بتواند چنین ادعایی کند. دلیل پویایی و تغییرات عمده ای که در کار سیاست وجود دارد، از قبل ازمیلاد مسیح تاکنون، ادبیات این بحث نشان می دهد همیشه نگرانی نزد فرمانروایان وجود داشته و مسائل مربوط به تهدیدات دشمن در هر کشوری وجود داشته است.از طرف دیگر در سال های اخیر به لحاظ فناوری های اطلاعاتی و گسترش حجم وسیع دانایی و اطلاعات در بین مردم و سرعت این کار تهدیدات شکل جدی تری گرفته اند.با همه اینها رفتار جمهوری اسلامی رفتار درستی بوده است به دلیل این که در دوره ای که آمریکا به هر حال با سیاست هویج به قول خودشان می خواستند با ایران برخورد کنند ایران ذوق زده نشده ما خاطرمان نمی رود که مک فارلین همراه کیک و کلید و انجیل وارد تهران شد و برخورد ایران برخورد سنجیده و به دور از هرگونه افراط بود.زمانی هم که آمریکایی ها دندان خود را بیشتر نشان دادند ما سعی کردیم که در عین مقابله ولی تنش را بیشتر نکنیم. به نظر من همین مسیر را باید ادامه داد.
ایالات متحده از نظر نظامی یک ابرقدرت هست و دارای امکانات فیزیکی و حتی امکانات فضای مجازی بیشتری از کشورهای دیگر است ولی این به این معنا نیست اگر کسی قوی تر بود حتما برنده است بخصوص در جهانی که قدرت نرم حرف آخر را می زند ایران با همین روش باید ادامه دهد برابر زیاده خواهی آنها مقاومت می کند اگر به آبهای ایران تجاوز شود یا پهبادی در آسمان ایران باشد عکس العمل نشان می دهد ایران خودش هیچ وقت شروع کننده تهیج یا تحریک و یا بالا بردن تنش نیست.
سیاست خارجی ترامپ درخاورمیانه به نظر من هنوز روشن نیست چه سمت و سویی دارد. تنها موضوعی که می شود گفت نوعی سیاست کاسب کارانه از سوی ترامپ است. یکی از تفاسیری که در مورد مسئله قطر می شود این است آمریکا از مجموعه کشورهای نفت خیز عرب چیزی در حدود یک هزار میلیارد درخواست کرده که باید بپردازند.عربستان پرداخت کرده دو قسط دیگر که یکی از آنها بر عهده قطر بود پرداخت نشده این تنها چیزی است که از کل سیاست خارجی ترامپ می شود فهمید ترامپ تلاش می کند با استفاده از قدرت نظامی و سیاسی کسری تراز بودجه ایالات متحده را کمتر و درصد اشتغال را بالا ببرد. ترامپ به این نتیجه رسیده این هدف را از طریق اختلاف اندازی بین کشورهای مسلمان یا اتهام زنی به بعضی کشورها انجام دهد.


مرور نیوز،این بده بستان است طبعا در قبال هزار میلیاردی که آنها به ترامپ می دهند خواسته هایی هم دارند. از طرف دیگر ترامپ هم گفته است انتظار نداشته باشید ماامنیت شما را تامین کنیم کشورهای عربی بابت این پول چه می گیرند؟


ملکی: مقداری سلاح های پیشرفته دریافت می کنند البته از لحاظ حقوقی این حق کشورهاست که پول خود را در هر راهی که می خواهند هزینه کنند از این لحاظ اعتراض نداریم اما این که چقدر می تواند امنیت آنها را ارتقا دهد بحث دیگری است. در منطقه خلیج فارس در مسئله تصمیم گیری کشورها تغییراتی رخ می دهد. در عربستان سعودی برآمدن محمد بن سلمان همراه با جراحی درآن کشور بوده است، سلمان مدعی است که روش های گذشته در عربستان راه به جایی نمی برد آنها باید از طریق برنامه ریزی به سبک غربی، تعریف چشم انداز 2030 و نفوذ منطقه ای اهداف خود را پیش ببرند.
به نظر من درعربستان تا زمانی که سلمان و محمد بن سلمان تمامی پست های کلیدی را در اختیار نگرفته اند و همچنان رقبای داخلی چه از داخل خانواده سلطنتی و چه داخل جامعه سعودی آنها را تهدید می کند این مشکلات وجود دارد و همه اینها می تواند در یک دوره 6 ماهه به انتها برسد. اگر سلمان بتواند قدرت فائقه را در ریاض در اختیار بگیرد با کم کردن بخشی از مسئولیت های ولیعهد و محمد بن نایف،هم مشکلات قطر حل خواهد شد و هم منطقه آرامتر خواهد شد.
ما می دانیم قطر کشوری است که خانواده آل ثانی دارای رابطه نزدیکی با خانواده حاکم در عربستان سعودی هستند و اختلافات ائتلاف آل سعود/ وهابی در برابر ائتلاف آل ثانی/ وهابی مدت هاست ادامه دارد و باید دید این اختلافات به کجا می رسد.
از لحاظ منافع ایران ما این موضوعات را باید رصد کنیم، ولی دخالت نکنیم برای ما چیزی که مهم است اول این که این بخش از دنیا آرام باشد و دوم این که با توجه به مسائل دینی و اعتقادی ما در هر صورت باید با عربستان سعودی رابطه داشته باشیم.مردم ما نیاز به رفتن به حج دارند و برای حج در فقه اسلامی جایگزینی وجود ندارد بنابراین به محض اینکه بحث استطاعت پیش می آید باید به حج برود.
البته دلایل زیادی برای رابطه ایران و عربستان وجود دارد؛مانند نفت ،همکاری های منطقه ای،جهان اسلام و چیزهای دیگر. به نظر من همین یک موضوع داخلی که مردم مایل هستند این وظیفه اسلامی را انجام دهند دولت باید این را راه بیندازد.بنابراین چرا باید ماهمیشه با عربستان سعودی در حالت تنش باشیم به نظر می رسد باید مسیرهایی را پیدا کنیم این کار عملی شود و رابطه ما با عربستان سعودی اگر هم نمی تواند دوستانه شود حداقل در سحطی باید که نیازهای مردم را بتوانیم برآورده کنیم.


 مرور نیوز، ما در سال های اخیر هزینه های زیادی در مبارزه با تروریسم و گروه تروریستی داعش پرداخت کرده ایم. با توجه به شکست های اخیر این گروه در موصل و رقه آیا ما در سال های آینده هم برای مبارزه با تروریسم هزینه خواهیم کرد یا این مشکل حل خواهد شد؟


ملکی:تفکر داعشی یا تفکری که تفسیر رادیکال از اسلام دارد، به نظر من باقی خواهد ماند چون علاوه بر این که این طرز تفکر ناشی از اشتباه فلسفی رهبران برخی از اندیشه های اسلامی در میان برادران اهل سنت ما بخصوص جهان عرب هست، اما بخش بزرگتری از آن و اقبال جوانان اهل سنت به رفتارها و جریاناتی مانند داعش بی عدالتی ها و بی بهره بودن آنان از برخی از نعمت هایی است که جوامع جدید در همه جای دنیا دارند و در جوامع عربی و اسلامی کمتر است.
چیزی که منجر به بهار عربی شد یا چیزی که در فلسطین رخ می دهد. این همه ظلمی که رژیم صهیونیستی به فلسطینی ها می کند، حمایت بی چون چرای واشنگتن و حمایت با چون و چرای اتحادیه اروپا حتی روسیه و چین و برخی از کشورهای دیگر بالاخره باید به این مردم تحت ستم کمک کرد. من همیشه خودم را جای یک جوان مراکشی یا لیبیایی می گذارم که هم وضعیت دموکراسی در کشورش به آن صورتی که باید کامل نیست و هم کار ندارم و هم این که می بینم در برابر دوربین های صدها رسانه چگونه با وحشیگری سربازان اسرائیلی با مردم مسلمان فلسطین برخورد می کنند این طبیعی است که من به فکر بیفتم به نوعی اینها را جواب بدهم.
اما اینها توسط رهبران دولت اسلامی عراق و شام به انحراف کشیده می شود و با کمال ناباوری دیده می شود، به رغم برخی از رسالت هایی که داعش و دیگر گروه های اسلامی تندرو اهل سنت برای خود تعریف کرده اند اینها تا این لحظه هیچ لطمه ای به اسرائیل و منافع آن نزده اند حتی بعضی جاها با آن همکاری داشته اند.
در مجموع می توان گفت به لحاظ گفتمانی و ایدئولوژیک جریان افراطی جدید از بین نخواهد رفت اما داعش به عنوان گروهی که مرزهای طراحی شده توسط سایکس و پیکو در ابتدای قرن 20 آنها را تغییر داد و در نقاط وسطع از عراق و سوریه مستقر شد به نظر من این کاهش پیدا خواهد کرد و شاید به صفر برسد.
در این مورد یکی ائتلاف نانوشته جهانی علیه این گروه ها وجود دارد و نکته دیگر کم شدن یا صفر شدن منابع مالی اینهاست.فشارهایی بر روی قطر و ترکیه وجود دارد و از آن طرف موضع گیری های عربستان باعث می شود منابع مالی گروه های اسلامی تندرو بخصوص داعش به صفر برسد یا خیلی کم شود.
شاید در آینده ما با داعش به صورت یک گروه مسلط بر مناطقی از کشورهای عراق و سوریه روبرو نباشیم ولی از لحاظ ایدئولوژیک از اندونزی و فیلیپین تا مراکش و جزایر قناری اینها حضور خواهند داشت.


مرور نیوز، ز سایکس- پیکو گفتید چند سال است که برخی می گویند مرزهای سایکس-پیکو باید دچار فروپاشی شود و تجزیه کشورها مطرح می شود اینها را چقدر جدی می بینید آیا دستگاه دیپلماسی آماده مواجهه به چنین اتفاقی هست؟


ملکی:نیروهای فراوانی در کشورهای منطقه به دنبال تغییر و تحول در مرزهای کشورها هستند. این مرزها بر اساس شکل طبیعی و یک خواست عمومی در میان قبایل و نژادهای مختف در همه جای دنیا به وجود نیامده است.مرزهاعموما بعد از جنگ ها و براساس مصالحه بین نیروهای مختلف و تفوق نیرویی که پیروز شده طراحی شده است و مرزهای این منطقه در سال های منتهی به قرن نوزده و بیست مرز توسط کشورهایی که نیات استعماری داشتند، کشیده شده است. مرزهای خط دیورانت یا همین سایکس پیکو نه توسط مردم و نه حکومت های منطقه بلکه در لندن و پاریس کشیده شده است بنابراین تردیدی نیست مرزها مصنوعی و ساختگی هستند ولی منافع ملی جمهوری اسلامی ایران حکم می کند که بر ثبات و عدم جابحایی مرزها تاکید کند. چون با امنیت ملی کشور سروکار دارد نتیجه تغییرات مرزی در عراق و سوریه تشکیل دولت جدید کردی خواهد بود و این کاملا طبیعی است که با منافع ملی ما در تضاد هست.


مرور نیوز، این اتفاق چقدر محتمل است؟


ملکی: نیروهای واگرا همه جا هستند در شمال سوریه نیروهای آزادی بخش کرد مورد حمایت آمریکا هستند حتی هواپیمای سوری هم از منطقه تحت کنترل اینها هواپیمای آمریکایی منهدم کرده است.در جنوب ترکیه یا درعراق این گرایش وجود دارد .به نظر می رسد این صندوق بسته پر از رمز و راز پاندوراباکس است که درش را باز نکنیم، بهتر است و چیزی که به هر حال بعد از جنگ جهانی دوم برای همگان قابل قبول بوده همان را ملاک قرار دهیم.چشمداشت به اراضی دیگر کشورها توسط برخی از رهبران کشورها در گذشته اجرا شده است مثلا صدام چنین برنامه و هدفی را برای خوزستان و یا کویت در نظر داشت و دیدیم که عاقبت خوبی ندارد.ایران به لطف خداوند کشور بزرگی است ما از خیلی سال شاید از 1800 تاکنون ما هیچ حمله ای با کشور دیگری نکردیم از کشور خودمان دفاع کردیم و خوشبختانه در جنگ تحمیلی هشت ساله هم توانستیم کشور را حفظ کنیم.


مرور نیوز، رهبر معظم انقلاب اقتصاد مقاومتی بر اساس سند چشم انداز باید قدرت اول منطقه تبدیل می شدیم در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری هم عمده بحث های مطرح شده بین نامزدها مباحث اقتصادی بود. دستگاه دیپلماسی در این سالهای اخیر آیا توانسته محیط مطلوبی برای رسیدن به این اهداف ایجاد کند برای جبران کمبودهای گذشته چه کار باید بکند؟


ملکی: داشتن سند چشم انداز یکی از دستاوردهای سال های اخیر است باید این کار ادامه پیدا کند؛یکی تولید چشم انداز و مطالعات آینده پژوهی برای سال های آینده و بعد اقدام برای رسیدن به آن چشم انداز براساس رسالت های درست و طراحی استراژی ها وسیاست های مناسب.اما در بخش خارجی شاید بهتر باشد دیپلماسی ما بر روی یک منطقه قوی تر متمرکز شود و شعارش این باشد.چشم انداز سیاست خارجی توسعه کل منطقه آسیای غربی باشد که ایران هم یکی از آن کشورها خواهد بود دستگاه دیپلماسی می تواند گفتمانی در این زمینه شکل بدهد.
نکته اساسی این است سیاست خارجی در عرصه اقتصادی باید وظایف مشخص داشته باشد مثل نفوذ در بازارهای همسایه.شاید در این زمینه آن طور که باید و شاید پیش نرفته ایم. مشابهت ها و نزدیکی ما با مردم افغانستان با هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نیست ولی نفوذ هندی ها در بازار کار و ساخت و ساز و پروژه های آنها به قدری بیشتر از ما هست که به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. این به این معناست که نزدیکی سیاسی ما با افغانستان ترجمه نشده به اینکه مثلا ایرانی ها بدون ویزا بتوانند به آنجا بروند و از پروژه هایی که کشورهای دیگر در افغانستان تعریف کرده اند استفاده کنند.ما دارای مهارت های بسیار بالایی در ساختمان سازی و کشاورزی و صنایع متوسط هستیم ولی اینها در کشور همسایه هیچ کدام ترجمه به یک همکاری دراز مدت بجز برخی موارد استثنایی در عراق نشده است.
سیاست خارجی باید اینجا خودش را نشان می داد یا بخش انرژی کشور با سیاست خارجی کشور دو بخش مجزا هستند البته در مقابل هم نیستند و نباید هم باشند اما اینها در یک تعامل سینرژیک باهم کار نمی کنند. منتهی سیاست خارجی هم در چهار سال گذشته بخش عظیمی از وقت خودش را برای موضوع برجام گذاشت و امیدواریم در چهار سال جدید به مسائل منطقه ای و ترجمان آن به همکاری اقتصادی و ایجاد فضای مناسب برای حضور ایرانیان در کشورهای همسایه اهتمام بیشتری بکند.